او به شهادتش افتخار می کرد
دوشنبه, ۰۲ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۴۷
شهید "محمدرضا میرزایی" در وصیت نامه خود خطاب به مادر چنین می نویسد:ای مادر عزیزم در شهادتم نگران نباش و افتخار کن که فرزندی پاک را در دامن خود پروراندی و در راه اسلام او را به جبهه فرستادی و در راه قرآن به شهادت رسید، پس بر شهادتم افتخار کن.نوید شاهد ایلام در سالگرد این شهید والامقام به معرفی وی می پردازد.
به گزارش نوید شاهد ایلام، شهید محمد رضا میرزایی فرزند حسن اول تیر ماه سال 1347 در شهر مرزی مهران دیده به جهان گشود، تا مقطع دیپلم تحصیل نمود و پس از آن با رسیدن به سن قانونی خدمت نظام وظیفه سربازی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و راهی جبهه های نبرد بادشمن بعثی گردید،سرانجام دوم دی ماه سال 1366در عملیات گامو نصر 4 از ناحیه سر مورد اصابت ترکش دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای صالح آباد(ع) قرار دارد.
مناجات شهید
متن مناجات نامه و وصیت نامه شهید محمدرضا میرزایی:
مناجات شهید
خدایا می خواهم قدمی به سوی درگاهت بردارم هر شب فرشتگانت را به در خانه غمدیده پدر ومادرم بفرست و آنچنان به دل آنان ایمان را، راه بده تا مرا در بهشت ببینند.
خدایا خود شاهدی که گام هایم را به خاطر رضای تو برداشتم و به خاطر پایداری دین به جبهه رفتم و من هم خواستم تا در میان لشکریان عاشورا باشم امروز عاشورای حسین زنده شده و پرچمدار عاشورا پیر جماران می باشد پس او را یاری کنید و دشمنان اسلام را سرکوب کنید.
ادامه دهنده راهم باشید
ای جوانان عزیز به جبهه ها روی آورید و درخت اسلام را با خون خود آبیاری کنید.
اما تو ای مادر عزیز در شهادتم نگران نباش و افتخار کن که فرزندی پاک را در دامن خود پروراندی و در راه اسلام او را به جبهه فرستادی و در راه قرآن به شهادت رسید، پس بر شهادتم افتخار کن.
مادر مهربانم اگر نتوانستم در این دنیا خدمتی به تو کنم از سر تقصیراتم بگذر و حلالم کن چون امروز اسلام به جوانان شهادت طلب برای بقای اسلام احتیاج دارد.
پدر گرامیم امیدوارم زیاد در سوگ من ننشینید و قوی باشید.
از برادرانم می خواهم که در تشییع جنازه ام با افتخار و با شکوه خاصی شرکت کنند و سلاح به زمین افتاده ام را بردارند و راهم را ادامه دهند و در حین تشییع جنازه ام همه ببینند هیچ چیزی از دنیا را با خود نبرده ام.
از خواهرانم می خواهم که در شهادتم زیاد گریه و زاری نکنند و هر شب جمعه بر مزارم بیایند تا شاد شوم.
در حجله خون بی کفن باید رفت دل سوخته، پاره پاره تن باید رفت
خدایا خود شاهدی که گام هایم را به خاطر رضای تو برداشتم و به خاطر پایداری دین به جبهه رفتم و من هم خواستم تا در میان لشکریان عاشورا باشم امروز عاشورای حسین زنده شده و پرچمدار عاشورا پیر جماران می باشد پس او را یاری کنید و دشمنان اسلام را سرکوب کنید.
ادامه دهنده راهم باشید
ای جوانان عزیز به جبهه ها روی آورید و درخت اسلام را با خون خود آبیاری کنید.
اما تو ای مادر عزیز در شهادتم نگران نباش و افتخار کن که فرزندی پاک را در دامن خود پروراندی و در راه اسلام او را به جبهه فرستادی و در راه قرآن به شهادت رسید، پس بر شهادتم افتخار کن.
مادر مهربانم اگر نتوانستم در این دنیا خدمتی به تو کنم از سر تقصیراتم بگذر و حلالم کن چون امروز اسلام به جوانان شهادت طلب برای بقای اسلام احتیاج دارد.
پدر گرامیم امیدوارم زیاد در سوگ من ننشینید و قوی باشید.
از برادرانم می خواهم که در تشییع جنازه ام با افتخار و با شکوه خاصی شرکت کنند و سلاح به زمین افتاده ام را بردارند و راهم را ادامه دهند و در حین تشییع جنازه ام همه ببینند هیچ چیزی از دنیا را با خود نبرده ام.
از خواهرانم می خواهم که در شهادتم زیاد گریه و زاری نکنند و هر شب جمعه بر مزارم بیایند تا شاد شوم.
در حجله خون بی کفن باید رفت دل سوخته، پاره پاره تن باید رفت
منبع: اداره اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام
نظر شما