آخرین ناهاری که «روح الله» با مادر خورد!
به گزارش نوید شاهد ایلام، شهید روح الله مرادخانی فرزند ولی الله یازدهم دی ماه سال 1374 در روستای کلک نقی شهرستان ملکشاهی دیده به جهان گشود. در حالیکه دانش آموز کلاس سوم ابتدایی بود و در کودکی و معصومیت کودکانه اش غرق بود و تنها 9 سال داشت که در شهرک اسلامیه بر اثر برخورد با مین به جای مانده از جنگ تحمیلی در اوج معصومیت کودکی اش در 26 آذرماه 1383 به فیض عظیم شهادت نایل گشت و به دیدار پروردگار خود شتافت پیکر این کودک معصوم در جوار امامزاده پیرمحمد عابد(ع) زادگاهش قرار دارد.
مادر شهید در ذکر خاطره از روز شهادت فرزند دلبندش می گوید: ساعت 12 ظهر بود که منتظر بودم پسرم از مدرسه بازگردد من هم طبق معمول سفره را پهن کرده بودم و در انتظار آمدن روح الله چشم به درب دوخته بودم. انتظارم طولی نکشید که قامت رعنای روح الله در چارچوب درب خانه دیدم سلام کرد و بعد از شستن دست و صورت آخرین ناهارش را به آرامی خورد و بعد از کمی استراحت و انجام تکالیف مدرسه اش با اجازه گرفتن از من برای رفتن به خانه عمه اش و بازی با بچه های محله آماده شد قبل از خروج ار خانه من صدایش کردم و با دادن مقداری پول از او خواستم موقع برگشتن به منزل یک کاسه ماست با خود بیارد.
در بین راه پس از بازی کردن با بچه ها به جای رفتن به منزل عمه به خانه دائیش می رود بعد از یکی دو ساعت عزم رفتن می کند هر چه زن دائیش به او می گوید بیشتر بمان قبول نمی کند و می گوید عجله دارم باید برای مادر ماست بخرم، خداحافظی می کند و می رود سر راه مغازه ای است که عده زیادی آنجا جمع شده اند روح الله هم به طرف آن جمع می دود بعد از چند لحظه ناگهان صدای انفجاری به گوش می رسد، صدایی که بر اثر انفجار مین به جای مانده از جنگ تحمیلی بر پا شد.
دل مادر روح الله از شنیدن این صدای هیاهو محله به خود لرزید و وقتی به میان آن جمع آمد و دنبال پسرش گشت با پیکر خاموش فرزندش روبرو شد.
منبع: اداره اسناد و انشتارات، پورنده فرهنگی شهدا