بر غـنچهی لب‌هاشان لبیک حسینی بود امیـد دل آنها لـبـخـنـد خـمـیـنـی(ره) بود - شهدای 29 خرداد استان ایلام
با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران ، به خیل سبزپوشان عاشقی پیوست که خون پاک خود را نثار انقلاب می کردند ، زیرا سپاه و جنگ دقیقاً همان جایی بود که می توانست نیازهای معنوی و روحی علی را ارضا کند ، و از سوی دیگر هم زمینه بروز استعدادهای نهفته در وجودش را بیدار سازد. او از ستاره های آسمان جنگ بود ، علی بود و علی وار می جنگید و در طول سالهای دفاع مقدس با اینکه در همه صحنه های خطر و عملیاتهای لشکر حضور داشت حتی گاهی به عقب ننهاد و به راستی هم کم نبودند صحنه هایی که او یک تنه پا به همراه عده قلیلی از همرزمانش در مقابل تهاجم و پاتک گردانهایی از ارتش عراق ایستاد و با گرفتن تلفات سنگینی از آنان ، مصداق بارز آیه شریفه : « و ان یکن عشرون صابرون یغلبوا مأتین» می شد علی ، در سالهای جنگ نه تنها با دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب مردانه جنگید ، بلکه در سنگر تحصیل و علم هم با پدیده شوم جهل و بیسوادی به نبردی بی امان پرداخت و تا مقطع متوسطه ، پا به پای رزم ، تحصیلش را هم دنبال کرد و انصافاً نبوغ قابل تحسینی داشت .
علی جنگ را در حالی سپری کرد که تمام وقت در خدمت گردان بود و به اداره گردان علاقه وافری داشت . او بارها در جنگ مجروح شد اما استراحتش را هم در گردان گذراند . د رعملیاتهای لشکر از جمله والفجر 3 ، کربلای 1، والفجر 10، نصر4، کربلای 10 و دهها عملیات دیگر شرکت داشت.
آخرین مسئولیت وی فرماندهی گردان 503 شهید بهشتی بود که در 29 روز از خرداد ماه 1367 در حال دفع تک ارتش عراق در مهران به شهادت رسید. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای امامزاده سید حسن(ع) شهرستان مهران می باشد .
- شهید روح اله فردیس فرزند مرتضی در اولین روز از فروردین ماه 1338 هجری شمسی در روستای چالسرا از توابع شهرستان ایلام دیده به جهان گشود وی که تحصیلات خود را تا اخذ مدرک سیکل ادامه داده بود با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق به کشور اسلامی ایران به عنوان رزمنده به جمع لشکر یان اسلام در لشکر 11 امیرالمومنین (ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست وبه عنوان مسئول تدارکات گردان 501 مشغول به انجام خدمت گردید وی در عملیات گرو هک تروریستی منافقین در عملیات چلچراغ در منطقه عملیاتی قلاویزان مهران بر اثر اصابت گلوله تانک به قسمت سر در تاریخ بیست ونهم خرداد ماه سال 1367 هجری به فیض شهادت نائل آمد مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای صالح آباد قرار دارد از این شهید والا مقام دو فرزند پسر ویک فرزند دختر به یادگار مانده است.
وصيت‌نامه :شهید روح اله فردیس
« يقول الله تعالى: وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا [النساء : 100] »
خداوندا اكنون كه تنها با تو سخن مى‌گويم و تو را شكر مى‌گذارم . پس تو شاهد باش كه عزيزترين و بهترين چيزى كه تو به من عنايت فرموديد ، جانم است كه چيزى بالاتر از آن ندارم كه در راه روشن تو هديه كنم . پس اين بنده جان بى‌ارزش خود را در راه رضاى تو به پيروى از پيامبرانت هديه مى‌كند ، هديه اى كه تو خود به من عطا فرمودى ، بار پروردگارا تو شاهد باش كه من اين راه را با هدفى معلوم و مشخص كه راه حسينت مى‌باشد انتخاب نمودم ، و اگردر اين راه كه انتخاب كرده‌ام به شهادت برسم به حسينت در صحراى كربلا اقتدا نموده‌ام و نيز شهادت راه سرخ حسين است ، اى خدا ، اى خداى مهربان تو مى‌دانى كه براى چه اين راه را انتخاب كرده‌ام كه در اين راه از هيچ چيزى دريغ نكرده و دست بر نمى‌دارم ، تا زمانيكه ملحدان و كافران بر روى جسدم به پيش بروند از رهنمودهاى امام امت به ميدان جنگ حق عليه باطل درس گرفته و شناخته‌ام و به خاطر اسلام و قرآن و تداوم انقلاب اسلاميمان و حفظ خط امام امت كه همانا صراط المستقيم است بايد در بلندترين قله‌هاى رفيع جهان پرچم اسلام محمدى را به اهتزاز درآوريم ، كه خون من در مقابل اسلام و قرآنت هيچ ارزشى ندارد .
اى خداى عزيز تو شاهد باش كه بنده حقيرت به خاطر اسلام و قرآنت به ميدان نبرد شتافت و خون خود را در راه رضاى تو هديه كرد ، پس اى آرام‌بخش دلها اين بنده را به سوى خود بخوان و اين بنده را از زندان تنگ دنياى امروزى كه گذرگهى براى رسيدن به دنياى اخروى مى‌باشد آزاد كن و اين آرزوى من است .
مادر عزيزم اى مهربان و دلسوخته‌ام شما را خيلى دوست مى‌دارم ولى خدا را از شما بيشتر دوست دارم ، پس مرا ببخش چون فرزندى لايق در طول عمرم براى شما نتوانستم باشم تو را خيلى ناراحت كردم . اميدوارم كه اين فرزند حقيرت را ببخشيد و از من راضى باشيد ، شيرت را حلالم كن‌مادرعزيزم .
و اما پدر مهربانم ای بالهاى پروازم فرزندانم را خوب تربيت كنيد ، و شما اى برادران عزيزم اى پشتهاى اسلام به خداى متعال و يكتا سوگندتان مى‌دهم كه ياسر و عمار را به احكام و تعاليم اسلام تربيت كنيد و آنها را از نماز و روزه و واجبات خداوند غافل نگذاريد و آنها را تنها نگذاريد تا همانند خودم در ميدان رزم اسلام را يارى كنند . سميه را درس گرفته از مكتب فاطمه(س) به بار بياوريد تا بتواند دخترى لايق براى اسلام باشد ، ديگر عرضى ندارم .
- شهید مجید الماسی زاده فرزند محمد نبی در هفتمین روز از مردادماه 1346 در روستای سربیشه ایلام متولد شد وی در خانواده ای که از نظر اخلاقی زبانزد خاص و عام بود تربیت شد وی در سال 52 تحصیلات خود را آغاز و تا سال 1366 با اخذ مدرک دیپلم علوم تجربی آن را به پایان رسانید در نیمه دوم سال 66 به عنوان پاسدار وظیفه راهی جبهه های حق علیه باطل گردید . و در 29 خردادماه 1367 عملیات کور چهل چراغ توسط منافقین در منطقه قلاویزان به درجه رفیع شهادت نائل آمدمزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای علی صالح (ع) به خاک سپرده شد.
قسمتی از وصیت نامه شهید : شهادت مرگ نیست رسالت است جان دادن نیست ، بلکه جان یافتن است به اجبار رفتن نیست ، انتخاب کردن است مردن نیست تولد است ، سکوت نیست فریاد است ، تنفر نیست عشق است . خدایا مرا در خودت حل کن مادرم می دانم فرزند از دست دادن غمگین کننده است و می دانم که برای فرزندت ناراحت می شوی برای من ناراحت مباش زیرا راهی را که انتخاب نموده ام راه حسین (ع) است و هرکسی که در این راه کشته شود نمرده است.
- شهيد جليل تعميركاري فرزند عبدالحسین در بيستم تير ماه سال 1348 دیده به جهان گشود . شهيد تحصيلات ابتدائي و راهنمائي را در شهر ايلام گذراند و وارد مقطع متوسطه گرديد. و توانست تا اول دبيرستان تحصيلاتش را ادامه دهد. شهيد به خدمت مقدس سربازي خوانده شد و در منطقه مهران در سال 67 بر اثر اصابت تركش به تمام بدن مطهرش به شهادت رسيد و در مزار شهداي علي صالح (ع) به خاک سپرده شد.
- شهید غلام خرمیان فرزند عبدعلی در سال 42 در بغداد چشم به جهان گشود با اخراج ایرانیان از عراق شهید به اتفاق خانواده به ایران مهاجرت و در ایلام سکنی گزیده شهید توانست تحصیلات خود را تا سوم تجربی به پایان برساند و در لبیک به فرمان امام(ره) و در حالیکه به خدمت خوانده شده بود. به عنوان پاسدار وظیفه به جبهه اعزام گردید. شهید پس از مدتی در 29 خرداد 1367 در منطقه مهران در درگیری با دشمن شهید و مفقودالاثر گرید.
- شهيد علي رجبيان فرزند حسن در اولین روز از مهرماه 1342 در شهرستان شيروان چرداول دیده به جهان گشود. شهيد از همان دوران كودكي بسيار با ايمان بود و توانست در حد خواندن و نوشتن سواد بياموزد شهيد پس از پيروزي انقلاب و آغاز دفاع مقدس به عنوان بسيجي در جبهه هاي حق عليه باطل شركتي فعالانه داشت و در بيش از 8 عمليات از جمله كربلاي 1-5 والفجر 5 نصر4 نصر 8 والفجر 10 حضوري دائم داشت سپس به خدمت سربازي خوانده شد و بعداز چندي عازم جبهه هاي حق عليه باطل شد . شهيد پس از 23 ماه خدمت در 29 خرداد 1367 به آرزوي ديرينه اش دست يافت و در منطقه قلاويزان به شهادت رسيد پيكر شهيد در مزار شهداي علی صالح (ع) قرار دارد.
- شهيد خدايار رشنوادي فرزند محمد در اولين روز از آبان ماه سال 1341 شمسي در شهر ايلام ديده به جهان گشود .وي تحصيلات خود را تا اخذ مدرك ديپلم متوسطه در رشته اقتصاد اجتماعي پي گرفت و پس از آن به عنوان كارمند به استخدام اداره اقتصاد و دارايي در آمد شهيد رشنوادي در زمان جنگ تحميلي ر‍ژيم بعث عراق عليه ملت انقلابي ايران به عنوان رزمنده بسيجي به سپاه پاسداران پيوست و راهي جبهه هاي نبرد با متجاوزين بعثي گرديد تا آنكه سرانجام به تاريخ بيست و نهم خرداد ماه سال 1367 در منطقه ي مهران به شهادت رسيد.مزار اين شهيد در جوار مرقد امامزاده علي صالح (ع)ايلام قرار دارد.
- شهید علیمرد شعبانی فرزند صالح در دومین روز از دی ماه 1343 در بخش صالح آباد از توابع شهرستان ایلام دیده به جهان گشود تا مقطع دیپلم تحصیل نموده بود وبعد از آن به عنوان پاسدار در لشکر حضرت امیر به عنوان مسئول بازرسی گردان مشغول به خدمت شد و در بیست و نهم خرداد67درعملیات چلچراغ توسط منافقین کوردل در منطقه چنگوله سرش از بدنش جدا شد وبه خیل دیگر شهدای نظامی پیوست مزار این شهید گرانقدر در جوار امامزاده علی صالح می باشد از این شهید گرانقدر 1فرزند پسر و1فرزند دختر به یادگار مانده است.
وصیت نامه شهید با خط خود شهید
بسم الله الرحمن الرحم
السابقون السابقون اولئک المقربون
به جبهه ميروم تا عهد و پيماني را كه در مساجد و خيابانها با امام خود بستم ادا نمايم.
شهات تصادفي نيست بلكه لياقتي است كه خداوند نصيب بندگان صالح خويش ميكند
براي من ناراحت نباشيد. بخاطر اسلام ناراحت بشويد كه خداي نخواسته روزي شكست نخورد.با سلام و درود بيكران بر مهدي موعود و نائب برحقش امام خميني و با سلام بر شهداي راه حق و حقيقت و سلام بر پدر و مادر عزيزم كه مرا بزرگ كرده و خونم را تقديم اسلام نمودند. اينجانب بدون هيچگونه زور و اجباري در اين راه گام نهاده ام و هدفم رسيدن بمقصود الله كه همانا شهادت است .ملت شهيد پرور ايران ضمن عرض سلام شما را به خون شهدا قسم مي دهم كه هميشه از مقام رهبري امام امت و همچنين مسئولين مملكتي پشتيباني كنيد. و نگذاريد كه منافقين كور دل دست اند كار بشوند و اسلام از دست اين ناپاكان ضربه بخورد. هميشه فرزندانتان را به جبهه بفرستيد و از جبهه حمايت كنيد. امروزه امام گفته است بايد بروم بايد لباس رزم بپوشم و بر حادثه دل بنديم.
بيائيد سمند تيز پاي عشق را زين كنيم چون راهيان كربلاي حسيني (ع) اين روزهاي ادامه ي عاشوراي ماست هر روز مان عاشوراست . هر روز هفتاد و دو شهاب عاشق بر روي ني سرود شهادت مي خوانند. آسمان هيچوقت اينهمه ستاره نداشته است. هيچوقت حسينيه دلهامان اينقدر شلوغ نبوده است. اين عصر عصر قيام عاشق است. خفاشها مي خواهند بين ما و خورشيد پرده اي از سياهي بكشند اما نمي دانند كه ما چون ستاره ايم وقتيكه مذهب عشق ما را بفرداي خطر ميكشاند ديگر نبايد بر ماندن و بودن دل بنديم.
بايد به كاروان حسين (ع) بپيونديم. اين دشت ها كه سبز و طرب ناكند انگار پرچم سبز شهداي را قباي تن كرده اند اين دشت ها هميشه طربنا كند و تا هميشه پرواز لاله است و علم آفتاب در اين دشت بر دوش شهدا راست ميماند .
اي نامحرمان عشق بر مرگ سرخي ما اشك تمساح نريزيد ما ديري است بر مرگ سرخي خنديده ايم. اين خنده آور است كه كلاغان در حصار آهن و سيمان بر پر كشيدن مرغان هوا افسوس ميخورند. اينان خود لايق افسوس خوردنند ما سرخوشن باده و صليم.
در گفتار شهدا صداقتي است كه در خورشيد نيست. اين حرف را روزي كه به جمع آنها بپيونديد بهتر درك مي كنيد. وقتي لباس ساده و بي آرايش بسيجيان را بپوشيد و در جمع عاشقان بسيجي باشيد و در نيمه هاي شب زلال اشك آنان را تماشا گيريد. باور ميكنيد كه زندگي جز خوردن و خوابيدن است و آنوقت اگر دلهايتان نپوسيده باشد ماندن را مصيبت ميدانيد. اينها حقيقتي است كه ميگويم اينها حتي يك گوشه اي از حقانیت شهدا نيست اينها هنوز قدرت اسلام را باور نكرده اند. باور كنيد فردا روشني در انتظار ماست. همه ما كارواني هستيم كه در شب جمعه مسير از زمين تا عرش با پاي سر ميرود. و كاروان سالار ما هر شب براي ما درس عشق ميگويد. شهدا همچون منظومه ي شهاب ميمانند. در پايان از پدر و مادر و برادران و خواهرانم و همچنين دوستان و آشنايان حلاليت مي طلبم و تقاضايي كه دارم اينست كه از پسرم حمزه خوب مواظبت كنند. و نگذاريد كه بعد از مرگ من بر همسرم تلخي بگذرد و كاري كنند كه همسرم در خانه ي خودمان بماند ديگر اينرا بهتر درك ميكنيد. و از قول من به تمام كسانيكه بر گردن من حقي داشته اند سلام برسانيد. در ضمن بمدت 3 ماه روزه و نماز قضا دارم بجاي آوريد.
- شهید اقبال صادقخانی فرزند حشمت در نهمین روز از تیرماه 1351در روستای زنگوان سیروان از توابع استان ايلام متولدشد . بعداز گذراندن دوران ابتدايي و راهنمايي وارد دبيرستان شد و توانست در مقطع دوم دبيرستان درس بخواند وي حس غيرت و مردانگي را همچون مردان و زنان اين ديار آموخته بود و همين حس موجب شد به عضويت بسيج درآمده بود و داوطلبانه در جبهه حضور يابد و سرانجام در 29 خرداد 1367 بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد و پيكر مطهرش براي هميشه مفقود الاثر شد. و سرانجام بهمن ماه 1378 پیکر این شهید والامقام شناسایی شد.
- شهید فتح الله علی محمدی فرزند پنجشنبه در سومین روز از تیرماه 1347 در روستای کره پور صالح آباد از توابع شهرستان ایلام در خانواده ای متدین دیده به جهان گشود.
وی سالهای کودکی را در فضایی آکنده از پاکی و انس با قرآن پشت سر گذاشت دوران ابتدائی را در روستای زادگاهش سپری و در سال 1357 به همراه خانواده به ایلام مهاجرت کردند توانست تا مقطع دبیرستان تحصیل کند. . شهید در انجمن اسلامی مدرسه شرکت فعال داشت اولین بار در تابستان سال 1365 به مدت چهار ماه در چنگوله اعزام و بار دوم در منطقه قلاویزان مهران بعنوان بی سیم چی شرکت نموده و سرانجام در 29 خرداد 1367 بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به شهادت رسید. و در جوار امامزاده علی صالح (ع) به خاک سپرده شد.
- شهید علی بخش قبادی فرزند میرولی اول آبان ۱۳۰۹ در روستای سفیدخانی شهرستان سیروان دیده به جهان گشود. وی که به دلیل محرومیت منطقه از انجام تحصیل دانش باز مانده بود در زمان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ملت مسلمان و انقلابی ایران به عنوان رزمنده بسیجی به سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی پیوست و راهی جبهه های نبرد با خصم متجاوز شد. تا آنکه پس از رشادت های فراوان به در بیست و نهم خرداد ۱۳۶۷ در جبهه مهران بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای علی صالح (ع) قرار دارد. از این شهید والامقام ۷ فرزند به یادگار مانده است.
- شهيد علي محموديان فرزند نادر در سال 1345 در خانواده اي مذهبي در روستاي مهدي اباد از توابع مركزي ايلام به دنيا آمد به دليل فقر مالي اين شهيد گرانقدر نتواست به تحصيل ادامه دهد ...
شهيد محموديان براي دفاع از مرز و بوم اسلامي به عضويت سپاه در آمد و به عنوان رزمنده به يگان اعزامي لشگر 11 حضرت امير المومنين (ع) پيوست و در راه دفاع از ميهن جان بر كف عازم جبهه شد تا اينكه در 29 خرداد 1367 در منطقه قلاويزان مهران در سن 22 سالگي هنگامي كه همسرش چشم به بازگشت او بود هنگام در گيري با دشمن به فيض رفيع شهادت نائل آمد پيكر پاك شهيد بعد از 8 سال به خانواده اش تحويل داده شد .
- شهید صیدنور معصومی وی فرزند صیدحیات در پنجمین روز از شهریورماه 1349 در روستای کارزان دیده به جهان گشود وی تا مقطع سوم راهنمایی تحصیل نموده بود در آن زمان که کشور عزیزمان مورد تهاجم دشمن بعثی قرار گرفت به عنوان بسیجی وارد لشکر 11حضرت امیر شد تا اینکه در درگیری با دشمن بعثی در 29 خرداد 1367 به علت درگیری با دشمن واصابت تیر به ناحیه قلب به درجه رفیع شهادت رسید مزار این شهید گرانقدر در جوار امامزاده علی صالح (ع) قرار دارد.
- شهید احمد ویسمرادی فرزند توفیق در دومین روز از شهریور ماه سال 1343 در شهرستان چرداول از خانواده ای متعهد و دیندار چشم به جهان گشود...
شهید تحصیلات خود را تا پایان دوم راهنمایی ادامه دادو پس از آن وارد شهربانی شد آنگاه به عضویت بسیج در آمد و به عنوان بسیجی جهت دفاع از کیان مملکت خویش راهی جبهه شد.
تا اینکه در 29 خرداد 1367 در منطقه مهران بر اثر اصابت ترکش به دست منافقین کور دل به شهادت رسید پیکر مطهرش در گلزار شهدای علی صالح (ع) قرار دارد...
