نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

«انس با قرآن»، همدم لحظات دلتنگی‌ام شد

«انس با قرآن»، همدم لحظات دلتنگی‌ام شد

بعد از جدا شدنم از دوستانی که در بند سه با آنها بودم دل کندن و جدا شدن از آنها برایم خیلی سخت بود. در این مدت دوستان زیادی پیدا کرده بودم و خیلی از برنامه‌های فرهنگی را با هم داشتیم. از حفظ قرآن گرفته تا برخی کلاس‌ها و آموزش‌ها. با رفتن به بند یک، دل و دماغی برایم نمانده بود که حفظ قرآن را ادامه بِدهم، لذا تصمیم گرفتم چند ماهی نصف قرآن را که در بند سه حفظ کرده بودم مرور کنم، این مواقع بود که فهمیدم انس با قرآن می‌تواند همدم لحظات دلتنگی‌ام شود. در ادامه این خاطره از آزاده ایلامی «محمد سلطانی» منتشر می‌شود.
پدران آسمانی روزشان در آسمان‌ها تماشایی است

پدران آسمانی روزشان در آسمان‌ها تماشایی است

پدران آسمانی، از سیم‌های خاردار گذشتند و تا آن سوی آبی‌های دور از دسترس خدا پرگشودند. بدون شک، روزشان در آسمان‌ها تماشایی است.در ادامه دلنوشته شیدا محمدی به مناسبت روز پدر فرزند شهید غلامحسین محمدی منتشر می شود.
شهیدی که اسراری در عالم رؤیا برای دخترش بیان کرد

شهیدی که اسراری در عالم رؤیا برای دخترش بیان کرد

تو عالم رؤیا دیدم که پدرم آمده و گفت دخترم بیا تا جایگاهم را نشانت دهم. خواهرم می‌گفت پدر رو به من کرد و گفت: خودت نگاه کن ببین بابات کجاست؟!خواهرم تعریف می‌کرد کنار پدرم گلهای قشنگی دیدم که مشابهی در دنیا نداشتند. مجید فرزند شهید «ابراهیم باقری» روایتی را از پدر شهیدش بیان می‌کند.
خاطرات رفاقت/ دو همکلاسی صمیمی من فارغ التحصیل دانشگاه شهادت شدند

خاطرات رفاقت/ دو همکلاسی صمیمی من فارغ التحصیل دانشگاه شهادت شدند

دکتر «بهروز سپیدنامه»، پژوهشگر، منتقد، مترجم و شاعر برجسته ایلامی، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه ایلام، ع همکلاسی شهیدان دانشجو «حمید زرگوشی» و «لطفعلی مرادحاصلی» نشسته است. وی می گوید ما تربیت معلم را نه از سر اضطرار بلکه به خاطر عشق و علاقه به حرفه‌ ی معلمی انتخاب کردیم. ولی آن دو همکلاسی من به مقامی بالاتر از درس و دانشگاه رسیدند. در ادامه خاطره این استاد و هم کلاسی هایش شهیدش منتشر می شود.
من فرزند ایرانم و باید جان را فدای اسلام کنم

من فرزند ایرانم و باید جان را فدای اسلام کنم

شهید «فرضعلی صید محمدی» از شهدای جنگ تحمیلی است که دی ماه ۱۳۶۳ در منطقه تازه آباد بوکان در حین مأموریت به درجه رفیع شهادت نایل آمد. وی آرزوی شهادت داشت و می‌گفت من فرزند ایرانم و باید بروم و جانم را فدای اسلام کنم.
گاهی اوقات یادم می‌رفت «اکبر» نیست

گاهی اوقات یادم می‌رفت «اکبر» نیست

شهید اکبر مردانی از شهدای دانش آموز شهرستان آبدانان است که آذرماه ۱۳۵۹ در بمباران هوایی به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر شهید می‌گوید: آن سال تا مدت‌ها هر روز با حسرت نظاره‌گر رفتن بچه‌ها به مدرسه بودم گاهی اوقات یادم می‌رفت اکبر نیست و منتظرش می‌ماندم که از مدرسه بیاید و صدایم بزند.