دوست شهید «حسین سماوی» نقل میکند: «با هم سرود را خواندیم: ای الله! ای خدای روحالله! جلسه گرم شده بود. وسطهای سرود خواندن، مسجد از مأمورهای رژیم پر شد. دستگیرمان کردند. مأمورها ما را انداختند داخل ماشین. حسین با صدای بلند شعر را میخواند: ای فدای روحالله!»