هر کس بخواهد به خدا نزدیک تر شود، باید سرمشق خود را خط سرخ شهادت قرار دهد/ شهدای 14مرداد ماه استان ایلام
شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۳۱
معرفی شهدای 14 مردادماه استان ایلام
نوید شاهد ایلام
بسیجی شهید رحمان مرادی در سال 1335 در یک خانواده مومن و مسلمان در روستایی واقع در صید نظر سفلی از توابع بخش شیروان چرداول دیده به جهان گشود. زندگی این شهید از بدو تولد با درد و غم فراوان همراه بود ، در اوان کودکی مادرش را از دست داد و پدرش با هزاران رنج و زحمت فراوان توانست او را بزرگ کند ، غم بی مادری از یک سو و ضعف مالی پدر از سوی دیگر ، نبودن امکانات رفاهی باعث شد که او از نعمت تحصیل محروم بماند ، او فردی مسلمان ، متکی به تکالیف اسلام بود.
شهید در سال 1357 ازدواج نمود ، ازدواج او همزمان با اوج گیری مبارزات انقلاب اسلامی بود ، در آن هنگام او در تهران کارگری می کرد و در صف تظاهر کنندگان بود ، حرکتهای مردم تهران تأثیر فراوانی به روی او گذاشته بود . بطوری که یک مبلغ راستین اسلام در بین مردم روستا شده بود ، همیشه به یاد امام و مقلد امام بود و دستورات امام را بی چون و چرا و با وجودیکه سواد نداشت اجرا نمود.
با شروع جنگ تحمیلی ، این جوان بطور کلی عوض شد و زندگی خویش را فقط در گرو نبرد با مزدوران صدام و شهادت می دید.
از اوایل جنگ تا شهادتش بطور مداوم در خدمت بسیج مستضعفین بود و در اکثر عملیات های غرب کشور بطور جدی شرکت می نمود و با روحیه ای شاد و ایمانی استوار پیروزی را نوید می داد. زمانی که امام دستور سواد آموزی را داد، در این سنگر توانست شرکت کند و موفق به کسب علم و سواد در حد خواندن و نوشتن شود.
همسگرانش نقل قول می کنند، که شهید رحمان می گفت : در هر صورت ما پیروزیم و عهد می بندم باید تا زمانی که در جبهه هستم اگر بکشیم و اگر کشته شویم ، پیروزیم ، تا اینکه همراه عده ای از همسنگرانش از سوی بسیج به زیارت امام رضا مشرف شده ، و بعد از بازگشت به اینکه ساختمانش نیمه کاره بود بدون فوت وقت عازم جبهه شد.
شهید در سال 1357 ازدواج نمود ، ازدواج او همزمان با اوج گیری مبارزات انقلاب اسلامی بود ، در آن هنگام او در تهران کارگری می کرد و در صف تظاهر کنندگان بود ، حرکتهای مردم تهران تأثیر فراوانی به روی او گذاشته بود . بطوری که یک مبلغ راستین اسلام در بین مردم روستا شده بود ، همیشه به یاد امام و مقلد امام بود و دستورات امام را بی چون و چرا و با وجودیکه سواد نداشت اجرا نمود.
با شروع جنگ تحمیلی ، این جوان بطور کلی عوض شد و زندگی خویش را فقط در گرو نبرد با مزدوران صدام و شهادت می دید.
از اوایل جنگ تا شهادتش بطور مداوم در خدمت بسیج مستضعفین بود و در اکثر عملیات های غرب کشور بطور جدی شرکت می نمود و با روحیه ای شاد و ایمانی استوار پیروزی را نوید می داد. زمانی که امام دستور سواد آموزی را داد، در این سنگر توانست شرکت کند و موفق به کسب علم و سواد در حد خواندن و نوشتن شود.
همسگرانش نقل قول می کنند، که شهید رحمان می گفت : در هر صورت ما پیروزیم و عهد می بندم باید تا زمانی که در جبهه هستم اگر بکشیم و اگر کشته شویم ، پیروزیم ، تا اینکه همراه عده ای از همسنگرانش از سوی بسیج به زیارت امام رضا مشرف شده ، و بعد از بازگشت به اینکه ساختمانش نیمه کاره بود بدون فوت وقت عازم جبهه شد.
سرانجام در سحرگاه چهاردهمین روز از مرداد ماه 1363 به آرزوی دیرینه اش که همان شهادت بود رسید و در منطقه عملیاتی مهران در یک عملیات گشتی دستبرد در خاک دشمن ، فرمان خدا را لبیک گفت و به لقاء معبود خویش شتافت. مزار شهید در گلزار شهدای میرحمزه شیروان چرداول واقع شده است ، از این شهید گرانقدر دو فرزند به یادگار مانده است .
پاسدار رشید اسلام شهید منوچهر شجاعی پور فرزند ایمانعلی در هفتمین روز از خردادماه سال 1346در شهرستان آبدانان دیده به جهان گشود. به علت نبود امکانات تحصیلی توانست تا پنجم ابتدایی ادامه تحصیل دهد . با رسیدن به سن قانونی جهت انجام خدمت مقدس سربازی داوطلبانه وارد ارتش جمهوری اسلامی ایران شد. و در گردان 155مریوان به عنوان مسئول مسلسل در منطقه میمک شجاعانه به نبرد پرداخت .
سرانجام در چهاردهمین روز مردادماه سال 1366 بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه شکم به علت خونریزی زیاد به درجه رفیع شهادت نائل آمد .
مزار این شهید عزیز در گلزار شهدای ایلام قرار دارد .
یادشان گرامی و راهشان مستدام باد
مزار این شهید عزیز در گلزار شهدای ایلام قرار دارد .
یادشان گرامی و راهشان مستدام باد
منبع : اداره هنری ، اسناد و انتشارات - معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام
نظر شما
