خاطره ای از شهید محمود مرادی؛ باید برای خود گريه كنيم
سهشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۲۱
شهيد محمود مرادي كه نيز در جمع ما بود شروع به آرام كردن بچه ها نمود. آن شهيد كه خود از ناراحتي به شدت اذيت مي شد به بچه ها گفت: ما بايد براي خود گريه كنيم كه همچنان در اين دنياي خاكي باقي مانده ولي برادران و رفيقان يك به يك بار سفر را بسته اند. ...
خاطره ای از شهید محمود مرادی - راوی همرزم شهید
روزي كه يكي از برادران عزيزمان آقاي قنبر جم زاده بر اثر اصابت تركش خمپاره دشمن به درجه رفيع شهادت (پانزدهمین روز از فروردین ماه1366)نائل گرديد. تعدادي از رزمندگان در كنار هم بوديم و به شهادت رسيدن اين عزيز را به چشم مي ديديم. هم از اينكه برادر خوبمان آقاي جم زاده را از دست داده بوديم ناراحت و غرق در گريه بوديم، شهيد محمود مرادي كه نيز در جمع ما بود به آرامي شروع به آرام كردن بچه ها نمود. آن شهيد كه خود از ناراحتي به شدت اذيت مي شد به بچه ها گفت: ما بايد براي خود گريه كنيم كه همچنان در اين دنياي خاكي باقي مانده ولي برادران و رفيقان يك به يك بار سفر را بسته اند.
اين شهدا واقعا گريه ندارند چون جايگاه اصلي آنان نزد خداوند متعال است و اين در قرآن به صراحت آمده است بايد خودمان قول بدهيم كه راه آن شهيد و شهداي ديگر را ادامه و ياد و نامشان را گرامي بداريم
ان شاءالله
66/3/29 شب عمليات چلچراغ چند ساعت قبل از عمليات بنده به اتفاق عده اي از رزمندگان براي بررسي مهمات و نيروي انساني به خط مقدم رفتيم كه به سنگر شهيد محمود مرادي رسيديم و ايشان همانند هميشه با لبخند به استقبال ما آمد . شهيد مرادي پس از مدتي بحث و گفتگو در مورد عمليات از من پرسيد فلاني اگر امشب نيز عمليات تمام شد و ما شهيد نشديم ... كه اشك از چشمانش جاري شد، همه ناراحت از گفته او در فكر فرو رفتيم، شب عمليات با موفقيت رزمندگان اسلام و با ياري خداوند مهربان به پايان رسيد.
صبح بعد از عمليات گردان ما در ارتفاعات قلاويزان مقاومت زيادي در برابر دشمن نمودند ولي با وجود اين همه دلاوري ما به محاصره دشمن در آمديم، به گردان اعلام كرده بودم به صورت تاك تيك هاي نظامي به طرف ارتفاعات ميك سوخته حركت كنند كه يك موقع همه ما در محاصره نباشيم، كه در همان لحظه ساعت 8 صبح بود كه شهید محمود و عبد الله مرادي بر اثر اصابت مستقيم گلوله دشمن به درجه رفيع شهادت نائل گرديدند.ياد و نام همه شهدا تا ظهور اقا امام زمان (عج) زنده و گرامي است.
نگاهی کوتاه به زندگینامه شهيد محمود مرادي
شهيد محمود مرادي در پنجمین روز از خرداد ماه 1349 در شهر مهران قهرمان در خانواده اي مذهبي و ساده بدنيا آمد.
اين شهيد بزرگوار دوران طفوليت و روزهاي خوب كودكي را در مهران گذراند. و تحصيلات ابتدايي را نيز در اين شهر به سر برد. و بعد به تهران نقل مكان كردند تحصيلات راهنمايي را در تهران گذراند و همچنين تحصيلات دبيرستان را نيز در دبيرستان دو شهيد تهران با موفقيت و تلاش پشت سر گذراند. و مدرك ديپلم خود را با همت و پشتكار خود كسب كرد. شهيد بنا به مصلحت دوران و اوضاع داخل كشور و حمله بعثيان متجاوز عراقي به ايران اسلامي و حمله به شهر و ديار و وطن به سپاه پاسداران به عنوان رزمنده پيوست و به ميدان رفت و به مقابله با دشمن ظالم پرداخت و در عمليات هاي فراواني شركت داشت شهيد عضو لشكر11 امير (ع) بود در منطقه عملياتی مهران و بعد از آن به عمليات والفجر 3 رفت و در پي رشادت ها و شجاعتهايي را كه از خود نشان داد در پي در گيري با دشمن با اصابت تير به دست و پا و جراحات زيادي كه متحمل شد. بیست و نهمین روز از خرداد ماه سال 1367 به درجه رفيع شهادت نائل آمدند و پيكر پاكش را در گلزار شهداي علي صالح (ع) به خاك سپردند.
منبع : اداره هنری، اسناد و انتشارات - معاونت فرهنگی آموزشی- بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلاماين شهدا واقعا گريه ندارند چون جايگاه اصلي آنان نزد خداوند متعال است و اين در قرآن به صراحت آمده است بايد خودمان قول بدهيم كه راه آن شهيد و شهداي ديگر را ادامه و ياد و نامشان را گرامي بداريم
ان شاءالله
66/3/29 شب عمليات چلچراغ چند ساعت قبل از عمليات بنده به اتفاق عده اي از رزمندگان براي بررسي مهمات و نيروي انساني به خط مقدم رفتيم كه به سنگر شهيد محمود مرادي رسيديم و ايشان همانند هميشه با لبخند به استقبال ما آمد . شهيد مرادي پس از مدتي بحث و گفتگو در مورد عمليات از من پرسيد فلاني اگر امشب نيز عمليات تمام شد و ما شهيد نشديم ... كه اشك از چشمانش جاري شد، همه ناراحت از گفته او در فكر فرو رفتيم، شب عمليات با موفقيت رزمندگان اسلام و با ياري خداوند مهربان به پايان رسيد.
صبح بعد از عمليات گردان ما در ارتفاعات قلاويزان مقاومت زيادي در برابر دشمن نمودند ولي با وجود اين همه دلاوري ما به محاصره دشمن در آمديم، به گردان اعلام كرده بودم به صورت تاك تيك هاي نظامي به طرف ارتفاعات ميك سوخته حركت كنند كه يك موقع همه ما در محاصره نباشيم، كه در همان لحظه ساعت 8 صبح بود كه شهید محمود و عبد الله مرادي بر اثر اصابت مستقيم گلوله دشمن به درجه رفيع شهادت نائل گرديدند.ياد و نام همه شهدا تا ظهور اقا امام زمان (عج) زنده و گرامي است.
نگاهی کوتاه به زندگینامه شهيد محمود مرادي
شهيد محمود مرادي در پنجمین روز از خرداد ماه 1349 در شهر مهران قهرمان در خانواده اي مذهبي و ساده بدنيا آمد.
اين شهيد بزرگوار دوران طفوليت و روزهاي خوب كودكي را در مهران گذراند. و تحصيلات ابتدايي را نيز در اين شهر به سر برد. و بعد به تهران نقل مكان كردند تحصيلات راهنمايي را در تهران گذراند و همچنين تحصيلات دبيرستان را نيز در دبيرستان دو شهيد تهران با موفقيت و تلاش پشت سر گذراند. و مدرك ديپلم خود را با همت و پشتكار خود كسب كرد. شهيد بنا به مصلحت دوران و اوضاع داخل كشور و حمله بعثيان متجاوز عراقي به ايران اسلامي و حمله به شهر و ديار و وطن به سپاه پاسداران به عنوان رزمنده پيوست و به ميدان رفت و به مقابله با دشمن ظالم پرداخت و در عمليات هاي فراواني شركت داشت شهيد عضو لشكر11 امير (ع) بود در منطقه عملياتی مهران و بعد از آن به عمليات والفجر 3 رفت و در پي رشادت ها و شجاعتهايي را كه از خود نشان داد در پي در گيري با دشمن با اصابت تير به دست و پا و جراحات زيادي كه متحمل شد. بیست و نهمین روز از خرداد ماه سال 1367 به درجه رفيع شهادت نائل آمدند و پيكر پاكش را در گلزار شهداي علي صالح (ع) به خاك سپردند.
نظر شما