شهدای افتخار آفرین عملیات مرصاد استان ایلام
به گزارش نوید شاهد ایلام، به مناسبت سالروز عملیات افتخار آفرین مرصاد و گرامیداشت یاد و خاطره شهدای این عملیات غرورآفرین، به معرفی شهدای گرانقدر استان در این عملیات میپردازیم.
خط شکن عملیات مرصاد شهید «شهسوار سلیمانی»
شهید «شهسوار سلیمانی» فرزند ناصر اول مرداد ۱۳۴۴ در منطقه قصر شیرین دیده به جهان گشود وی که تحصیلات خود را تا سال اول دبیرستان ادامه داده بود. در زمان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ملت ایران به عنوان رزمنده بسیجی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و راهی جبهههای نبرد علیه متجاوزان بعثی شد، وی پس از مجاهدت فراوان سرانجام در پنجم مرداد سال ۱۳۶۷ در عملیات مرصاد منطقه اسلام آباد غرب بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مزار این شهید گرانقدر در قصر شیرین قرار دارد.
شهید «نعمت اله نادری زرنه» سال ۱۳۳۷ در خانوادهای متدین و خوشنام ساکن روستای طرن از توابع بخش زرنه در شهرستان ایوان دیده به جهان گشود.
دوران ابتدایی و راهنمایی را در روستای طرن و بخش زرنه سپری کرد و برای اخذ دیپلم راهی اسلام آبادغرب شد و پس از کسب مدرک دیپلم ادبی (نظام قدیم) در سال ۱۳۵۵ شغل شریف معلمی را برگزید.
شهید نعمت الله نادری زرنه در زمان رژیم پهلوی از خدمت معاف گردید، اما در سال ۱۳۶۰ بصورت داوطلبانه و برای دفاع از میهن راهی جبهههای حق علیه باطل گردید و در فروردین ماه ۱۳۶۱ در عملیات فتح المبین شرکت و در مهرماه همان سال نیز با شرکت در عملیات غرور آفرین رمضان در محور حمیدیه-کرخه نور مجروح گردید و در بیمارستان مرکزی اهواز بستری شدند.
شهید در سال ۶۶ و ۶۷ از سوی لشکر حضرت امیر (ع) ایلام دوباره راهی جبهه گردید و در مناطق قلاویزان، مهران، چنگوله در بهداری خط مشغول به پاسداری از اسلام پرداخت.
وی وقتی خبر شهادت دوست و همرزمش شهید موسی سلیمانی را به وی دادند بسیار ناراحت شد و در عین اینکه غبطه میخورد بیان کرد «خدایا یعنی من لایق شهادت نیستم که اینطور رفقایم تنها به سمت تو میآیند»
شهید با کمک دوستان و جمع کردن زکات مردم روستا توانستند اولین مسجد روستای طرن (شهرستان ایوان) را بنا کنند.
بعد از آغاز عملیات مرصاد و حمله منافقین کوردل به اسلام آباد و تصرف این شهر شهید به همراه یکی دیگر از دوستان خود جهت کمک و امدادرسانی به این شهرستان بصورت خود جوش میروند که در آنجا و در اثر برخورد موشک دشمن به ایشان در دومین روز از مرداد ماه ۱۳۶۷ بال در بال ملائک میگشاید. از شهید نادری زرنه یک فرزند به یادگار مانده است. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای ایوان قرار دارد.
شهید «ولید بدراوی» فرزند خلیل سال ۱۳۴۳ در خانوادهای مذهبی در کشور عراق متولد شد. وی که دارای تحصیلات اول متوسطه بود با آغاز حملات رژیم بعث عراق به کشور عزیزمان ایران اسلامی از آنجایی که وی عضو لشکر سپاه بدر بود به یاری دیگر مجاهدان اسلامی پیوست و راهی جبهههای نبرد شد.
سرانجام پس از رشادتهای فراوان در جبهه اسلام آباد غرب بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن در عملیات مرصاد پنجم مرداد ماه سال ۱۳۶۷ به فیض شهادت نائل آمد. مزار این شهید گرانقدر در کنار مرقد مطهر امامزاده پیر محمد (ع) ملکشاهی قرار دارد.
شهید «غلامحسین اله وردی» فرزند حسین اولین روز از اسفند ماه سال ۱۳۴۴ در روستای چم ژیه شهرستان چوار دیده به جهان گشود.
وی تحصیلات خود را تا سال سوم راهنمایی ادامه داد و پس از آن با رسیدن به سن قانونی انجام خدمت نظام وظیفه سربازی در زمان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ملت مسلمان و انقلابی ایران به لشکر ۸۱ کرمانشاه پیوست و راهی جبهههای نبرد با متجاوزین شد. تا آنکه چهارم مرداد سال ۱۳۶۷ در منطقه اسلام آباد غرب عملیات مرصاد به فیض شهادت رسید. مزار این شهید گرانقدر در جوار امامزاده علی صالح (ع) قرار دارد.
شهید «اسکندر جوانی» فرزند علی جان در هشتمین روز از مردادسال ۱۳۳۷ در روستای کل کل بخش مرکزی شهرستان چرداول دیده به جهان گشود. وی تحصیلات خود را تا کلاس پنجم ابتدایی ادامه داد تا اینکه با شروع جنگ تحمیلی و بنا به احساس تکلیف شرعی و دفاع از اسلام به عنوان نیروی بسیجی عازم جبهه نبرد با متجاوزان بعثی گردید. این شهید گرانقدر عملیات مرصاد حضور فعال داشتند. سرانجام در پانزدهیمن روز از مرداد سال ۱۳۶۷ در منطقه اسلام آباد در اثر بمباران بمب افکنهای رژیم بعثی به شهادت رسید از این شهید ۴ فرزند به یادگار مانده است. مزار این شهید در گلزار شهدای روستای کل کل بخش آسمان آباد شهرستان چرداول میباشد.
همرزم شهید میگوید:
شهید جوانی فردی متدین و مؤمن بود و اکثر اوقات با وضو بود، هر وقت میرفت پست نگهبانی با طهارت و وضو میرفت.
من بهش گفتم جوانی نگهبانی وضو گرفتن نمیخواد! خندید و گفت برای نگهبانی از میهن و پاسداری از خون شهدا باید با وضو باشید تا خداوند زحمتت را جزء عبادت قرار دهد.
تقدیم به آنانی که جنگ را تجربه نکرده اند:
چه دانی تو از زخم حماسه؟
ز داغ ترکش و تیر و قناسه
چه دانی تو از دیوار صوتی؟
ز گاز خردل و بمب فرانسه
چه دانی تو از آژیر قرمز؟
زترس و باروت و خون و جنازه
چه دانی تواز جنگ تن به تن؟
ز حماسه سازان بی شناسه
انتهای متن/