الهی! به من بخششی عطا کن تا در راه اسلام مقدس تو، شهد شهادت بنوشم

به گزارش نوید شاهد ایلام، شهيد حمزه چناری فرزند محسن سال 1345 در بغداد و در خانواده‌اي شيعه و محب اهل بيت به دنيا آمد. پس از مراجعت به ايران به تحصيل ادامه داد. در دوران سوم راهنمايي به عضويت يگان سپاه در آمد و از اين طريق مانند پدر و ديگر برادرانش عازم جبهه شد.
وي در جبهه هاي مختلف غرب (كردستان ، مهران و ...) به مبارزه عليه باطل پرداخت و يادگارهايي را از جنگ برداشت اما دست از مبارزه برنداشت، فرمانده محور عملیاتی لشکر 11 امیرالمؤمنین(ع) بود تا اينكه در 19 تیرماه 1364  و در سن 19 سالگي در منطقه جنگی چنگوله مهران جهت گشت به منطقه رفته و  مفقودالاثر شد. بعضی شواهد حکایت از اسارت نامبرده در دست رژیم بعث عراق موجود است. لازم به ذکر است یک برادر وی به نام جعفر چناری در 24 شهریور 1364 به عنوان فرمانده گردان در منطقه مرزی چنگوله به درجه رفیع شهادت نایل آمد.


متن وصیت نامه جاویدالاثر شهید"حمزه چناری"

مناجات شهید

«رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنا مَعَ الأبْرَارِ»
بار خدایا! گناهان ما را بیامرز و بدی های ما را بپوشان و ما را با نیکان محشور بگردان! با درود و سلام بر تمام عزیزانی که جز برای رضای خدا و خشنودی امام زمان(عج) عملی انجام نداده و نمی دهند.
ای خداوند بزرگ! سه چیز از درگاه بی نیازت می خواهم: 1- به تمام مؤمنین توفیق ده که تا آخر عمر افرادی باشند، مفید برای اسلام عزیز
 2- ای خداوند سبحان! ظهور حضرت مهدی(عج) را برای نابود کردن ظلم و ستم و هدایت کردن مؤمنین برای تقرب به درگاهت و برای نابود کردن منافقین و مفسدین و برای برپایی حکومت جهانی اسلام، تعجیل بفرما.
 3- الهی! به من ضعیف و معصیت کار توفیق بده تا بتوانم انتقام خون شهدا را البته نه برای هوای نفس و احساساتم، بلکه برای رضای خدا، از دشمنان اسلام بگیرم. و به من ضعیف بخششی عطا فرما تا در راه اسلام مقدس تو شهد شهادت بنوشم.

سفارش به خانواده

و اما سخنی با خانواده ام؛ پدرعزیزم! مادر مهربانم! برادران و خواهران گرامیم! به عنوان کسی که ممکن است از او خوبی ندیده باشید، می خواهم که مرا حلال کنید. چنانچه شهید شدم، برای امام حسین(ع) گریه کنید. بدانید در مقابل خونی که در موقع مجروحیتم از شهید تدین به من تزریق شده بود؛ مسئول بودم و لذا باید به جبهه می رفتم و دین خود را به اسلام ادا می کردم. اگر شهید شدم و جنازه ام بدست تان رسید، می دانم در آن موقع دلتان شکسته است. می خواهم در آن حال فقط برای امام عزیزمان و پیروزی رزمندگان و فرج امام زمان(عج) و آزادی اسرا دعا کنید.

اگر جنازه ام پیدا نشد و در بیابان ها یا کوهستان ها به جای ماند، بدانید که امانت داری شما در نزد خدا بهتر مقبول افتاده است. لا اله الا الله

در خاتمه از تمام اقوام، آشنایان و دوستان حلالیت می طلبم و از همه، طلب بخشش دارم. ضمناً برادرانم! به درس خود ادامه دهید و سعی کنید، همین طور که تا کنون از مساجد فاصله نگرفته اید، ان شاءالله فاصله نگیرید.
والسلام، تاریخ 25/3/1363، پاسدار حقیر اسلام، حمزه چناری.