خدایا لحظهای مرا به ابتذال گرفتار مکن!
به گزارش نوید شاهد ایلام؛ شهید «لطفعلی مرادحاصلی» فرزند خانعلی ششم آذرماه 1340 در روستای زنجیره علیا از توابع شهرستان چرداول دیده به جهان گشود، دانشجوی دوره کاردانی بود که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و سرانجام در هشتمین روز از مهرماه 1365 در کردستان عراق به شهادت رسید و مدتها پیکرش مفقودالاثر بود تا اینکه سال 1394 بعد از 29 سال پیکر پاکش به خاک وطن بازگشت. مزار این شهید گرانقدر در روستای محل تولدش زنجیره علیا قرار دارد.
متن وصیت نامه دانشجوی شهید:
با سلام به یگانه منجی عالم بشریت مهدی موعود و نایب بر حقش امام خمینی(ره) و ارواح طیبه شهدای راه حق از آدم تا خاتم و از خاتم تا به حال. چند جملهای به کسانی که بعد از من این وصیت نامه به دست شان می رسد می نویسم امید است تا آنجایی که ممکن است به آنها عمل کنند.
پشتیبان ولایت فقیه باشید
اولاً این راهی که انتخاب کردهام با کمال رضایت خود و لبیک گفتن به ندای امام امت بوده و هیچ اجباری در کار نبوده است و از بازماندگان خود تقاضا دارم که امام عزیز این ابراهیم زمان را تنها نگذارند و پشتیبان ولایت فقیه باشند و در برابر افرادی که حرف های نسنجیده ای راجع به ولایت فقیه می گویند و اهانت می کنند بی تفاوت نباشند.
خطاب به خانواده
به عنوان یاد بود شب های چهار شنبه دعای توسل و جمعهها دعای کمیل تا جایی که ممکن بود در خانه مان اجرا کنند و از آنها بخواهند که برای آمرزش گناهان من دعا کنند. چون من در پیش خدای شرمنده و خجل با کوله باری از گناه دنیای فانی را ترک گفتم. شاید خداوند به احترام این مجالس گناهانم را ببخشاید و در مراسم عزاداری ام بر طبق موازین اسلامی رفتار شود کسی حق پوشیدن لباس سیاه بر تن ندارد به مادر و خواهرانم توصیه می کنم که زیاد خود را ناراحت نکنند چون این کار باعث خوشحالی دشمنانم (کفار بعثی) می شود.
سفارش به برادران
به برادرانم توصیه می کنم که بیش از پیش به همدیگر احترام بگذارند و به خصوص به برادر بزرگم که بیشتر از همه به او علاقه دارم و از بچه های کوچک مان از اینکه اگر زمانی آنها را ناراحت کرده ام عذر خواهی کنید.
مناجات شهید
خدایا! گاهی فکر می کنم این سفر ممکن است در من اثر زیادی نکند و با همان حال سابق و درون پر از رنج به خود برگردم و فقط یک اسمی با خود یدک بکشم اما برایم همان منِ قبلی خوف بزرگی است که در دلم وجود دارد. منظور از درون پر رنج این نیست که بی تفاوت بمانم در برابر راه پیامبر و هر کجا که فرصت می یافت، قاطعانه و مصرانه از خدا خواسته ام که خدایا از آن عطش های مقدسی که بر جان محمد و علی و دیگر انسان های پاک ریخته ای و آنها را اینقدر بی قرار نموده ای ذره ای از آن عطش نیز بر این جان سرد و راکد و یکنواخت من بیندازد.
خداوندا! گفته ام و می گویم و باز هم خواهم گفت هراس عظیمی بر جانم بینداز و از بی تفاوتها خلاصم کن و غم و اندوه مردم را بر جانم بینداز که لحظه ای از غم مردم غافل نباشم .
خدایا! من نیامده ام که برای آخرت ثواب جمع کنم بلکه آمده ام تا آدم شوم و برگردم. خدایا تو مرا انسانی آگاه و با شعور و با خط و جهت قرار ده مرا که قصد دارم در مقام ابراهیم به طواف خانه تو بیایم، دلم را از هر چه پیامبرت می خواهد پر کن!
خدایا! مرا مسئول و متعهد بازگردان چرا که اگر در اینجا اصلاح نشوم دیگر فکر نمی کنم سعادتی داشته باشم که اصلاح شوم، خدایا این سفر را بر من سفر تحول و شعور بگردان،لحظه ای مرا به ابتذال گرفتار مکن.
انتهای پیام/