در قسمتی از کتاب «جان و دلی» که حاوی خاطراتی از زمانه شهید مدافع حرم «سیدمحمدحسین میردوستی» است، میخوانید: «عکست را به سینه پُر از دل تنگیام میچسبانم جانِ من. چهل روز است که دیگر نیستی، نیستی و نیستی، همه میگفتند خاک سرد است. خاک سرد است، به مرور زمان فراموشی میآورد. میگفتند چهلمت که بشود آرامآرام. آتشم فروکش میکند.»