قط وصيت من ايناست به شما و تمام مردم ايران كه در سر نمازهايتان و در داخل مسجدها طول عمر امام و تداوم جمهورىاسلامىرااز خداوند متعال بخواهيد و هر كارى از دستتان بر مى آيد در راه جمهورى اسلامى دريغ نكنيد...
ودرتاریخ 58/1/2با عنوان پیشمرگ مسلمان کرد لباس مقدس پاسداری که نشان از پاکی و صداقت تا شهادت دارد را بر تن کرد و برای پاکسازی کردستان از لوث عناصر ضد انقلاب راهی نبرد شد...
بارها پیش آمده که اعضای گروهک های ضد انقلاب ، ما و خانواده هایمان را تهدید می کردند که دست از فعالیت بردارید و با ما همکاری داشته باشید اما ما به تهدیدات آنها توجه نمی کردیم و روز به روز عشق و علاقه ام به اسلام و رزمندگان اسلام بیشتر می شد...
شهید بسیار مؤمن ،درستکار و شجاع بود. شهید دارای اخلاق بسیار نیکوئی بودند و همواره با احترام به دیگران و تقدم در سلام کردن ، در انجام کارهای نیک و خداپسندانه لحظه ای درنگ نمی کرد و همواره در نماز جماعت مسجد روستا شرکت می کرد...
در ایام پرشور نوجوانی همیشه در نمازهای جماعت و جمعه شرکت میکرد و در تعطیلات تابستانی روزها کار میکرد تا کمک خرج خانواده باشد و شبها در پایگاه شهید باهنر نگهبانی میداد...
وقتی به اردوگاه رسیدیم و از ماشین پیاده شدیم دیدیم سربازان بعثی در دوطرف ایستاده بودند و برای ما کوچه باغ درست کرده بودند ، همه کابل به دست و آماده زدن یک طنابی را هم همان اول راه دونفری از دوطرف گرفته بودند که روی زمین پهن بود ، را از یک طرف به جلو هل می دادند و همین که کسی پایش را از بالای طناب می خواست رد کند ، طناب را از دو طرف چنان می کشیدند که پاهایشان به طناب گیر می کرد و به زمین می خورد بعد هم شروع به زدن می کردند.
شهید محمد رضایی در یکی از روستا های تابعه شهرستان مانه و سملقان دیده به جهان گشود و به عنوان بسیجی به جبهه عازم شد که در نهایت در ماووت عراق به مقام شهادت رسید.
شهید محمد رضایی در یکی از روستا های تابعه شهرستان مانه و سملقان دیده به جهان گشود و به عنوان بسیجی به جبهه عازم شد که در نهایت در ماووت عراق به مقام شهادت رسید.
شهید محمد حسن زارع در شهرستان تهران دیده به جهان گشود و تا اول متوسطه درس خواند .شهید به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و در نهایت بر اثر اصابت ترکش به صورت به مقام شهادت نائل گردید.