طلبه شهید "عبدالله دارابی" با افروخته شدن آتش جنگ راهی جبهه شد تا در منطقه مهران همپای اصحاب نیلوفری عاشق در سنگرها مناجات عشق بخواند. وقار در نگاهش هویدا بود و لباس خاکی بسیجی با آن عمامه سفیدش کرامت آفتاب را در چهره اش نمایان می کرد. نوید شاهد ایلام در سالگرد این شهید والامقام به معرفی وی می پردازد.
به گزارش نوید شاهد ایلام، در روزی که خورشید بر کرانه های سبز آفرینش می بارید، نوزادی عبدالله نام پای به سر سرای هستی نهاد و خانواده دارابی را مبهوت احساس کودکانه خود کرد، آنگاه به یادگار سال 1350 را در دفتر دلشان نگاشتند. آن روزها شهر آبدانان فخر بر عالم وجود می فروخت و نو باوه خلقت بر دستان هنرمندش تبارک الله گفت که چون اویی را به عالم وجود ارزانی داشته است.


مادر کودک را بر حریر مهر پیچید و او را با ناز مادرانه بزرگ کرد. پدر بر محراب دل اذان گفت و نوای توحید در گوش های عبدالله پیچید و هاله ای از نماز ایمان رخسار معصومش را فرا گرفت . همپای کودکان دبستانی پر از شور و نشاط پای به دبستان محل زادگاهش نهاد.

حضور در حوزه علمیه

بهاران به صورتش می خندید، اما اراده پولادینش در کوره ایمان به خدا گداخته می شد. بعد از گذراندن دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی امیرکبیر شد. دو سال با تلاش فراوان درس خواند، اما لیلای عقل به طنازی بهانه کوی معشوق می گرفت و جاذبه ای به وسعت عشق او را ساکن حوزه علمیه المهدی اراک کرد.

در آن دیار پر از نور از محضر استادانی چون متقی، قهرمان حسینی ، باقری و ... بهره مند گردید. پنج سال در حوزه مشق یاد دوست در دفتر دل می کرد و در آدینه های انتظار با نام دوست عشق بازی می کرد. با افروخته شدن آتش جنگ، پروانه های مجنون وار خود را به آتش می زدند تا رقص خون را در فنا تجربه کنند. ایشان در بیست و پنجم مهرماه 1366 به عنوان روحانی رزمی تبلیغی راهی جبهه شد و در منطقه مهران همپای اصحاب نیلوفری عشق در سنگرها مناجات عشق خواند.

شهادت در مهران

وقار در نگاهش هویدا بود. لباس خاکی بسیجی با عمامه سفیدش کرامت آفتاب را نشان می داد. وی سرانجام در بیست و هفتم آبان ماه 1366 در منطقه مهران به دیار معبود خویش شتافت و در گلزار شهدای شهرستان آبدانان به خاک سپرده شد.
 
منبع: اداره اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده