زندگی نامه شهید کشتمند شریفی از شهدای نیروی انتظامی
يکشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۵۹
خداوندا تو را به حق سالار شهیدان سوگند می دهم که مرا از قافله شهیدان جا مگذار و هم اکنون که راهی جبهه های نور علیه ظلمت می شوم از تو می خواهم که بر دشمن پیروز شوم و در این راه شهادت نصیبم گردد ...
نوید شاهد ایلام
خلاصه ای از زندگینامه پاسدار رشید اسلام شهید کشتمند شریفی
شهید کشتمند شریفی در سال 1344 در روستای جانجان از توابع بخش شیروان چرداول از توابع استان ایلام در یک خانواده مذهبی و مستضعف دیده به جهان گشود و دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی را در روستای محل تولد خود سپری نمود و دوران راهنمایی تحصیلی را در بخش شیروان چرداول طی نمود سپس دوران متوسطه را نیز در دبیرستان های اسلام آباد غرب با توجه به فشار زندگی و وضعیت خانواده وی با همت والا و ایثاری که داشت با موفقیت کامل پشت سر گذاشت وی در طول مبرزات ملت ایران همواره در راه پیروزی انقلاب اسلامی از هیچ کوششی فرو گذار ننمود و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از اعضای فعال انجمن اسلامی دبیرستان بوده و نقش وی در رابطه با مبارزه با گروهکهای ضد انقلاب قابل تحسین بوده و دوران تحصیلی ضمن بودن در سنگر مدرسه و دیگر مشکلات زندگی همگام با دیگر برادران بطور افتخاری در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایلام اسلام آباد غرب بخش روابط عمومی و تبلیغات فعالیت چشمگیر داشته و بعد از پایان تحصیلات با اینکه در کنکور سراسری و همچنین تربیت معلم قبول شده بود به جهت عشق و علاقه به نظام جمهوری اسلامی در رهبریت آن جهت پاسداری از دستاوردهای آن در سال 62 وارد کمیته انقلاب اسلامی اسلام آباد غرب گردید و این دوران نیز چون گذشته از هیچ گونه فعالیت و جانفشانی در راه اسلام و انقلاب اسلامی دریغ نورزیده اند و کلیه ماموریتهای رزمی را در اکثر نقاط کشور به ویژه کردستان به نحو احسن انجام داده تا اینکه با توجه به عشق و علاقه ای که به جبهه داشت با با وجودی که حضور وی در کمیته انقلاب اسلامی ضروری بود و حتی مسئولین نیز جهت رفتن نامبرده به جبهه موافقت نرکد . با اصرار و بطور داوطلب راهی جبهه های خونرنگ جنوب گرید تا اینکه این شهید بزرگ در بیست و دومین روز از شهریورماه 1365 در شب تاسوعای حسینی بعد از رشادتها ی فراوان و بی نظیر در کربلای فاو به آرزوی دیرینه خود که همان شهادت بود رسید.
شهید کشتمند شریفی در سال 1344 در روستای جانجان از توابع بخش شیروان چرداول از توابع استان ایلام در یک خانواده مذهبی و مستضعف دیده به جهان گشود و دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی را در روستای محل تولد خود سپری نمود و دوران راهنمایی تحصیلی را در بخش شیروان چرداول طی نمود سپس دوران متوسطه را نیز در دبیرستان های اسلام آباد غرب با توجه به فشار زندگی و وضعیت خانواده وی با همت والا و ایثاری که داشت با موفقیت کامل پشت سر گذاشت وی در طول مبرزات ملت ایران همواره در راه پیروزی انقلاب اسلامی از هیچ کوششی فرو گذار ننمود و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از اعضای فعال انجمن اسلامی دبیرستان بوده و نقش وی در رابطه با مبارزه با گروهکهای ضد انقلاب قابل تحسین بوده و دوران تحصیلی ضمن بودن در سنگر مدرسه و دیگر مشکلات زندگی همگام با دیگر برادران بطور افتخاری در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایلام اسلام آباد غرب بخش روابط عمومی و تبلیغات فعالیت چشمگیر داشته و بعد از پایان تحصیلات با اینکه در کنکور سراسری و همچنین تربیت معلم قبول شده بود به جهت عشق و علاقه به نظام جمهوری اسلامی در رهبریت آن جهت پاسداری از دستاوردهای آن در سال 62 وارد کمیته انقلاب اسلامی اسلام آباد غرب گردید و این دوران نیز چون گذشته از هیچ گونه فعالیت و جانفشانی در راه اسلام و انقلاب اسلامی دریغ نورزیده اند و کلیه ماموریتهای رزمی را در اکثر نقاط کشور به ویژه کردستان به نحو احسن انجام داده تا اینکه با توجه به عشق و علاقه ای که به جبهه داشت با با وجودی که حضور وی در کمیته انقلاب اسلامی ضروری بود و حتی مسئولین نیز جهت رفتن نامبرده به جبهه موافقت نرکد . با اصرار و بطور داوطلب راهی جبهه های خونرنگ جنوب گرید تا اینکه این شهید بزرگ در بیست و دومین روز از شهریورماه 1365 در شب تاسوعای حسینی بعد از رشادتها ی فراوان و بی نظیر در کربلای فاو به آرزوی دیرینه خود که همان شهادت بود رسید.
قسمتی ازوصیت نامه پاسدار رشید اسلام شهید کشتمند شریفی
خداوندا تو را به حق سالار شهیدان سوگند می دهم که مرا از قافله شهیدان جا مگذار و هم اکنون که راهی جبهه های نور علیه ظلمت می شوم از تو می خواهم که بر دشمن پیروز شوم و در این راه شهادت نصیبم گردد .
ای مادر عزیزم حلالم کن و مرا ببخشای که تو را بسیار زحمت دادم و برایم دعا کن که بسیار محتاج دعایم و بر مرگم گریه و زاری مکن که مرگ حق است و شهادت در راه معشوق افتخاری است که نصیب هر کس نمی گردد و بر مرگم عزاداری نکنید که عزاداری و سیاه پوشیدن سزاوار مولایم حسین (ع) است که درس شهادت و آزادگی را از آن بزرگوار اموخته ایم .
ای مادر عزیزم حلالم کن و مرا ببخشای که تو را بسیار زحمت دادم و برایم دعا کن که بسیار محتاج دعایم و بر مرگم گریه و زاری مکن که مرگ حق است و شهادت در راه معشوق افتخاری است که نصیب هر کس نمی گردد و بر مرگم عزاداری نکنید که عزاداری و سیاه پوشیدن سزاوار مولایم حسین (ع) است که درس شهادت و آزادگی را از آن بزرگوار اموخته ایم .
منبع : اداره هنری ، اسناد و انتشارات - معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام
نظر شما
