شهید عبدالعلی ناظم پور

شهید عبدالعلی ناظم پور

پیام یک شهید در عالم خواب

خواهر شهید «عبدالعلی ناظم پور» در خاطره‌ای نقل می‌کند: «خیلی وقت بود که دیگه خوابشو ندیده بودم، دلم خیلی براش تنگ شده بود. نشستم جلوی عکسش و با گریه التماسش کردم و گفتم: داداش جون! تو رو خدا، دل خواهر تو نشکن... در همین حین که با او صحبت می‌کردم خوابم برد. در عالم خواب عبدالعلی را دیدم....» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
خاطره شهید عبدالعلی ناظم‌پور

توسل به حضرت زهرا(س) رمز پیروزی در جنگ

در خاطره‌ای از شهید «عبدالعلی ناظم پور» نقل شده است: « مهتاب هر لحظه بالاتر می‌آمد و کار برگشت، سخت تر می‌شد احتمال برخورد به گشتی شناسایی عراقی‌ها در برگشت هم بود تنها چیزی که به ذهن کاکاعلی رسید این بود که گفت: بچه‌ها به حضرت زهرا(س) متوسل بشین. زمزمه‌ی یا قرة عين الرسول...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

فرود تکه‌ای از آسمان در ماه شعبان

براساس خاطراتی از زمان تولد شهید عبدالعلی ناظم‌پور، چنین نقل می‌شود که: «ماه شعبان داشت کم کم می‌رسید. اما «عذرا خانم» کمی دل نگران بود. او به مسافر کوچولویی که در راه داشت فکر می‌کرد و دلهره داشت که نکند...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

در انتظار دیدار با سیدی مهربان

در خاطره‌ای از شهید «عبدالعلی ناظم پور» نقل شده است: «مزه ی زیارت حضرت معصومه مثل عسل شیرین و دلچسب بود گاهی برای لحظاتی چشمش را میبست و به شیرینی آن فکر می‌کرد و در همان حال دنبال آن نشانی می‌گشت... خبر دادند که پسرکی با شما کار دارد آقا اجازه داد و علی با سلام علیکی داخل شد...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

ماجرای قندهای متبرک

خواهر شهید «عبدالعلی ناظم پور» در خاطره‌ای می‌گوید: «ماه محرم و صفر کار علی در می‌آمد از مدرسه که برمی گشت؛ راه به راه عصرها می‌رفت «شاد سمال»، فرش‌ها را پهن می‌کرد جارو می‌زد و کمک می‌کرد تا استکان‌ها شسته شود بعد از نماز روضه خوانی و سینه زنی بود و او باید چای و قلیان می‌گرداند...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
نامه شهید «عبدالعلی ناظم پور»

قطره‌ای از اقیانوسِ انسان‌های خاکی

شهید «عبدالعلی ناظم پور» در نامه ای به خانواده خود می نویسد: «به امید اینکه شیعه‌ی امام باشیم و چشم همگی ما به لبان خدا گوی روح‌الله باشد تا در این گیر و دار و این طوفان به پا شده از هیبت و عظمت اسلام خلوص و وفاداری پیروان امام خمینی در میان اقیانوس انسان‌های خاکی ما قطره‌ای از این اقیانوس باشیم تا ملکوتی شویم و...» متن کامل نامه این شهید بزرگوار ر ادر نوید شاهد بخوانید.

ویژه‌نامه الکترونیکی شهيد "عبدالعلی ناظم پور"

نوید شاهد - ویژه‌نامه اینترنتی شهيد "عبدالعلی ناظم پور" شامل منتخب مطالب پُربیننده «زندگی، وصیت‌نامه، مناجات، عکس» در سایت نوید شاهد تقدیم علاقمندان می‌گردد.

صوت | ماموریت واحد تخریب

نوید شاهد - یکی از همرزمان شهید "عبدالعلی ناظم پور" در خاطره ای می گوید: «عبدالعلی کارهاش رو انجام می داد. براش مهم ادای وظیفه بود. بعد از شهادت حسین ایرلو، او مسئول لشکر تخریب شد. ماموریتی به عهده واحد تخریب گذاشته بودند که علی خیلی برای او وقت گذاشت...» صوت کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد دنبال کنید.

تخریب چی گردان و عمل به تکلیف

نوید شاهد - یکی از همرزمان شهید "عبدالعلی ناظم پور" در خاطره ای می گوید: «والفجر 8 ، گردان حمزه توی محاصره افتاده بود. قرار بود تخریب چی ها دژ را منفجر کنند اما به خاطر روشن شدن هوا نتوانسته بودند...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

غذای اضافی و تنبیه به سبک کاکا علی

نوید شاهد - یکی از همرزمان شهید "عبدالعلی ناظم پور" در خاطره‌ای می‌گوید: «35 کیلومتر بعد از اهواز، لشکر المهدی (عج)، مقری داشت که بچه ها آن را به همان اسم 35 می شناختند که یک روز...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

صوت | تاملی بر زندگی شهید "عبدالعلی ناظم پور"

نوید شاهد - شهید "عبدالعلی ناظم پور" سال 1340 در جهرم دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را از دبستان‌های جهرم آغاز کرد. پس از اتمام دوره راهنمایی به تهران رفت و دیپلم خود را در آن شهرستان اخذ کرد... صوت کامل زندگی نامه این شهید بزرگوار را از نوید شاهد بشنوید.

صوت / خاطره ای از شهید "عبدالعلی ناظم پور" / خاکریز خاطره «20»

نوید شاهد - شهید "عبدالعلی ناظم پور" در دی ماه 1340 در جهرم دیده به جهان گشود و در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید.

«یار آسمانی» / دل نوشته ای از شهید عبدالعلی ناظم پور

در میدان مین،تو هستی و خالق نادیده ی تو و جلسه ای بزرگ با سوالاتی مختلف در مقابل رویت،آرزوها در جلوی چشمانت نقش بسته و شیطان،تمامی سعی خود را با تمام وسایلش به کار می بندد؛قیافه ی معصوم و پر عاطفه ی مادر را می بینی،دلسوزی برادر و خواهر را به یاد می آوری و دوستان و هم ردیفان،با نصایحشان به یادت می آید.
خاطره ای از شهید عبدالعلی ناظم پور؛

دفاع از بچه ها

بعضی از بچه های تخریب، خیلی اذیت می کردند مخصوصا بچه هایی که سنشان کم تر بود، به طوری که زمین و زمان ، از دستشان آسایش نداشت. وقتی شیطنت های شان گل می کرد دیگر کسی بگیرشان نبود.
خاطره ای از شهید عبدالعلی ناظم پور؛

نکنه عراقی بود؟

خط مشترکی با ارتش داشتند و آن شب، یکی از سربازهای ارتش را فرستادند که همراه کاکاعلی باشد...مقداری در تاریکی جلو رفتند و کاکاعلی تاکید کرد که باید دولا دولا راه بروی تا تیر نخوری. سرباز،دولا دولا راه رفت تا کمرش درد گرفت.کاکا علی نگاه کرد پشت سرش،دید سربازه راست راست راه می آید، ایستاد و آرام به او تذکر داد.

معجزه ی خدا / خاطره ای از شهید عبدالعلی ناظم پور

شب نگهبان خبر داد که از دره ی رو به رو سر وصدا می آید. کاکا علی آمد لب پرتگاه ایستاد. صدای جابه جا شدن عراقی ها،با ستونی از اسب و قاطر، به گوش می رسید.دستور داد که مسئول خمپاره انداز را صدا بزنند تا یک گلوله منور شلیک کند.

«شاگرد اتوبوس» خاطره ای از سردار شهید عبدالعلی ناظم پور

شاگرد راننده ی یکی از اتوبوس ها که کنار بلوار نشسته بود و قیافه ی تابلویی داشت توجه کاکاعلی را جلب کرد . پسرک ، شانزده هفده سالی داشت، آستین هایش را چند دور بر گردانده بود بالا ، یقه باز ، زنجیر طلا توی گردن ، شلوار تنگ و چسبا ...

پوستری از فرمانده شهید عبدالعلی ناظم پور

با اعتراف به يگانگي خداوند کريم و با استفاده از نور پيامبر آخرالزمان حضرت محمد (صلي الله عليه و اله وسلم ) و با داشتن چراغ هدايت مولا اميرالمومنين علي (عليه السلام ) و يازده فرزند معصومش اينکه راه نجات و بازگشت به آنجا که آمده ايم و عمل به آنچه که منظور خلقت بوده است...
سالروز شهادت؛

مروری بر زندگی نامه «شهيد عبدالعلي ناظم پور» فرمانده ي گردان تخريب

شهيد ناظم پور در مدت زمان حضور در جبهه با عنوان فرمانده ي گردان تخريب از تيپ (لشكر) 33 المهدي (عج) در عمليات هاي فتح المبين ، خيبر كربلاي 4 و 5 شركت كرد كه در اين ميان سه بار مجروحيت از نواحي پا ، شكم و كتف كارنامه ي درخشاني از جانبازي ها و حماسه آفريني هاي اوست .
در سالروز شهادت؛

وصیت نامه فرمانده گردان تخریب لشکر 33 المهدی (عج) شهید عبدالعلی ناظم پور

برادران تخريب از همه تان انتظار دعا دارم به ياد خدا باشید و از او کمک بخواهید...
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه