دلنوشته یک شهید؛ دوست دارم کاغذ سپیدی باشم تا رزمنده ای رازهایش را در قلب من بریزد
چهارشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۴
شهید "علی اصغر محمدی" در یادداشتی که از خود به یادگار گذاشته چنین نوشته است: «دوست دارم کاغذ سپیدی باشم تا رزمنده ای رازهایش را در قلب من بریزد و آخرین حرف هایش را بر پیکر من بنگارد.» ادامه این دلنوشته زیبا را در نوید شاهد ایلام بخوانید.
به گزارش نوید شاهد ایلام، شهید علی اصغر محمدی فرزند قنبر هشتم تیرماه 1350 در روستای باولی از توابع شهر چوار به دنیا آمد وی که توانسته بود تا مقطع دیپلم تحصیل نماید با رسیدن به سن قانونی به خدمت اعزام شد وی در حین انجام وظیفه بیست و هفتم اسفندماه 1370 در حین آموزش بر اثر اصابت تیر سهوی در پادگان عسکریه اهواز به دیار معبود خویش شتافت. مزار این شهید گرانقدر در جوار امامزاده علی صالح (ع)قرار دارد.
متن دلنوشته شهید علی اصغر محمدی
بنام خدا دوست دارم آفتاب باشم تا به حرمت خلوت رزمنده ای با خالقش قبای زرین بر پیکرش بَر کنم.
دوست دارم فانوس کوچکی باشم ایستاده بر اندام سنگر با پرتو سوسوی عاشقانه ام سایه صمیمیت جمعی از مردان خداوند بر دیوار بنشانم.
دوست دارم آسمانی پرستاره باشم تا همه ستاره را در دست های جنگجوی قهرمانی بریزم که جز عشق به خداهیچ نمی شناسند.
دوست دارم کاغذ سپیدی باشم تا رزمنده ای رازهایش را در قلب من بریزد و آخرین حرف هایش را بر پیکر من بنگارد.
دوست دارم آسمانی پرستاره باشم تا همه ستاره را در دست های جنگجوی قهرمانی بریزم که جز عشق به خداهیچ نمی شناسند.
دوست دارم کاغذ سپیدی باشم تا رزمنده ای رازهایش را در قلب من بریزد و آخرین حرف هایش را بر پیکر من بنگارد.
دوست دارم شبنم اشکی باشم تا بر گل گونه رزمنده ای بلغزم و کویر سوخته دلش را سیراب کنم.
دوست دارم شهیدی باشم ایستاده بر شانه های استوار و متین برادرانم آزاد و سربلند، شهیدی که در آغوش افق خوشبخت می شود.
منبع: اداره اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام
نظر شما