اسرا در ماه رمضان با دلهای شکسته نغمه «اَللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ اَسیرٍ» را سر میدادند
نوید شاهد ایلام؛ یکی از سربازان عراقی نگهبان اردوگاه، فردی شیعه مذهب و تا حدودی مقید بود. در یکی از روزهای آغازین اسارتم بود که داخل آسایشگاه شد و بلافاصله پرسید: چند نفر از اسرا روزه گرفته اند؟ یکی از پیرمردهای به اسارت درآمده که اهل کرمانشاه بود در جوابش گفت: ما هنوز روزه نگرفته ایم!! سرباز عراقی پرسید: چرا؟ پیرمرد کرمانشاهی که مؤمن و اهل عبادت بود جواب داد: آخر چون ما هنوز قصد ده روز نکرده ایم!!! منظور پیرمرد این بود که، ما منتظریم به همین زودی به ایران برگردیم و شاید در این خلال روزه ما به اشکال شرعی بر بخورد!!!
سرباز عراقی که به زبان فارسی آشنایی داشت با شنیدن گفته های آن پیرمرد خنده اش گرفت!!! سایر اسرا هم خندیدند، سرباز عراقی ادامه داد: نه معطّل نکنید، قصد ده روز کنید و روزه تان را به جا بیاورید. این واکنش برای ما اسرا زیاد هم دور از ذهن نبود، چون آن موقع هنوز مدتی از جنگ نگذشته بود و آن پیرمرد به امید اینکه شاید ما اسرا را به ایران برگردانند این گونه وانمود کرد. غافل از اینکه بعد از سپری شدن ماه مبارک رمضان آن سال، من و آن پیرمرد و سایر اسرای هم آسایشگاهی در کشور عراق 8 سال تمام قصد غربت کردیم و اسرا با دست های دردمند و دلهای شکسته شان نغمه« اَللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ اَسیرٍ» را مرور می کردند.