خبرنگاران همیشه ایثارگرند
نوید شاهد ایلام؛ در دوران جنگ تحمیلی خبرنگاران و اصحاب رسانه با حضور در میدان جنگ حق و باطل و انعکاس رویدادهای آن، مردم را از آنچه در جبههها میگذشت، باخبر میکردند در آن دوران قلم و دوربین اسلحه اصحاب رسانه و خبرنگاران در جبههها بود و آنچه که امروز از دوران جنگ تحمیلی قابل مرور و مشاهده است، نتیجه حضور آنان در طول دوران دفاع مقدس است.
محمدرضا ناصری شوهان در سال 1337 در یکی از مناطق عشایری مهران به دنیا آمد. لیسانس علوم سیاسی دارد و در آغازین روزهای جنگ تحمیلی به دفاع از وطن پرداخت. حضور در 29 عملیات محدود و نامحدود برگ زرینی از رشادتهای وی در تاریخ جنگ تحمیلی است. در طول هشت سال دفاع مقدس بارها مجروح شد. اثرات شیمیایی حلبچه یادگاریست از آن دوران. این جانباز 45 درصد در حال حاضر به عنوان کارمند استانداری استان ایلام مشغول به خدمت است.
در نوجوانی جنگ را تجربه کردم
محمدرضا ناصری شوهان با تسلیت فراسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی(ع) در خصوص نحوۀ ورودش به جبهه گفت: پس از پایان دورۀ دبیرستان به رزمندگان اسلام پیوستم آن هم در پایگاه کانیزینل که مختص ایل شوهان بود. در آنجا کنار غیورمردان این ایل به کار شناسایی مواضع و خطوط دشمن و مینگذاری پرداختم. همرزم و دوست دلاورمردانی همچون عدنان سابوته (شهید)، سیدماشااله رحیمی و ... بودم. در اردیبهشت سال 1361 در اولین عملیات برون استانی یعنی بیتالمقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد شرکت کردم چندین ماه پس از این عملیات نیز به عنوان دیدهبان در منطقه ماندم. در سالهای بعد نیز سعی کردم در تمام عملیاتها حضور داشته باشم.
خبرنگار جنگ شدم
ناصری در بیستم آذرماه سال 1361 به عنوان متصدی صدا در صداو سیمای مرکز ایلام استخدام میشود و مدتی بعد به عنوان خبرنگار جنگ با حضور در مناطق خطرناک جنگی و عملیاتی صحنههای حماسی و نابی را به تصویر میکشد وی در این خصوص بیان داشت: جنگ تحمیلی پر از حماسههای بینظیر بود که در کمتر جنگی تجربه یا دیده شده است. در طی هشت سال جنگ تحمیلی مفتخر شدم به شغل مقدس خبرنگاری و به ثبت وقایع حماسی جنگ تحمیلی پرداختم.
من یک رزمندهام
خبرنگار دفاع مقدس در پاسخ به این سئوال که آیا در طول 8 سال جنگ تحمیلی به عنوان رزمنده سلاح به دست گرفته است، عنوان داشت: بله. من در 29 عملیات شرکت داشتم در تعدادی از عملیات ها به عنوان نیروی رزمی اعزام میشدم. زمانی که عملیاتی صورت نمیگرفت و در صدا و سیما هم کار زیادی نداشتم به گروهان ویژه میرفتم و کنار سیدماشاالله رحیمی به عنوان نیروی رزمی فعالیت میکردم. در چند درگیری دچار جراحتهای عمیق شدم و بارها تحت عمل جراحی قرار گرفتم. اگر باز هم نیاز باشد حاضرم تفنگ به دست بگیرم و به جنگ با دشمنان کشورم بروم. جهاد، زمان معین و شخص خاصی نمیطلبد. همه باید جهادگر باشیم.
خبرنگاران نباید رسالت انسانی خود را فراموش کنند
وی با اشاره به نقش خبرنگاران در انتقال اخبار و وقایع جنگ به مردم بیان داشت: خبرنگاری یک رسالت انسانی است که باید به خوبی در کنار تعهد و رسالت ملی و اسلامی صورت گیرد. در کار خبرنگاری دوران جنگ، حرفهای نگری اهمیت ویژهای داشت در آن زمان باید هنر و ظرافت خبرنگاری به کار برده میشد تا روحیه مردم حفظ شود و در عین حال از وقایع و اخبار جنگ باخبر شوند.
انتقال اخبار جنگ کار سادهای نبود
خبرنگار دفاع مقدس در خصوص راههای ارتباطی آن زمان برای انتقال اخبار جنگ گفت: معمولاً اخبار تهیه شده از عملیاتها را به صورت تصویری ضبط میکردم و میفرستادم کرمانشاه آنها هم در اسرع وقت آنها را به تهران میفرستادند تا روی آنتن برود. در آن زمان در ایلام فقط بخش صدا فعال بود.
ناصری با اشاره به سختیهای کار خبری در دوران جنگ ابراز داشت: کار خبر در دوران جنگ چندان آسان نبود با توجه به اینکه گلولههای دشمن از هر سو به سمت ما روانه میشد اما عشق به کار خبری، احساس مسئولیتی که ناشی از تهاجم دشمن به کشور عزیزمان بود، غیرت و عزم ما را بیشتر میکرد.
معاون گردان 508 شدم
ناصری شوهان در ادامۀ صحبتهایش خاطرنشان کرد: در خردادماه سال 1367 تاب ماندن در صدا و سیما را نداشتم. مدام به جبهه میرفتم. هشت ماه بود که در محل کارم حاضر نشده بودم. گردان 508 با فرماندهی سیدماشاالله رحیمی پدافند یکی از مناطق عملیاتی را برعهده گرفته بود. به پیشنهاد مسئولین معاونت این گردان را قبول کردم و به فعالیتهای رزمی خودم ادامه دادم. با پایان جنگ تحمیلی و آرام شدن منطقه به محل کارم بازگشتم.
خبرنگاران همیشه ایثارگرند
خبرنگاری همیشه شغلی بسیار هیجان انگیز، همراه با آگاهی بخشی به مردم جامعه است. آنها در طی جنگ تحمیلی ایثارگرانی شجاع بودند و با توجه به شرایط سخت امروز باز هم رسالت خود را فراموش نکردهاند ناصری تصریح کرد: خبرنگاران در رسالت کاری خود همواره برای به دست آوردن مطالب تازه و یا کشف حقایق به کندوکاو مشغول هستند و همه میدانیم که آن دسته از افرادی که این حرفه را برای زندگی کاری خود انتخاب میکنند به خوبی آگاه هستند که پای در مسیری سرشار از هیجان، استرس و خطر گذاشته اند.
در واقع خبرنگاران به واسطه کانالها و دسترسیهایی که به منابع مختلف خبری دارند یک پله از مردم عادی جامعه بالاتر هستند و همین موضوع هم موجب میشود تا اغلب با قرار گرفتن در موقعیتها و وضعیتهای حساس با خطرات فراوانی روبهرو شوند.
خبرنگاران انقلاب چشم و گوش مردم بودند
خبرنگاران یکی از مهمترین اقشاری بودند که در جریان روند پیروزی انقلاب اسلامی نقش بسیار مهم و تاثیرگذاری داشتند. ناصری اذعان داشت: بر هیچ کس پوشیده نیست که این خبرنگاران و اصحاب رسانهها بودند که در جریان مبارزه با رژیم طاغوت چشم و گوش مردم بوده و با فعالیت بیست و چهار ساعته خود بیانیهها و سخنرانیهای امام خمینی (ره) و سایر چهرههای فعال و تاثیرگذار در جریان انقلاب اسلامی را به مردم انقلابی کشور منتقل میکردند.
وی همچنین افزود: پس از انقلاب نوبت به دوران دفاع مقدس رسید. ارتش بعث عراق و در راس آن صدام که با استفاده از نوپا بودن انقلاب اسلامی دندان طمع برای این آب و خاک تیز کرده بودند حمله و تجاوزی ناجوانمردانه را به خاک ایران آغاز کردند و بازهم شاهد بودیم که این خبرنگاران و اصحاب رسانهها بودند که در صف نخست اعزام به جههها قرار داشتند و با تهیه خبر، گزارش و عکس نهایت سعی و تلاش خود را کردند تا آخرین و جدیدترین وقایع جنگ تحمیلی عراق برضد ایران و صدای مظلومیت مردم کشور را به گوش مردم ایران و جهان برسانند و تجاوزگری صدام جنایتکار را که به پشتیبانی آمریکا جهان خوار دست به این اقدام غیرانسانی زده بود را در سطح تمامی رسانههای داخلی و خارجی منعکس کنند.
خبرنگاران پس از جنگ تحمیلی هم دست از جهاد نکشیدند
محمدرضا ناصری خبرنگار هشت سال جنگ تحمیلی اذعان داشت: با پایان دوران دفاع مقدس بازهم این خبرنگاران بودند که با مجاهدتهای مثال زدنی و فراموش نشدنی خود و با سفر به تمامی نقاط کشور در تمامی عرصهها ورود کردند و به اطلاع رسانی در حوزه بازسازی خرابیهای ناشی از هشت سال جنگ ایران و عراق پرداختند و مردم کشور را از آخرین اقدامات دولت باخبر کردند تا بدانند جمهوری اسلامی ایران بدون فوت وقت و بی هیچ درنگی بعد از پایان دوران دفاع مقدس کار بازسازی و نوسازی شهرها و صنایع کشور را در دستور کار خود قرار داده است.
عملیات کربلای 1 اوج حماسه و جهاد بود
ناصری در خصوص زیباترین گزارشش در طول دفاع مقدس گفت: یکی از خاطره انگیزترین گزارشات حرفهایام در طول عملیات کربلای 1 بود با وجود اینکه دشمن با تمام تجهیزات پا به میدان گذاشته بود اما با شکست مفتضحانه عقب نشینی کرد. زیباترین لحظه زندگیام دیدن پلاکاردی بود که بر روی یکی از تیربرق های مهران نصب شده بود که جملۀ مهران آزاد شد قلب امام شاد شد بر رویش حک شده بود.
تلخترین حادثۀ جنگ شیمیایی شدن حلبچه بود
دو روز پس از عملیات والفجر 10 دشمن ناجوانمردانه مردم بیگناه حلبچه را بمباران شیمیایی کرد ناصری در خصوص تلخی این حادثه بیان داشت: یکی از سختترین لحظات زندگی ام روبه رو شدن با مردم بیگناه حلبچه بود. دو روز بعد از بمباران شیمیایی حلبچه برای تهیه خبر و تصویر به آن منطقه رفتم. با صحنههای اسفناکی روبهرو شدم که هیچوقت از خاطرم محو نمیشود. من زنانی را دیدم که در حین شیردادن طفل شیرخواره خود به شهادت رسیده بودند. کودکانی را دیدم که در آغوش پدران و مادران خود مظلومانه در خوابی ابدی فرو رفته بودند. دیدن و به تصویر کشیدن آن صحنهها خیلی برایم سخت بود اما باید مظلومیت مردم حلبچه را به گوش جهانیان و کشورهایی که دم از انسانیت و صلح میزدند میرساندم.
حرف آخر
محمدرضا ناصری ضمن آرزوی موفقیت برای تمام خبرنگاران در آخر خاطرنشان کرد: حضور و فعالیت خبرنگاران و اهالی رسانه تا آنجا بسیار مهم و غیرقابل انکار است که این موضوع را باید به خاطر داشته باشیم که این فعالیتها و عملکرد آنها است که زمینه بروز و ظهور شفافیت در تمامی عرصههای کشور را فراهم میکند و اگر نبودند این افراد قطعا و بدون شک زمینه رشد و گسترش فساد و نابرابری در سطح جامعه بیش از پیش فراهم میشد توصیه من به خبرنگاران این است که همواره به ذکر واقعیات و بیان مشکلات بپردازند اما از بزرگنمایی به شدت پرهیز کنند.