هانی گلان

هانی گلان
خاطره

دست هايش خونين بود/ شهيد كمال روتوندي

چند روزی از بازگشتن همسرم به سر خدمت گذشته بود. یک شب بارانی در خانه خوابیده بودم که خواب دیدم همسرم آمد و دست هایش را به من نشان داد. دست هایش خونین بود...
طراحی و تولید: ایران سامانه