یک نویسنده باید تمام هم و غمش زیبانویسی باشد
سهشنبه, ۰۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۵۱
حسین شکربیگی شاعر و نویسندۀ خوشذوق ایلامی فارغالتحصیل رشتۀ حقوق است و به گفتۀ خودش بیستوپنج سال است که مینویسد. وی در حال حاضر در حوزۀ هنری مشغول به کار است و بهعنوان نویسنده، شاعر و کارشناس نقد در اکثر محافل و انجمنهای ادبی فعالیت دارد. او معتقد است که سفارشی نوشتن باعث پایین آمدن کیفیت و کمیت کتب دفاع مقدس شده است.گفتگوی نوید شاهد با این برگزیده کتاب سال ایثار و شهادت را بخوانید.
به گزارش نوید شاهد ایلام؛ حسین شکربیگی متولد سال 1354 اهل استان ایلام است و از خانواده معظم شهداست،او بارها در جشنوارههای مختلف در بخش شعر و داستان مقامهای زیادی را کسب کرده است.
وی در گفتگوی اختصاصی خود با نوید شاهد گفت: ایدههای زیادی در مورد نگارش کتب در حوزۀ دفاع مقدس دارم که امیدوارم بتوانم هر چه سریعتر آنها را پیاده کرده و به نگارش درآورم.
شکربیگی در مورد اولین تجربیات نویسندگیاش یادآور شد: من دقیقاً از دوران راهنمایی ذهنیاتم را بر روی کاغذ پیاده میکردم، اطرافیان تشویقم میکردند چون بههرحال این طبیعی است که نوجوان باشی، شعر بگویی و داستان بنویسی و خانواده، معلمین و دوستان مشوقت باشند. من تا دورۀ دبیرستان فقط مینوشتم اما نوشتههایم خیلی با معیارهای هنری و فنی مطابقت نداشتند؛ در دورۀ دبیرستان به سمت حرفهای نوشتن کشیده شدم، ابتدا کارم را با سرودن شعر آغاز کردم و در پی آن، تعدادی هم مجموعۀ شعر منتشر کردم. بعد از ده سال شعر گفتن به فکر این افتادم که داستان هم بنویسم، اوایل خیلی داستان نوشتنم جدی نبود اما بعد از چند سال برایم جدی شد. در این مدت، تعداد زیادی داستان و رمان نیز نوشتم که تعدادی از آنها چاپ شد. بعضی از آنها هم به دلایلی مجوز چاپ نگرفتند. یکی از داستانهایم که آن نیز در مورد دفاع مقدس بوده، "جنگ بود دیگر" است که برندۀ جایزۀ سیمرغ صلح سال 1390 تاجیکستان شد. این جشنوارۀ منطقهای در بین کشورهای فارسیزبان برگزار شد و کتاب من از طرف بنیاد صلح سیمرغ بهصورت الکترونیکی منتشر شد.
این نویسنده افزود: رمان دیگرم به نام "روایتهای من" برندۀ جایزۀ کتاب سال دفاع مقدس در سال 1393 شد و رمان "سبز، سرخ و سپید" هم که امسال برگزیدۀ کتاب سال ایثار و شهادت جایزۀ سرخ نگاران در بخش کودک و نوجوانان شده است.
وي در مورد نحوۀ مطلع شدنش برای شرکت در جشنوارۀ سرخ نگاران گفت: من از طریق عوامل بنیاد شهید استان ایلام از برگزاری این جشنواره مطلع شدم و رمان سبز، سرخ و سفید را به دبیرخانۀ جشنوارۀ سرخ نگاران ارسال کردم، موضوع این جشنواره ایثار و شهادت بود و من توانستم جزء منتخبین در بخش رمان کودک و نوجوان باشم.
شکربیگی، در مورد چگونگی ترغیب و تشویق نوجوانان برای مطالعۀ آثار مرتبط با ایثار و شهادت خطاب به نویسندگان این حوزه گفت: به نویسندهها توصیههایی دارم که اگر آنها را رعایت کنند باعث ترغیب نوجوانان به مطالعه میشود، مخصوصاً آثار مربوط به دفاع مقدس که باعث ترویج فرهنگ ایثار و شهادتطلبی در بین خوانندگان میشود.
این نویسنده دفاع مقدس تأکید کرد: یک نویسنده باید تمام هموغمش بر زیبانویسی باشد تا باعث جذب نوجوانان و خوانندگان شود. در دوران جنگ برای کشور و استان ما مفاهیم بزرگی رقم خورده است همچون ایثار، شهادتطلبی و مرگ آگاهانه. اینها مفاهیم سنگینی برای یک نوجوان هستند که باید طوری برای این قشر ساخته و پرداخته شوند که با روحیات آنها همخوانی و سازگاری داشته باشد؛ اگر بخواهیم خیلی شعاری و کلیشهای بنویسیم، قطعاً خواننده و مخاطب کتاب را پس خواهد زد اما اگر بتوانیم در قالبی آن را پیاده کنیم که متنوع و جذاب باشد قطعاً مخاطب جذب آن خواهد شد.
وی گفت: موضوع رمان "سبز ، سرخ و سپید" در مورد نوجوانی ماجراجو است که به دنبال حوادث مهیج و عاشق فیلمهای وسترن است که در طی حوادث و ماجراهایی علايقش به بحث جنگ و بمباران شهر ایلام پیوند میخورد این پیوند در این داستان باعث میشود که مخاطب ما مخصوصاً قشر نوجوان برای خواندنش ترغیب شود. هرکسی در هر موضوعی اگر جذاب بنویسد قطعاً مخاطب خودش را پیدا میکند؛ اگر ما در مورد شهدا، جنگ، ایثار و فداکاری خوب و جذاب بنویسیم مخاطبِ خودش را پیدا خواهد کرد و این باعث اشاعۀ فرهنگ ایثار و شهادتطلبی در بین خوانندگان و مخصوصاً قشر نوجوان میشود. یک خوانندۀ مشتاق، ذهن قضاوتگر یک نویسنده را ندارد بلکه فقط به جذابیت کتاب توجه میکند.
وی در گفتگوی اختصاصی خود با نوید شاهد گفت: ایدههای زیادی در مورد نگارش کتب در حوزۀ دفاع مقدس دارم که امیدوارم بتوانم هر چه سریعتر آنها را پیاده کرده و به نگارش درآورم.
شکربیگی در مورد اولین تجربیات نویسندگیاش یادآور شد: من دقیقاً از دوران راهنمایی ذهنیاتم را بر روی کاغذ پیاده میکردم، اطرافیان تشویقم میکردند چون بههرحال این طبیعی است که نوجوان باشی، شعر بگویی و داستان بنویسی و خانواده، معلمین و دوستان مشوقت باشند. من تا دورۀ دبیرستان فقط مینوشتم اما نوشتههایم خیلی با معیارهای هنری و فنی مطابقت نداشتند؛ در دورۀ دبیرستان به سمت حرفهای نوشتن کشیده شدم، ابتدا کارم را با سرودن شعر آغاز کردم و در پی آن، تعدادی هم مجموعۀ شعر منتشر کردم. بعد از ده سال شعر گفتن به فکر این افتادم که داستان هم بنویسم، اوایل خیلی داستان نوشتنم جدی نبود اما بعد از چند سال برایم جدی شد. در این مدت، تعداد زیادی داستان و رمان نیز نوشتم که تعدادی از آنها چاپ شد. بعضی از آنها هم به دلایلی مجوز چاپ نگرفتند. یکی از داستانهایم که آن نیز در مورد دفاع مقدس بوده، "جنگ بود دیگر" است که برندۀ جایزۀ سیمرغ صلح سال 1390 تاجیکستان شد. این جشنوارۀ منطقهای در بین کشورهای فارسیزبان برگزار شد و کتاب من از طرف بنیاد صلح سیمرغ بهصورت الکترونیکی منتشر شد.
این نویسنده افزود: رمان دیگرم به نام "روایتهای من" برندۀ جایزۀ کتاب سال دفاع مقدس در سال 1393 شد و رمان "سبز، سرخ و سپید" هم که امسال برگزیدۀ کتاب سال ایثار و شهادت جایزۀ سرخ نگاران در بخش کودک و نوجوانان شده است.
وي در مورد نحوۀ مطلع شدنش برای شرکت در جشنوارۀ سرخ نگاران گفت: من از طریق عوامل بنیاد شهید استان ایلام از برگزاری این جشنواره مطلع شدم و رمان سبز، سرخ و سفید را به دبیرخانۀ جشنوارۀ سرخ نگاران ارسال کردم، موضوع این جشنواره ایثار و شهادت بود و من توانستم جزء منتخبین در بخش رمان کودک و نوجوان باشم.
شکربیگی، در مورد چگونگی ترغیب و تشویق نوجوانان برای مطالعۀ آثار مرتبط با ایثار و شهادت خطاب به نویسندگان این حوزه گفت: به نویسندهها توصیههایی دارم که اگر آنها را رعایت کنند باعث ترغیب نوجوانان به مطالعه میشود، مخصوصاً آثار مربوط به دفاع مقدس که باعث ترویج فرهنگ ایثار و شهادتطلبی در بین خوانندگان میشود.
این نویسنده دفاع مقدس تأکید کرد: یک نویسنده باید تمام هموغمش بر زیبانویسی باشد تا باعث جذب نوجوانان و خوانندگان شود. در دوران جنگ برای کشور و استان ما مفاهیم بزرگی رقم خورده است همچون ایثار، شهادتطلبی و مرگ آگاهانه. اینها مفاهیم سنگینی برای یک نوجوان هستند که باید طوری برای این قشر ساخته و پرداخته شوند که با روحیات آنها همخوانی و سازگاری داشته باشد؛ اگر بخواهیم خیلی شعاری و کلیشهای بنویسیم، قطعاً خواننده و مخاطب کتاب را پس خواهد زد اما اگر بتوانیم در قالبی آن را پیاده کنیم که متنوع و جذاب باشد قطعاً مخاطب جذب آن خواهد شد.
وی گفت: موضوع رمان "سبز ، سرخ و سپید" در مورد نوجوانی ماجراجو است که به دنبال حوادث مهیج و عاشق فیلمهای وسترن است که در طی حوادث و ماجراهایی علايقش به بحث جنگ و بمباران شهر ایلام پیوند میخورد این پیوند در این داستان باعث میشود که مخاطب ما مخصوصاً قشر نوجوان برای خواندنش ترغیب شود. هرکسی در هر موضوعی اگر جذاب بنویسد قطعاً مخاطب خودش را پیدا میکند؛ اگر ما در مورد شهدا، جنگ، ایثار و فداکاری خوب و جذاب بنویسیم مخاطبِ خودش را پیدا خواهد کرد و این باعث اشاعۀ فرهنگ ایثار و شهادتطلبی در بین خوانندگان و مخصوصاً قشر نوجوان میشود. یک خوانندۀ مشتاق، ذهن قضاوتگر یک نویسنده را ندارد بلکه فقط به جذابیت کتاب توجه میکند.
شکربیگی در مورد تأثیر نهادهای دولتی و نقش ادارات در امر نگارش کتب تصریح کرد: به نظر من، ما نباید به هیچ عنوان به نگارش کتب مخصوصاً کتب موضوعی ایثار و شهادت نگاه اداری داشته باشیم چرا که بیشترین آسیبی که به کتاب و نویسنده وارد میشود از همین دیدگاه اداری است. مؤسسات یا ادارات دولتی که در حمایت از چاپ و نشر کتب دخالت دارند، متأسفانه نویسنده را به سمتی که خودشان میخواهند سوق میدهند درحالیکه نویسنده با طبع خودش باید کتاب بنویسد نه سفارشی و دستوری. اصلاً یک نویسنده باید سفارشش را از جامعه بگیرد نه از یک نهاد دولتی و کتابی را چاپ کند که به طبع خودش سازگار و متکی باشد، نه اینکه چون سفارشی از جای به خصوصی است، در کتابخانه و یا قفسۀ همان اداره بماند و گَرد فراموشی بر روی آن بنشیند. این اتفاقی است که در خیلی از نهادها و ادارات ما افتاده است. کتابها در آنجا خاک میخورند در حالی که حتی یک مخاطب هم ندارند. چرا؟ چون سفارشی بودهاند، هزینه و وقت صرف آنها شده و فقط جهت بیلان کاری بعد از اینکه به نویسنده مبلغ ناچیزی دادهاند در انبار یا کتابخانۀ آن ادارۀ خاص به فراموشی سپرده شدهاند.
این نویسنده دفاع مقدس افزود: من واقعاً با این نگاه اداری مخالفم. من میگویم در مورد چیزی که از درون بجوشد تنها تعهد شخصی فرد میتواند کارساز باشد، نه اینکه از جایی سفارش بگیرد. جنگ، شهید، شهادت و وطن، مفاهیمی فراگیر هستند که به همۀ مردم و همۀ اقشار تعلق دارند و متولی خاصی ندارند، همۀ ما متولی هستیم، باید در قبال آن احساس وظیفه و مسئولیت کنیم و یک نویسنده موظف است که در مورد این مفاهیم قلم بزند.
وی در مورد ایدهاش در مورد "رمان سبز، سرخ و سپید" نیز گفت: من خودم در دوران نوجوانی پر شروشور بودم و دقیقاً همانند شخصیت اصلی این داستان عاشق فیلمهای وسترن بودم و اتفاقاتی که در این رمان افتاده تا حدودی از دوران نوجوانی خودم نشأت گرفته است. من هم همانند قهرمان داستان در دوران نوجوانی در روستا زندگی میکردم و برای دیدن فیلمهای وسترن یواشکی از دیوار خانۀ یکی از اقوام بالا رفته و پای تلویزیون آنها مینشستم آنها به خاطر بمباران، خانه را ترک کرده بودند و من ساعتها پای آن تلویزیون فیلم تماشا میکردم. در واقع شخصیت این داستان خودم هستم، به علاوۀ یک سری حوادث و تغییرات و گسترش داستانی و اضافه کردن اتفاقات اضافه و تازهتری که با وقایع جنگ تلفیق شده و باعث پدید آمدن این رمان شدند.
او در مورد زمان پیادهسازی ایدهاش اظهار کرد:گاهی اوقات یک ایده یا ایدههایی سالیان سال در ذهنتان است که گاهاً پیادهسازی شده و به شعر و داستان تبدیل میشوند و خیلی اوقات هم به همان صورت ایده در ذهن باقی میمانند. سالهای زیادی این ایده در ذهنم بود ولی نگارش و پیادهسازی آن یک ماه طول کشید. البته من زمانی که تصمیم بگیرم ایدهام را به نگارش در بیاورم به سرعت این کار را انجام میدهم، به همین خاطر نگارش داستانهایم زیاد زمانبر نیستند. بعد از نگارش، کار ویرایش آن توسط دو نفر از دوستان انجام شده و طرح جلد نیز دو بار تغییر داده شده است.
شکربیگی در مورد تأثیر جشنوارهها بر کمیت و کیفت آثار نویسندگان معتقد است: رقابت قطعاً باعث میشود که نویسندگان انگیزههای بیشتری برای نوشتن پیدا کنند یا اینکه نویسنده خودش را محک بزند. هر چند به طور قطع و یقین جشنوارهها معیار خوب یا بد بودن یک اثر نیستند بلکه انتخاب یک اثر به داوری داوران بستگی دارد. اما مطمئنم یک نویسنده زمانی که برگزیده میشود انگیزۀ بیشتری برای نوشتن پیدا میکند، مخصوصاً در آن موضوعی که برنده شده است. به همین خاطر اگر در مورد ایثار و شهادت، جشنوارههای بیشتری داشته باشیم بالطبع آمار نگارش و تدوین این نوع از کتب بیشتر میشود چرا که این انتخاب، یک انگیزه و موتور محرک است هر چند خیلی هم نباید وابسته به انتخاب جشنوارهها شد و بگوییم اگر فلان اثر در جشنواره پذیرفته یا انتخاب نشد پس دیگر در آن حیطه کار نکنیم. جشنوارهها فی النفسه خوبند چون باعث تشدید رقابت در بین نویسندهها برای تولید آثار بهتر میشوند و نگارش آثار هر چه بیشتر به سمت استاندارد نویسی میرود.
این نويسنده ايلامي در جایگاه یک کارشناس نقد ادبی از رمان خودش ناراضی بود و گفت: من از "رمان سبز، سرخ و سپید" ناراضیام چرا که آن رمانی که بخواهم در مورد جنگ بنویسم و حداقل باعث رضایت خاطر خودم شود، این رمان نیست. رمان مورد نظر من رمانی است که سرشار از ناگفتههایی است که به نگارش در میآیند ولی حذف نمیشوند. اصلاً معیارها و شاخصههای دیگری دارد حتی گاهی اوقات من از برگزیده شدن اثرم متعجب میشوم چرا که از خودم میپرسم مگر در این کشور کسی نیست که از من بهتر بنویسد و برنده شود، اصلاً چرا داستان یا داستانهای بهتری نوشته نمیشود؟!
وي افزود: دوست دارم کتابی در مورد جنگ بنویسم که خیلی شاخصتر و بهتر از این رمان باشد و تمام ناگفتهها را در آن بیاورم. دوست دارم کاری را به جامعه عرضه کنم که حداقل خودم را تا اندازهای اقناع کند من از خودم به عنوان یک نویسنده بیشتر از اینها انتظار دارم در ضمن مبحث جنگ تحمیلی خیلی بیشتر از اینها جای کار دارد ما میتوانیم در مورد تمام اتفاقاتی که در استان خودمان در زمان جنگ افتاده است شاهکار خلق کنیم بهطوریکه به زبانهای دیگر ترجمه شده و در سطح جهانی خواننده و مخاطب داشته باشد. دنبال نگارش کتابی هستم که خودش متولی خودش باشد و بتواند مرزهای جغرافیایی را پشت سر گذاشته و خوانندگان سراسر دنیا بتوانند با شخصیتهای آن همزادپنداری کنند و مخاطب واقعاً پول برای خرید کتاب بدهد نه اینکه ادارهای آن را چاپ کند و بدهد دست کسی.
شکربیگی همچنین از کمیت و کیفیت کتب دفاع مقدس در سطح استان اعلام نارضایتی کرد و گفت: ما در زمینۀ خاطرهنویسی، داستاننویسی، مستند نگاری و شعر با موضوع ایثار و شهادت، خیلی کم کاری کردهایم، و همچنین از لحاظ کمی و کیفی آن طور که شایسته و بایسته است کار نکردهایم.
این نویسنده ایلامی افزود: استان ایلام پتانسیل خیلی بیشتری برای آثار مربوط به دفاع مقدس دارد. اتفاقات و حوادث مربوط به جنگ نیز جای کار بسیاری دارند اما متولیان این امر وارد کار شده و به نظر من آن را خرابتر کردهاند. مثلاً در مورد خاطرات جنگ و رزمندگان چند فیلم در ایلام ساخته شده است؟ اصلاً آیا در این مقوله انیمیشنی برای کودک و نوجوان ساخته شده است؟ ما در مورد شهدا و رزمندگان فقط سفارشی نویس شدهایم و کار سفارشی به ندرت کیفیت خوبی خواهد داشت زیرا که در آخر، همان کتاب را به متولی داده و او هم در کتابخانه و انباری نگهداری میکند، بنابراین عملاً سرمایه و وقت خودمان را هدر دادهایم. به نظرم دست ما به شدت در این مورد خالی است و هیچ ارگانی در مورد جنگ، ایثار و شهادت خوب کار نکرده است و اگر عدهای از نویسندگان در این مقوله مقام آورده یا برنده میشوند فقط به خاطر زحمات و ذوق و طبع نویسندگی خودشان است و هیچ ربطی به هیچ نهادی ندارد. شاید همکاری یک نهاد یا اداره در چاپ آن وجود داشته ولی قطعاً متن و نگارش آن کتاب به قلم خود نویسنده بوده است البته فعالیت نهادهای متولی نگارش کتب دفاع مقدسی را نمیشود نادیده گرفت. آنها هم هدفشان مقدس است و سعی در چاپ و نشر کتب مربوط به دفاع مقدس دارند ولی خیلی از کارکنان این نهادها از شیوۀ نگارش و تولید یک رمان یا یک شعر، اصلاً سررشته ندارند و گاهی اوقات حتی رشتهاش مرتبط با آن نیست. پیشنهاد من این است که اگر نهادی قرار است متولی چاپ کتب تخصصی ایثار و شهادت میشود نیروی حمایت گر آن از ادبیات آن کتاب حداقل سر دربیاورد تا بتواند در این امر کارآیی و خروجی بهتر و بیشتری داشته باشد.
وی در زمینۀ اشعارش با موضوع دفاع مقدس گفت: در مورد خود دفاع مقدس بهطور مستقیم شعری نسرودهام ولی در مورد بیداری اسلامی کتاب شعری به نام"گنجشک خوانی در باغهای زیتون" که به موضوع انتفاضه و دفاع فلسطین پرداخته است دارم. مجموعه شعر "تاک منتشر" با موضوع ستایش پیامبر(ص) در جواب قضیۀ هتک حرمت ایشان در مجلۀ شارلی عبدو و مجموعۀ شعر"والزیتون" در مورد انتفاضۀ فلسطین، از دیگر آثار من است. دلیلش هم علاقهمندی من به موضوع انتفاضه و دفاع از فلسطین در مقابل رژیم غاصب اسرائیل است.
نظر شما