معرفی شهید منصوری
چهارشنبه, ۰۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۸
آموزگار شهید "یدالله منصوری" ضمن تعلیم و تربیت دانش آموزان در جبهه و جنگ و کمک رسانی به رزمندگان اسلام حضور فعال و چشمگیری داشت و در فرصت های مناسب مخصوصاً در ایام تعطیلات تابستان به جبهه می رفت و دوشادوش رزمندگان اسلام با دشمن بعثی می جنگید. او کار تعلیم و تربیت را آن چنان با جدّیت و پشتکار و علاقه انجام می داد که در میان همکاران فرهنگی خود به عنوان معلمی نمونه و رزمنده ای خستگی ناپذیر شناخته می شد.
به گزارش نوید شاهد ایلام، شهید یدالله منصوری فرزند صیدقاسم سال 1338 در روستای محروم امامزاده سیدحسن (ع) از توابع شهرستان مهران در خانواده ای روستایی متولد گردید دوران کودکی را در دامن پرمهر و محبت مادر و خانواده مذهبی خود سپری نمود ، علیرغم فقر مادی خانواده و شرایط زندگی روستایی و احتیاج به نیروی انسانی وی تحصیلات ابتدایی را با تحمل شرایط سخت اقتصادی و مسافت طولانی و دستیاری پدر در کارهای کشاورزی در دبستان روستای خود آغاز نمود.
خصوصیات اخلاقی
شهید منصوری از همان دوران کودکی خوش اخلاق و با وقار و متین بود و همین حُسن صفات حسنه اش بود که با دیگر فرزندان خانواده و سایر کودکان روستای خود وجوه تمایز بسیار داشت ، چهره نورانی و شرم و حیا و زبان شیرین او همه را مجذوب مهر و محبت خود ساخته بود گویی خداوند در وجود این کودک رازی به عظمت شهادت نهفته بود،هنوز تحصیلات ابتدایی را می گذراند که مادر خود را از دست داد و سرپرستی او را خواهر دلسوز و پدر فداکارش به عهده گرفتند.
شهید منصوری از همان دوران کودکی خوش اخلاق و با وقار و متین بود و همین حُسن صفات حسنه اش بود که با دیگر فرزندان خانواده و سایر کودکان روستای خود وجوه تمایز بسیار داشت ، چهره نورانی و شرم و حیا و زبان شیرین او همه را مجذوب مهر و محبت خود ساخته بود گویی خداوند در وجود این کودک رازی به عظمت شهادت نهفته بود،هنوز تحصیلات ابتدایی را می گذراند که مادر خود را از دست داد و سرپرستی او را خواهر دلسوز و پدر فداکارش به عهده گرفتند.
جدّیت در تحصیل
مشکلات زندگی روستایی و کمبودهای آن و مخصوصاً کمبود محبت مادر دوران ناشادی را برایش به وجود آورده بودند پس از گذراندن مرحله ابتدایی با موفقیت کامل و علیرغم کمبود مهر و عطوفت مادر و فراهم نبودن امکانات مادی لازم تحصیلات خود را در تنها دبیرستان شهر مهران ادامه داد و ضمن همیاری و مساعدت خانواده در اداره زندگی روستایی با پیمودن مسافت 6 کیلومتر راه روستای محل سکونت خود تا شهر با رتبه ای عالی موفق به دریافت دیپلم در رشته طبیعی نظام قدیم گردید و از آنجا که ایشان عاشق تدریس و معلمی بود برای کسب تحصیلات عالی وارد مرکز تربیت دبیر شهرستان اهواز شد و پس از دو سال تحصیل موفق به دریافت مدرک فوق دیپلم در رشته علوم تجربی شد.
مشکلات زندگی روستایی و کمبودهای آن و مخصوصاً کمبود محبت مادر دوران ناشادی را برایش به وجود آورده بودند پس از گذراندن مرحله ابتدایی با موفقیت کامل و علیرغم کمبود مهر و عطوفت مادر و فراهم نبودن امکانات مادی لازم تحصیلات خود را در تنها دبیرستان شهر مهران ادامه داد و ضمن همیاری و مساعدت خانواده در اداره زندگی روستایی با پیمودن مسافت 6 کیلومتر راه روستای محل سکونت خود تا شهر با رتبه ای عالی موفق به دریافت دیپلم در رشته طبیعی نظام قدیم گردید و از آنجا که ایشان عاشق تدریس و معلمی بود برای کسب تحصیلات عالی وارد مرکز تربیت دبیر شهرستان اهواز شد و پس از دو سال تحصیل موفق به دریافت مدرک فوق دیپلم در رشته علوم تجربی شد.
این شهید بزرگوار در سال 1359 همزمان با شروع جنگ تحمیلی و یورش وحشیانه رژیم بعثی به زادگاهش (شهرمهران) به استخدام آموزش و پرورش مهران در آمد با وجودی که خانواده اش در اثر جنگ تحمیلی آواره شده و در ایلام سکونت داشتند شغل مقدس معلمی را از روستاهای دور افتاده و محروم بخش ملکشاهی شروع نمود و پس از یک سال خدمت صادقانه در آن منطقه به بخش صالح آباد در طول جنگ تحمیلی در تیر رأس دشمن بوده و مرتباً مورد هجوم وحشیانه هوایی و موشکی و توپخانه دشمن بود منتقل گردید.
حضور در جبهه
وی ضمن تعلیم و تربیت دانش آموزان، در جبهه و جنگ و کمک رسانی به رزمندگان اسلام حضور فعال و چشمگیر داشت و در فرصت های مناسب مخصوصاً در ایام تعطیلات تابستان به جبهه می رفت و دوشادوش رزمندگان اسلام با دشمن بعثی می جنگید و کار تعلیم و تربیت را آن چنان با جدّیت و پشتکار و علاقه انجام می داد که در میان همکاران فرهنگی خویش معلمی نمونه و رزمنده ای خستگی ناپذیر بود.
وی ضمن تعلیم و تربیت دانش آموزان، در جبهه و جنگ و کمک رسانی به رزمندگان اسلام حضور فعال و چشمگیر داشت و در فرصت های مناسب مخصوصاً در ایام تعطیلات تابستان به جبهه می رفت و دوشادوش رزمندگان اسلام با دشمن بعثی می جنگید و کار تعلیم و تربیت را آن چنان با جدّیت و پشتکار و علاقه انجام می داد که در میان همکاران فرهنگی خویش معلمی نمونه و رزمنده ای خستگی ناپذیر بود.
ازدواج
شهید منصوری پس از استخدام و دریافت حقوق دولتی احتیاجات مادی خانواده خود را که آواره بودند و در یکی از اردوگاههای مخصوص مهاجرین جنگی در شهر ایلام سکونت داشتند تأمین می نمود این شهید بزرگوار با یکی از خواهران فرهنگی همکار خود ازدواج نمودند و با اینکه تازه ازدواج نموده بود و مسؤلیت اداره خانواده و همسر را به عهده داشتند. ولی در انجام وظیفه مقدس خویش و کمک به جبهه و حضور در مراسم مذهبی و نماز جمعه و یاری رزمندگان اسلام کوشاتر و مصمم تر بودند هنوز یک هفته از اردواجش نگذشته بود که دو نفر از عزیزانش پسرعمو و پسر داییش به درجه رفیع شهادت نایل آمدند.
شهید منصوری پس از استخدام و دریافت حقوق دولتی احتیاجات مادی خانواده خود را که آواره بودند و در یکی از اردوگاههای مخصوص مهاجرین جنگی در شهر ایلام سکونت داشتند تأمین می نمود این شهید بزرگوار با یکی از خواهران فرهنگی همکار خود ازدواج نمودند و با اینکه تازه ازدواج نموده بود و مسؤلیت اداره خانواده و همسر را به عهده داشتند. ولی در انجام وظیفه مقدس خویش و کمک به جبهه و حضور در مراسم مذهبی و نماز جمعه و یاری رزمندگان اسلام کوشاتر و مصمم تر بودند هنوز یک هفته از اردواجش نگذشته بود که دو نفر از عزیزانش پسرعمو و پسر داییش به درجه رفیع شهادت نایل آمدند.
آرزوی شهادت
شهید یداله منصوری با دیدن جنایات دشمن کافر و داغ شهادت عزیزان خانواده و به خاک و خون کشیده شدن مسلمانان هموطنش و مظالم استکبار جهانی و توطئه های گوناگون شیاطین غرب و شرق طاقت ماندن در این سرای مادی را از دست داده و دایماً از خدای خویش فیض شهادت را آرزو می کرد و در ایام فراغت که به گلزار شهدا می رفت این جمله را کراراً تکرار می کرد که خدایا شهادت را نصیبم گردان زیرا من عاشق حسین (ع) و شیفته شهادتم.
شهید یداله منصوری با دیدن جنایات دشمن کافر و داغ شهادت عزیزان خانواده و به خاک و خون کشیده شدن مسلمانان هموطنش و مظالم استکبار جهانی و توطئه های گوناگون شیاطین غرب و شرق طاقت ماندن در این سرای مادی را از دست داده و دایماً از خدای خویش فیض شهادت را آرزو می کرد و در ایام فراغت که به گلزار شهدا می رفت این جمله را کراراً تکرار می کرد که خدایا شهادت را نصیبم گردان زیرا من عاشق حسین (ع) و شیفته شهادتم.
سرانجام دعای این عاشق پاک باخته اسلام اجابت شد و در سی ام مهرماه 1363 یعنی 25 روز پس از ازدواجش در سنگر مدرسه و در جوار امامزاده علی صالح (ع) در اثر بمباران هوایی رژیم کافر بعثی عراق به فیض شهادت نایل آمد و ستاره پرفروغ دیگری به اختران تابناک آسمان شهادت کشورمان اضافه شد. مزار این شهید گرانقدر در جوار امامزاده علی صالح (ع) قرار دارد.
منبع: اداره اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام
نظر شما
