امیدوارم شهادتم شمعی باشد برای آنها که طالب نورند

به گزارش نوید شاهد ایلام، شهید محمد رضا خدایاری فرزند داربلوط نهم مردادماه 1341 در روستای وزیر آباد شهرستان دره شهر دیده به جان گشود. این شهید گرانقدر در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ملت مظلوم و آزاده ایران به عنوان پاسدار رزمنده به سپاه پیوست تا مردانه از آرمانهای امام و انقلاب حراست نماید. شهید خدایاری که برادرش محمد ولی نیز از شهدای قافله اسلام است در بیست و هشتمین روز از مهرماه 1363 در منطقه عملیاتی میمک از ناحیه سر و پا مورد اصابت گلوله های دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید.مزار این شهید والامقام در گلزار شهدای دره شهر قرار دارد.

إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ
خدا آن مؤمنانی را که در صف جهاد با کافران مانند سد آهنین همدست و پایدارند بسیار دوست می دارد.

فخر و عظت بر جوانان عزیزی که در راهی قدم برداشته و پاسداری از مکتبی می کنند که شکست ناپذیر و سر تا پیروزی است (امام خمینی )
با سلام و درود بی پایان خداوند بر امام زمان (عج) و نایب بر حق او امام امت رهبر بزرگ شیعیان جهان و سلام بر شهدای راه حق و حقیقت که این چنین مردانه از مال و جان خود گذشتند، خداوند انشاءالله روح همه آنها را شاد کند.
 سلام و درود ما که از دل سنگر بر می خیزد بر شما امت حزب الله باد که به حق پشتوانه انقلاب هستید.

بنده وظیفه داشتم که وصیت نامه را اینگونه برای شما امت حزب الله بنویسم جهاد در راه خدا و برای خدا یکی از ارکان این مکتب است، هر روز که از حیات انقلاب اسلامی می گذرد بر شهرت جهانی آن افزوده می شود.
 اکنون که می بینیم رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل می جنگند و فلسفه جهاد را درک می کنند، نتیجه و ثمره خون هزاران شهید است که از پیشگامان این نهضت بزرگ شده اند، بنابراین بر ماست که هر لحظه مواظب باشیم و از این دست آوردهای خدایی محافظت کنیم ما هم وظیفه داریم که از خون آن همه شهیدان اسلام پاسداری کنیم و ما توانستیم ثابت کنیم که با این دلاوری های خود تمام ابر قدرتهای بین المللی را شکست دهیم چرا که حرکت مکتبی این درس را به ما می آموزد که تا ظلم هست بر روی زمین مبارزه باید باشد و تا طلوع فجر جامعه توحید می پوشد باید به جهاد مقدس ادامه دهیم و از پا ننشینیم تا با طول عمر رهبر عظیم الشأن ما خمینی بت شکن قیام ما به انقلاب جهانی مهدی (عج) بر سد.
هنگامی که جنگ میان حق و باطل و اسلام و کفر در جریان است دنیا پرستان جاه طلب و مزدوران اجانب بر کشور و اسلام عزیز ما تاخته اند و هر روز در کربلای ایران خون پاک جوانان این سرزمین بخاطر تکاثر طلبی و وابستگی عده ای به شرق و غرب ریخته می شود.

من هم مانند دیگر جوانان با آگاهی کامل به جندالله می پیوندم، باشد که شهادتم شمعی باشد برای کسانی که دنبال روشنایی می گردند و طالب نور هستند از کسانیکه راه را مستقیم یافته اند می خواهم که نگذارند خون شهدای ما به هدر برود و درخت اسلام سیراب نگردد زیرا اگر به جبهه نیاید موجی به  ساحل نرسیده محو می گردد.
 حال زمان آن رسیده ، که امام را تنها نگذارید و وقت آن رسیده، که نشان دهید به گفته امامان که ما مرد جنگیم و از جنگ نمی ترسیم.

یک توصیه به مسلمین می کنم حرفهای امام و شهدا را با دقت گوش و عمل نمایند و به بازماندگان شهیدان سر بزنند و توفیق صبر از خدا برای آنها طلب کنند.

از خانواده عزیزم می خواهم که اگر خدا مرا یاری کرد و از راهی که تمامی شهدای اسلام رفته اند گذر کردم برای من نه عزای مفصلی بگیرند و نه برای من گریه و شیون کنند چون این راه را با جان پذیرا شده ام.

مادر عزیزم پیام می دهم که بدان اگر یک جوان از دست داده ای در عوض من، تمام رزمندگان و پاسداران فرزندان شما هستند و از پدرم می خواهم که مرا ببخشد چون نتوانستم آن طوری که او می خواست به دستور او عمل کنم ، و مادر جان آن شیری که در مدت دو سال با زحمت به من داده اید حلالم کنی ،آفرین بر شما چنین مادرانی که همچون زینب و فاطمه الزهرا(س) فرزندان خود را تقدیم اسلام نمودید.

خدایا ما دینت را یاری کردیم پس تو هم گناهان ما را بیامرز و ما را با شهدا محشور بگردان
خدایا آیم به سوی تو و لحظه ای از پای ننشینم تا به تو رسم
مددم کن! الهی آرزو دارم که این خون مرا به دریای پاک خون شهدا بریزی و مرا مورد لطف و عنایت خویش قرار دهی
به امید زیارت کربلا و قدس عزیز