خاطره ی از شهیدجعفر چناری جانشین قرارگاه تاکتیکی لشکر امیرالمومنین(ع)؛ ابتکار عمل و مهارت در رزم
دوشنبه, ۲۶ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۴۰
روز اول که هنوز آفتاب غروب نکرده بود، برای عملیات شناسایی رفتیم؛ اما به وسیله نیروهای دشمن رؤیت شدیم و آتش زیادی روی ما ریختند...
نوید شاهد ایلام
خاطره ای از زبان همرزم شهید
عنوان خاطره
ابتکار عمل و مهارت در رزم
سرهنگ پاسدار عباس احمدی، همرزم شهید جعفر چناری، درباره ی ابتکار عمل شهید چناری در میدان رزم می گوید: «درباره ی رشادت شهید جعفر چناری هر قدر بگویم، کم گفتهام. او در شلیک گلولههای آر.پی.جی۷، بیش از حد ماهر بود. در عملیات والفجر۵، بیش از پنجاه تا شصت موشک آر.پی.جی شلیک کرد؛ به طوری که خون از گوش او بیرون میزد. خیلی اهل دعا، توسل، عبادت و روزه بود. اگر چه اندامی نسبتاً نحیف و لاغر داشت؛ اما در رزم، بسیار چابک و توانمند بود. بعد از عملیات والفجر۵، قرار بود که ما در پنج تیم سه نفری، برای عملیات شناسایی به منطقهای که گارد مرزی دشمن در آنجا پایگاه داشت و به تپه ۲۳۰ یا تپه پایگاه پلیس معروف بود، برویم.
ابتکار عمل و مهارت در رزم
سرهنگ پاسدار عباس احمدی، همرزم شهید جعفر چناری، درباره ی ابتکار عمل شهید چناری در میدان رزم می گوید: «درباره ی رشادت شهید جعفر چناری هر قدر بگویم، کم گفتهام. او در شلیک گلولههای آر.پی.جی۷، بیش از حد ماهر بود. در عملیات والفجر۵، بیش از پنجاه تا شصت موشک آر.پی.جی شلیک کرد؛ به طوری که خون از گوش او بیرون میزد. خیلی اهل دعا، توسل، عبادت و روزه بود. اگر چه اندامی نسبتاً نحیف و لاغر داشت؛ اما در رزم، بسیار چابک و توانمند بود. بعد از عملیات والفجر۵، قرار بود که ما در پنج تیم سه نفری، برای عملیات شناسایی به منطقهای که گارد مرزی دشمن در آنجا پایگاه داشت و به تپه ۲۳۰ یا تپه پایگاه پلیس معروف بود، برویم.
روز اول که هنوز آفتاب غروب نکرده بود، برای عملیات شناسایی رفتیم؛ اما به وسیله نیروهای دشمن رؤیت شدیم و آتش زیادی روی ما ریختند. از این رو، آن شب بدون آن که کاری انجام دهیم، به مقرمان برگشتیم. چناری گفت: "اگر دوباره به منطقهای که دیشب رفتیم، برویم و تک بزنیم، کاری نمیتوانیم انجام بدهیم.” بنابراین منطقه ی عملیات را تغییر داد و نقطهی دیگری را در نظر گرفت. به ما گفت: "هرکدام، چند عدد گونی و بیل و کلنگ بردارید و همراه من بیایید.” ما هم با او راه افتادیم و روی ضلعی از تپه که به سمت ایران بود، گودالی که سه تا چهار نفر بتوانند در آن بایستند، حفر کردیم تا بتوانیم به عنوان سنگر از آن استفاده کنیم و از آن جا به طرف نیروهای دشمن شلیک کنیم؛ زیرا اگر در فضای باز شلیک میکردیم و سپس از طریق شیاری که در آن حوالی بود برمیگشتیم، چون دشمن خیلی سریع عکسالعمل نشان میداد، هدف آتش دشمن قرار میگرفتیم. بنابراین کندن این گودال، ابتکار جعفر چناری بود که میتوانستیم از آن به عنوان محل شلیک گلوله آر.پی.جی و نیز به عنوان جانپناه استفاده کنیم.
چند شب به همین شیوه عمل کردیم؛ دشمن را با موشک آر.پی.جی، هدف قرار میدادیم و سپس خیلی سریع خودمان را داخل گودال مخفی میکردیم. موقعیت ما طوری بود که گلوله های دشمن از روی سر ما میگذشت؛ ولی به ما اصابت نمیکرد. منتظر میماندیم تا آتشباری دشمن فروکش کند. آنگاه از گودال خارج میشدیم و از طریق شیاری که در مجاورت ما بود، به پایگاه برمیگشتیم.
شهید جعفر چناری متولد 1344 در یک خانواده کاملاً مذهبی دیده به جهان گشود. از همان سالهای نوجوانی یعنی اول راهنمائی در تظاهرات دوران انقلاب شرکت فعال داشت تا اینکه در سال 59 همزمان با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت سپاه در آمد . آن زمان که قسمتی از کشور در اشغال دشمن بود نخلستانهای مهران و کنجانچم شاهد نبرد دلاورانه این شهید گرانقدر بود و در سال 62 در عملیات های والفجر شرکت فعال داشت تا اینکه در بیست و پنجم شهریورماه سال 64 بعنوان فرمانده گروهان بعد از درگیری تن به تن با نیروهای بعثی در آستانه ماه محرم در مناطق عملیاتی چنگوله دعوت حق را لبیک گفته و به مولایش ابا عبدالله اقتدا نمود و شربت شهادت را نوشید.مزار شهید در جوار امامزاده علی صالح(ع) قرار دارد.
منبع: سایت شهدای ایلام
نظر شما