باز هم شنبه خونین دیگری رقم خورد
نويد شاهد ايلام؛ باز هم شنبۀ خونین دیگری رقم خورد و مظلومیت و غریبی شیعه، نمود بیشتری پیدا کرد. به کدامین گناه کشته شدند. سازمان حقوق بشر در کدام پستو به خواب غفلت رفته است تا ضجۀ مادران افغان را ببیند. در واپسین روزهای ماه میهمانی خدا، تصویر مادرانی که چشم به راه دخترانشان بودند اشک را در چشم شیعیان جهان سرازیر ساخت. کجاست حاجقاسم تا به داد مادران و پدران مظلوم افغان برسد. عجیب جایت خالیست سردار. قلم قاصر است از وصف شجاعت تو و درددل خانوادههایی که با زبان روزه در فراق و غم از دست دادن عزیزانشان خون میگریند. آه که شیعه چقدر مظلوم است.
مگر خداوند نفرموده: کسی که مؤمن مسلمانی را عمداً بکشد سزایش جهنمی است که همیشه در آن خواهد بود و خشم و غضب پروردگار علیه اوست و خدا او را لعنت میکند و برای او عذابی عظیم فراهم میکند. پس این قوم از خدا بیخبر کی به خود میآیند و از جنایاتشان دست میکشند.
کجایند آنانی که دم از حقوق بشر میزنند آیا این قتل عام را نمیبینند یا راحتی خود را در بیخیالی و پنبه در گوش نهادن میدانند.
درد دلمان را به که ببریم مگر ما جز منتقم خون شهدا مهدی موعود(عج) کس دیگری را داریم، آخر جنایات هولناک تروریستهای داعش کی تمام میشود. باز این درندگان وحشی به دستور کدام کشور ظالم به شیعیان افغان دندان نشان دادند.
اگر این جنایت در اروپا رخ میداد آنچنان آن را در بوق و کرنا میکردند تا تمام مردم دنیا بفهمند چه جنایتی رخ داده است، امّا چقدر شیعیان افغانستان مظلومند که حقوق بشر و سازمان ملل مهر سکوت بر لبانشان زده است و حتی این جنایات را به حسب ظاهر هم محکوم نمیکنند؛ امّا قطعاً خون این مظلومان به زودی طومار داعشیها را که دست پروردۀ آمریکای جنایتکار در افغانستان هستند، در هم خواهد پیچید، خون مظلوم هیچگاه هدر نمیرود و ظالمان و ستمگران برای همیشه در دوزخ الهی خواهند بود.
در این جنایت که در ماه مبارک رمضان صورت گرفت و دخترکانکی معصوم و روزهدار ناگهان در خون خود غلطیدند، قساوت قلب جنایتکاران داعش بیش از پیش آشکار شد و چقدر انسان باید در گمراهی فرو رفته باشد تا چنین جنایتی را انجام دهد! وا اسفا! آنها روی جاهلیت اعراب صدر اسلام را هم سفید کردند، آنها دختران را زنده به گور میکردند امّا کشتار جمعی دختران در مرامشان نبود، اینها در خباثت چقدر پلیدند که دست به هر جنایتی میزنند.
درود و سلام بر روح بلند سردار پر افتخار اسلام و تشیع، شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای مدافع حرم که با چنین جنایتکارانی همواره در ستیز بودند، این جنایتکاران در سوریه، عراق، لبنان و دیگر نقاط فقط شیعیان را نمیکشتند، بلکه به اهل سنت هم رحم نمیکردند و آنها را هم فجیعانه میکشتند، آنها فقط خودشان را قبول داشتند و قتل مابقی را جایز میشمردند! واقعاً چقدر افکار اینها که عمدتاً محصول مدارس وهابیت سعودی هستند با انسانیت و بشریت در ستیز است و از روح اسلام که آدمکشی را حرام میداند بیگانه و بیبهرهاند.
دولت افغانستان باید بداند که تنها راه خلاصی از داعش الگوپذیری از سبک مبارزه سردار شهید سلیمانی است این سبک یک بُعدش گسترش بسیج مردمی برای حفظ امنیت شهرها و روستاهاست، دولت افغان باید بتواند با کمک مردم و بدون اتکا به قدرتهای بیگانه که خود تروریستپرور و داعشپرور هستند، امنیت مردم مظلوم افغانستان را تأمین کند.
چه تشییع غریبانهای! عدهای از مادران حتی برای آخرین بار نتوانستند چهرۀ نوگلانشان را ببینند. خانوادههای قربانیان دختران کفن پوش خود را به تپههای شیبدار بردند و آنها را در میان بهت همراهان دفن کردند. از پدران داغدار بگویم که با دستان خودشان خاک بر جسم دختران شهیدشان می اندازند. قدها همه خمیده شدهاند. لبان خشک پدران هنوز هم نام دختران را صدا میزند هنوز هم باورشان نشده است که آنقدر زود بهار زندگی فرزندانشان به خزان نشسته است.
در روز یکشنبه و در اطراف محله عزاداران به سختی امنیت برقرار بود. ساکنان این محله شیعیان "هزارهای" هستند که سالهاست تحت آزار و شکنجه گروه طالبان قرار دارند. آنها یاسر و سمیههای عهد جاهلیتند که در مقابل تازیانۀ کفار ایستادند.
تصویر غمبار درهای فلزی دبیرستان دخترانۀ سیدالشهدا که به خاطر انفجار پیچ خوردهاند، کوله پشتیهای له شده دختران، دفترهای سوخته، دمپاییهای تکه تکه شده و جامدادی و صفحات یادداشتها در یک گودال انباشته شد و این پایان عمر دخترکانی بود که با عشق سر کلاس حاضر میشدند تا با علماندوزی روزی بر جهل کشور و دنیایشان غلبه کنند.
این مدرسه یکی از محرومترین مدارس محله بود. دختران این مدرسه حتی 15 سنت (حدود 3 هزار تومان) برای خرید نان نداشتند.
به نظر نمیرسد برای شیعیان هزارههای "دشت برچی" که حدود یک میلیون نفر جعیت دارد، هویت قاتلان اهمیت زیادی داشته باشد. آنها با تلخی میگویند: درد ما از این است که تا یک ساعت پس از انفجار روز شنبه هیچ نیروی امنیتی در منطقه حضور پیدا نکرد.
آنها همواره در ترس و اضطراب زندگی کردهاند و بر دین و مذهب خودشان پافشاری میکنند. خداوند لعنت کند یزیدیانی که به خون شیعیان دنیا تشنهاند.
آن طرفتر یادداشتی بر روی دفتر دخترکی داغ دل افغانیها را تازه می کند. روی جلد دفتر نوشته بود: «از معلم کيمیا پرسیدم که عشق چیست؟ گفت که عشق عنصر است.» به راستی که کیمیای عشق مس وجود آنها را به طلا تبدیل کرد که لایق حضور در مشهد پروردگار شدند آن هم در ایام مبارک رمضان. 25 رمضان دیگر هیچوقت از یاد افغانیان محو نمیشود زیرا یادآور حادثۀ تلخ بمب و باروت و خون است.
اما حرف آخر را باید با صراحت فریاد بزنیم: سکوت در برابر چنین جنایاتی جایز نیست و هر مسلمانی باید این جنایتهای ضد انسانی، ضد بشری و ضد اسلامی را محکوم نماید و اگر در این زمینه همه به وظیفه خود عمل میکردند، این جنایتکاران هیچگاه مجال چنین جنایتهایی را پیدا نمیکردند، امیدواریم دولت افغانستان برای مبارزه از سبک سردار شهید؛ سلیمانی با داعشیها که یک بُعد آن گسترش بسیج مردمی برای حفظ امنیت شهرها و روستاهاست، الگو بگیرد و با کمک مردم و بدون اتکا به قدرتهای بیگانه که خود تروریست پرور و داعش پرور هستند، بتواند امنیت مردم مظلوم افغانستان را تأمین بنماید.
انشاء الله
یادداشت از خبرنگار افتخاری سایت نوید شاهد ایلام