با جان و مال از انقلاب اسلامی دفاع كنيد
دوشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۴۱
نوید شاهد - شهید"جواد کولیوند" از شهدای دفاع مقدس است که در بیستم خرداد 1367 در منطقه عملیاتی مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت، وصیتنامه وی را برای مخاطبان خود منتشر میکند.
به گزارش نوید شاهد ایلام، شهید جواد کولیوند فرزند پاپی احمد در سیزدهمین روز از تیرماه سال 1348 در روستای وزیر آباد بخش مرکزی شهرستان دره شهر دیده به جهان گشود وی تحصیلات خود را تا سال اول راهنمایی تحصیلی ادامه داد. شهید کولیوند با نظر به شرایط جنگی کشور و نیاز میهن اسلامی به سربازان فداکار به لشگر 11 حضرت امیر (ع) سپاه پاسداران پیوست و مردانه راهی جبهه های نبرد با متجاوزین بعثی شد. تا آنکه بیستم و نهم خرداد 1367 در منطقه عملیاتی مهران مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و به شهادت رسید. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای دره شهر قرار دارد.
متن وصیت نامه شهید جواد کولیوند
آغاز نوجوانی من مصادف بود با جنگ تحميلی عراق عليه نظام مقدس جمهوری اسلامی ايران و سرانجام حضور انقلابی مردم حزبالله درهشهر در ميدانهای جنگ باعث شد تا به جبهه بروم و جمله گوهربار امام خمينی كه فرمود: «بسيج مدرسه عشق است»، همه چيز را رها نمايم و با سن كم، لباس مقدس بسيج را بر تن كردم و در جبهه عليه دشمنان اسلام به نبرد پرداختم. سرانجام بعد از چند سال خدمات بسيجی به صورت داوطلب و به عنوان پاسدار وظيفه در سپاه اسلام (لشكر اميرالمومنين(ع)) در نوار مرزی از حريم اسلام و انقلاب اسلامی دفاع نمايم.
همواره رهنمودهای پدر و مادرم را كه میگفتند: «فرزندم تو بايد تا آخرين قطره خون در جبهه جنگ، گوش به فرمان امام انجام وظيفه کنی، مانند همه سربازان انقلاب اسلامی تا نعمت شهادت نصيب تو شود و با شهدای كربلا محشور شوی.» در گوشم بود.
از خانوادهام میخواهم اگر خداوند نعمت شهادت را به من عطا کرد، برای من مبادا ناراحت شويد زيرا من بر حسب وظيفه شرعی و دينی خود راه شهادت را انتخاب کردم و میدانم هيچ مرگی بالاتر و بهتر از شهادت آن هم در ميدان اسلام و كفر نيست و تا جايی كه توان در بدن داريد با جان و مال از انقلاب اسلامی دفاع كنيد كه اجر شما با خداوند تبارك و تعالی خواهد بود .
متن وصیت نامه شهید جواد کولیوند
آغاز نوجوانی من مصادف بود با جنگ تحميلی عراق عليه نظام مقدس جمهوری اسلامی ايران و سرانجام حضور انقلابی مردم حزبالله درهشهر در ميدانهای جنگ باعث شد تا به جبهه بروم و جمله گوهربار امام خمينی كه فرمود: «بسيج مدرسه عشق است»، همه چيز را رها نمايم و با سن كم، لباس مقدس بسيج را بر تن كردم و در جبهه عليه دشمنان اسلام به نبرد پرداختم. سرانجام بعد از چند سال خدمات بسيجی به صورت داوطلب و به عنوان پاسدار وظيفه در سپاه اسلام (لشكر اميرالمومنين(ع)) در نوار مرزی از حريم اسلام و انقلاب اسلامی دفاع نمايم.
همواره رهنمودهای پدر و مادرم را كه میگفتند: «فرزندم تو بايد تا آخرين قطره خون در جبهه جنگ، گوش به فرمان امام انجام وظيفه کنی، مانند همه سربازان انقلاب اسلامی تا نعمت شهادت نصيب تو شود و با شهدای كربلا محشور شوی.» در گوشم بود.
از خانوادهام میخواهم اگر خداوند نعمت شهادت را به من عطا کرد، برای من مبادا ناراحت شويد زيرا من بر حسب وظيفه شرعی و دينی خود راه شهادت را انتخاب کردم و میدانم هيچ مرگی بالاتر و بهتر از شهادت آن هم در ميدان اسلام و كفر نيست و تا جايی كه توان در بدن داريد با جان و مال از انقلاب اسلامی دفاع كنيد كه اجر شما با خداوند تبارك و تعالی خواهد بود .
منبع: اداره اسناد و انتشارات،پرونده فرهنگی شهدا
نظر شما