جزیره مجنون عراق

تصاویر شهید «علیرضا ابراهیمی دستگردی»

شهید «علیرضا ابراهیمی دستگردی» از شهدای روحانی دوران دفاع مقدس است که در جزیره مجنون عراق به شهادت رسید.

خاطرات شفاهی مادر شهیدان «فدایی فروتن»؛

باهم رفتند و بی‌هم بازگشتند

مادر شهیدان فدایی فروتن گفت: سید امیر همیشه به برادرش التماس می‌کرد تا با او به جبهه برود و در آخرین اعزام با هم رفتند، سید حسین برگشت، ولی سید امیر ما را چشم انتظار گذاشت.

بسیجی شهید محمدرضا داودی بنی؛

نگذارید منافقان ضربه‌ای به انقلاب بزنند

شهید «محمدرضا داودی بنی» در وصیت نامه خود می‌نگارد: «نگذارید منافقان ضربه‌ای به انقلاب بزنند که انقلاب به وسیله خون هزاران شهید و جانباز به دست شما رسیده است.»

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

هرگز در فراغش چشمانم‌ تَر نشد

مادر شهید عسگری گفت: ما را به حضرت زینب (س) قسم داده بود که در فراغش اشک نریزیم، به قسمش پایبند بودم و هرگز قطره‌ای اشک نریختم.

وصیت نامه شهید «ابوالقاسم حاج بابائی»

دست از یاری اسلام برندارید

در این وصیت نامه آمده است: وصیت من به برادرانم این است که ادامه دهندگان راه من باشند و اسلحه مرا بر زمین نگذارند و دست از یاری اسلام برندارند.

وصیت نامه و دست نوشته شهید «علی حمزئی»

جنگ ما زمانی پایان می‌یابد که ابرجنایتکاران را از صحنه براندازیم

در این وصیت نامه می‌خوانیم: جنگ ما موقعی به پایان می‌رسد که کلیه ابر جنایتکاران و ابر ظالمین را از صحنه روزگار براندازیم تا زمینه ساز ظهور آقا امام زمان (عج) باشیم.

خاطرات شفاهی والدین؛

شهادتش را خدا رقم زد

مادر شهید رضا خاقانی در وصف فرزند شهیدش گفت: ورد زبانش بود که می‌گفت «الهی رضا شهید بشه، شهید راه حق بشه» و انقدر گفت تا شهادت را از خدا گرفت.

فرازی از وصیت‌نامه شهید «محمدحسین کرمعلیان»؛

مسئولان خود را برابر خون همه شهدا مسئول بدانید

همزمان با سالروز شهادت «محمدحسین کرمعلیان» در وصیت‌نامه این شهید بزرگوار می‌خوانیم: «از مسئولان و دست اندرکاران در هر سمت، پست و مقامى، چه کوچک و چه بزرگ، خواهشمندم خود را در برابر خون تمامى شهدا مسئول بدانید و به این ملت زجر دیده ولى صبور و قهرمان، بیش از پیش توجه نمایند ...»

هر جا که بوی اخلاص می‌آمد پیدایش می‌شد!

«هر جا که بوی اخلاص می‌آمد پیدایش می‌شد. تشکیلات خاصی نبود که برای ما برنامه‌ریزی کند. همین‌طور ناخودآگاه به هم می‌رسیدیم ...» ادامه این خاطره از شهید «سید علی‌اکبر حاج سیدجوادی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

وصیت نامه و دست نوشته شهید «حسین زندی»

هرگز از شهادتم ناراحت نباشید

در این وصیت نامه می‌خوانیم: هیچوقت برای من گریه نکنید و ناراحت نباشید من امانتی پهلوی شما بودم که شما هم این امانت را تحویل خداوند دادید.

مراسم سومین و هفتمین روز شهادت جانباز شهید «حاج عبدالصمد رجبی»

مراسم سومین و هفتمین روز شهادت جانباز شهید «حاج عبدالصمد رجبی» روز یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۱ با حضور اقشار مختلف مردم و مسئولان در مهدیه مصلی شهرکرد برگزار شد.

‌می‌سوخت و می‌گریست!

«گوشه گردان سرش را بین دو پایش قایم می‌کرد. این حالت همیشگی‌اش در روضه، دعا و سخنرانی سیدباقر علمی بود. کسی متوجه نمی‌شد کنار او نشسته است. بعد از جلسه‌های دعا می‌دیدی که پهنای صورتش خیس اشک شده است. می‌سوخت و می‌گریست ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «سید علی‌اکبر حاج سیدجوادی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

برگی از زندگی شهید «غلامرضا براقی»

شهید "گرانقدر غلامرضا براقی"، جوانمردی از دوستداران ایران زمین که با روح زلالش همچون آبی روان از دل سنگ‌ها سیاه و صخره‌های دنیا طلبی گذشت و آمال و آرزوهای دنیا را برای اهل دنیا جا گذاشت و بال و پر غیرت و ایثار را برای رسیدن به آسمان خوشبختی گشود. زندگینامه ایشان را در نوید شاهد بخوانیم.

شهید «عزت الله دولتی»:

هدف ابرقدرت ها تفرقه بین مسلمانان است

در وصیت نامه شهید «عزت الله دولتی» آمده است: هرگز دشمن بین شما تفرقه نیندازد و شما را از روحانیت متعهد جدا نکند که اگر چنین کردند روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست، حضورتان را در جبهه های حق بر علیه باطل ثابت نگه دارید.

خاطرات شفاهی والدین؛

فیلم|نامزد داشت که شهید شد

مادر شهید «نظری» گفت: راضی بودیم به جبهه برود و با وجود اینکه دو ماه از نامزدیش می‌گذشت به جبهه رفت و به شهادت رسید.

فرمانده‌ای همانند پدر مهربان!

«چند پتو در دست داشت و مانند پدری مهربان که از بچه‌هایش مواظبت می‌کند به چادر نیرو‌های بسیجی می‌رفت و کسانی که پتو نداشتند و یا کم داشتند به آن‌ها می‌داد و زیر سرشان را درست می‌کرد و رویشان می‌انداخت ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید "رجبعلی بهتویی" است که تقدیم حضورتان می‌شود.

پاسخ شهید "رضا حسن‌پور" به مال‌پرستان:

من به خاطر رضای خدا به جنگ آمده‌‏ام؛ همین و بس!

همزمان با سالروز ولادت "رضا حسن‌پور" در وصیت‌نامه این شهید بزرگوار می‌خوانیم: «شنیده بودم عده‌اى از افراد مال‌پرست شایعه پراکنى مى‏‌کنند که این جوان‌ها را به زور به جنگ مى‌‏بَرَند! در جواب این افراد باید بگویم: وقتى که من در اینجا از گناهانم کم مى‏‌شود و به لقاءالله مى‏‌رسم، پس چرا به زور بیایم؟ من به خاطر رضای خدا به جنگ آمده‌‏ام؛ همین و بس! ...»

فرازی از توصیه‌های شهید "باب‌الله داودی"؛

مسجد سنگر است، مسجد را خالی نگذارید

نوید شاهد – در وصیت‌نامه شهید "باب‌الله داودی" که به تازگی پیکر مطهر این شهید بزرگوار با انجام آزمایش DNA شناسایی شده است، می‌خوانیم: «مسجد سنگر است، مسجد را خالی نگذارید و همیشه به یاد خدا باشید ...»

مادر شهیدان دانش آموز "تقواطلب" آسمانی شد

نوید شاهد_ همزمان با ایام متبریک با نام شهدای دانش آموز، مادر شهیدان دانش آموز امیر و جلال تقواطلب، آسمانی شد.

در آستانه روز دانش‌آموز منتشر شد؛

روایت خواندنی از نحوه شهادت دانش‌آموز بسیجی بی‌سر!

نوید شاهد - «همراه مرتضی و سید محسن مشغول دیده‌بانی آرایش تانک‌های دشمن بودم که متوجه شدم، صورتم داغ شد. به کنار دستم نگاه کردم. محسن را ندیدم. به پشت سر برگشتم. دیدم گلوله تانک سر محسن را برده و خون گرم اوست که به صورتم پاشیده شده است ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید "سیدمحسن طباطبایی" است که تقدیم حضورتان می‌شود.

جزیره مجنون عراق - صفحه 2