پدر شهید «محسن پهلوان» نقل میکند: «چند روزی از مراسم هفت محسن گذشته بود. سردار شهید کیومرث (حسین) نوروزی همراه سه نفر از رزمندگان آمدند خانه ما. او فرمانده محسن بود. اول فاتحهای خواندند و بعد کیومرث شروع کرد به صحبت کردن، محسن مثل شیر بود. اول زخمی شد. خیلی اصرار کردم برگردد عقب. قبول نکرد...»