شهدای بسیجی قزوین

شهدای بسیجی قزوین
مادر شهید «سید غلامحسین بحرانی»:

پسرم با اصرار، رضایت اعزام به جبهه گرفت

«غلامحسین همین‌که سوار اتوبوس شد، پدرش آمد. پسرم وقتی چشمش به پدرش افتاد بدون اینکه حرفی بزند، فقط گریه می‌کرد. از اتوبوس پیاده شد همراه ما آمد، اما اشک می‌ریخت. تا منزل هیچ‌کس حرف نزد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «سید غلامحسین بحرانی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

قاب خاطرات شهید «نصرالله یوسفی»

مجموعه تصاویر شهید «نصرالله یوسفی»، توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین منتشر شد.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه