خاطرات - صفحه 15

navideshahed.com

برچسب ها - خاطرات
خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت 18؛
نوید شاهد - "مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی دیگر از خاطرات خود می‌گوید:« حدودا" 15 کیلومتری شهر بوکان که رسیدیم، ماشین پنچر شد. امیدی به عبور نیروهای سپاه نداشتیم. یک خودرو لندکروز کنار ما توقف کرد، راننده آن از روستای مجاور بود. می خواست کمکمان کند. من از او می ترسیدم، فکر می کردم شاید حیله ای درکارش باشد. او گفت شما به خاطر تأمین امنیت کردستان و دفاع از کشور زحمت می کشید و این حداقل کاری است که از دست من برمی آید.»
کد خبر: ۴۸۳۶۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۹

خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت 17؛
نوید شاهد - "مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی دیگر از خاطرات خود می‌گوید:«متوجه شدم یک ماشین کنارمان متوقف شده، خوب که دقت کردم دیدم راننده اش زخمی است، راننده هنوز هوش و حواس داشت دیدم دو دست و دو پایش قطع شده فقط یکی از پاهایش بوسیله کمی پوست و رگ به بدنش آویزان بود. او را روی دست هایم گرفتم گفت پایم را جا نگذاری.»
کد خبر: ۴۸۳۶۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۹

روایتی خواندنی از برادر شهید" جهانبخش لرستانی"؛
نوید شاهد - سرهنگ جانشاه لرستانی برادر شهید" جهانبخش لرستانی" می گوید:« به برادرم گفتم اگر از تخت دور نمی شدیم الان چه شده بود و او با خونسردی گفت تا تقدیر و مشیت الهی چه باشد. ای کاش چنین اتفاقی نیفتد چون مرگ دو برادر با هم برای خانواده بسیار طاقت فرسا است از خداوند می خواهم مدد کند تا من تنها و آبرومندانه به شهادت برسم.»
کد خبر: ۴۸۳۴۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۶

روایتی خواندنی از فوزیه گودرزی، پرستار ایثارگر در دوران دفاع مقدس؛
نوید شاهد - فوزیه گودرزی، پرستار ایثارگر کرمانشاهی در دوران دفاع مقدس می گوید: «یک لحظه به ذهن‌ام آمد نبض کشاله ی ران را بگیرم. آن نبض، نبض فوق العاده حساسی است. اگر آن هم نمی‌زد مجروح رفته بود و دیگر نمی شد کاری کرد. تا صبح روی سر سید علی پلک روی هم نگذاشتیم؟ در عوض صبح الحمد الله حال مجروح مان خوب بود و مرگ بازی برده اش را باخته بازی کرد...»
کد خبر: ۴۸۳۴۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۵

خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت 16؛
نوید شاهد - "مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی دیگر از خاطرات خود می‌گوید: «من دو روز متوالی، اول صبح می رفتم خط و با دوربین آن خمپاره را زیر نظر داشتم تا توانستم محل دقیق آن را پیدا کنم. تصمیم داشتیم یک تیم تشکیل دهیم و به پشت خط عراق نفوذ کنیم...»
کد خبر: ۴۸۳۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۵

نوید شاهد - فراخوان نخستین مسابقه ارسال خاطرات تصویری آزادگان در دوران اسارت با عنوان "لحظاتی از اسارت" توسط اداره هنری اسناد و انتشارات معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اصفهان اعلام شد.
کد خبر: ۴۸۳۳۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۳

نوید شاهد - همرزم شهید "مجید لطفی" در مورد شهادتش اینگونه بیان می کند: پیرمرد به شهید لطفی گفت: یکی از اعضای گروهک‌ ضد انقلاب به خانه‌ من آمده و مکرر به قرآن توهین می‌کند و آن را می‌سوزاند به طوری که من دیگر نتوانستم تحمل کنم و پیش شما آمدم. وی به خاطر تعصب عجیبی که به مقدسات اسلام داشت درنگ را جایز ندانست و به همراه پیرمرد به طرف محل مورد نظر به راه افتاد. نوید شاهد کردستان شما را به خواندن ادامه زندگی و خاطرات این شهید معظم دعوت می کند.
کد خبر: ۴۸۳۰۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۸

نوید شاهد - به مناسبت سالروز ولادت شهید "محسن آقا رضی" در تیرماه، ویژه‌نامه اینترنتی شامل؛ «زندگی‌نامه، وصیت‌نامه، خاطرات شهید و ...» در سایت نوید شاهد کرمانشاه تقدیم علاقمندان می‌گردد.
کد خبر: ۴۸۲۹۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۸

روایتی خواندنی از خواهر شهید" محسن آقا رضی"؛
نوید شاهد – نصرت آقا رضی، خواهر شهید "محسن آقارضی" می‌گوید: «پس از مراسم تشییع و خاکسپاری چهارمین شهید محراب روزی عکسی را که یادگاری با آن شهید گرفته بود را نزد من به امانت گذاشت و گفت این خاطره برایم بسیار عزیز و باارزش است.»
کد خبر: ۴۸۲۹۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۷

نوید شاهد - نصرت فرمند، همرزم شهید "محسن آقارضی" می‌گوید: «محسن داخل حیاط آرام و سنگین قدم می‌زد. برگ‌های خشک پاییزی زیر پاهایش آهنگ خداحافظی می‌نواختند...»
کد خبر: ۴۸۲۸۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۶

نوید شاهد - برادر شهید "محمود نسیمی" می‌گوید: «انار را برداشتم و گفتم: هر کس می‌خواد شهید بشه باید از این انار بخوره که این رو از بهشت آوردن. نمی‌دانم تأثير حرف من بود یا دانه‌های سرخ و شیرین انار، که بچه‌ها در یک چشم بر هم زدن انار را تمام کردند ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دوبخش خاطرات ی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات به نقل از برادر شهید جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۴۸۲۷۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۵

خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت 14؛
نوید شاهد - "مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی دیگر از خاطرات خود می‌گوید: «کوه بیزل روبروی شاخ شمیران و برددکان قرار داشت و مرتفع‌ترین کوه منطقه بود و خیلی هم صعب العبور و شیب بسیار تندی داشت. آماده باش کامل دادیم و چند قبضه توپ 106 و مینی کاتیوشا آماده شلیک به رأس بیزل شدند... »
کد خبر: ۴۸۲۶۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۴

خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت 13؛
نوید شاهد – "مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی دیگر از خاطرات خود می‌گوید: «حدود 20 هواپیمای جنگی عراقی در آسمان ظاهر شدند و منطقه را به شدت بمباران کردند. برخلاف بمباران‌های معمول، بمب‌ها که منفجر می‌شدند، صدای انفجار ضعیفی داشتند ولی دود رنگی از آن ها بلند می‌شد که همان مواد شیمیایی بود...»
کد خبر: ۴۸۲۵۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۱

خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت 12؛
نوید شاهد – " مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی از خاطرات خود می‌گوید: «ناله دانش آموزان زیر خروارها خاک قیامتی به پا کرده بود. رزمنده‌ها می‌خواستند ابتدا معلم را نجات دهند اما معلم فداکار صدایش می‌آمد و اصرار داشت اول دانش آموزان را نجات دهند...»
کد خبر: ۴۸۲۵۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۱

نویدشاهد - شهید "سيد عزت الله قادري" در گهواره بود او را بيرون آوردم تا شيرش بدهم ديدم عقربي روي بدنش است، سياه و بسيار بزرگ و چند عقرب كوچك هم روي دوشش بود. عقرب را به زمين انداختم عقرب او را نيش نزده بود و اين چيزي جز معجزه و ماندن او براي شهيد شدن نبود.
کد خبر: ۴۸۲۴۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۵

نوید شاهد - شهید "خداكرم پناهي" بايد جواب اين نوكر حلقه به گوش را در جبهه هاي جنگ و حتي پشت جبهه يعني در مساجد و مدارس و مجالس بدهيم و به آنها اثبات كنيم كه ما براي خود نمي جنگيم ما براي اسلام مي جنگيم ما مي خواهيم كه آبروي اسلام از بين نرود، براي حفظ دين خويش مي جنگيم.
کد خبر: ۴۸۲۲۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۸

خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت یازدهم؛
نوید شاهد – " مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی از خاطرات خود می‌گوید: «بعد از عملیات والفجر 9 که ارتش بعث متوجه کاهش نیرو در روی ارتفاعات ذکر شده بود، عملیات سختی انجام داد و ارتفاعات را از ما پس گرفت. چندماه بعد سپاه تصمیم داشت با انجام عملیاتی مجددا ارتفاعات را پس بگیرد.»
کد خبر: ۴۸۲۱۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۷

نوید شاهد - یکی از جانبازان عملیات بیت‌المقدس اهل خراسان شمالی، درباره خاطرات خود از لو رفتن این عملیات چنین می‌گوید: به یاد دارم که عملیات بیت‌المقدس 3 در کردستان عراق در اسفندماه سال 65 اتفاق افتاد، در مقر بغلی ما یک سرباز جاسوس پیدا شد او با بیسیم، گره‌های ما را اطلاع داده بود، ما برای این عملیات چهار شبانه‌روز نخوابیده بودیم.
کد خبر: ۴۸۲۰۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۴

روایتی خواندنی از فرمانده وقت سپاه سردشت- همرزم شهید موسی صمدی شجاع؛
نوید شاهد- سردار احمدی مقدم، فرمانده وقت سپاه سردشت و همرزم شهید "موسی صمدی شجاع" می‌گوید: «برای هماهنگی بعضی از امور و بررسی وضعیت منطقه رفته بودم که با شهید موسی صحبت‌هایی داشته باشم، ایشان در هنگام شنیدن دستورات بسیار آرام و سر به زیر بود و تنها تابع دستور مافوق خود بود.»
کد خبر: ۴۸۲۰۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۴

نوید شاهد - «ابراهیم در آتش» عنوان کتابی است که خاطرات شهید مدافع امنیت "ابراهیم صیادی نشلجی" را روایت می‌کند و در سال جاری روانه بازار نشر شد.
کد خبر: ۴۸۱۷۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۱