نوید شاهد ایلام ضمن گرامیداشت یاد و خاطره همه شهدای استان به معرفی شهدای بیست و چهارم تیرماه این استان می‌پردازد.

یادی از شهدای بیست و چهارم تیرماه استان ایلام در سالگرد شهادت

به گزارش نوید شاهد ایلام؛ شهید «مجتبی هواسیان» فرزند محمد در اولین روز از مهر ماه سال ۱۳۴۵ در شهرستان ایلام دیده به جهان گشود. وی که تحصیلات خود را تا اخذ مدرک دیپلم متوسطه پی گرفته بود پس از رسیدن به سن قانونی انجام خدمت نظام وظیفه سربازی در زمان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ملت مسلمان و انقلابی ایران به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و راهی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد تا آنکه سرانجام در بیست و چهارم تیر ماه سال ۱۳۶۷ بر اثر اصابت ترکش در جبهه مهران به فیض شهادت رسید. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای صالح آباد قرار دارد.
یادداشت شهید:‌ای مردمانی که مأمور دفن من هستید مرا در تابوت سیاهی بگذارید تا همه بدانند هر چه سیاهی بوده من کشیده ام، دستهایم را باز بگذارید تا بدانند چیزی با خود نبرده ام، چشمانم را باز بگذارید تا بدانند چشم براه بوده ام.
تنها خواهشی که از شما دارم تکه یخی بر بالای قبرم بگذارید تا با اولین طلوع خورشید آب شود و بجای مادرم بر مزارم گریه کند.
فلک‌ای فلک‌ای چرخ گردون خانه ویرانم تو کردی‌ای چنین بیگانه از قوم خویشانم تو کردی مهر پدر با دیده گهربار مادر از سرم کوته نمودی این چنین زار و گریانم تو کردی، شب به خانه رفتم و دیدم چراغی روشن آن چراغ عمر من بود که خاموشش تو کردی.

یادی از شهدای بیست و چهارم تیرماه استان ایلام در سالگرد شهادت

شهید «خزئل ولدبیگی» فرزند صید هاشم چهارم شهریور سال ۱۳۴۰ در روستای کلم از توابع شهرستان بدره دیده به جهان گشود. وی فردی مؤمن و مخلص به انقلاب بود و زندگی خود را در روستایی محروم سپری نمود. با شروع جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی راهی جبهه‌ی جنگ شد سرانجام در ۲۴ تیرماه ۱۳۶۰ در کانی سخت مهران به درجه رفیع شهادت رسید.
خصایص عمده شهید:
از شوخی‌های بی مورد تنفر زیاد داشت و همیشه به یاد خدا بود.

یادی از شهدای بیست و چهارم تیرماه استان ایلام در سالگرد شهادت
شهید «قاسم عبدی دوستان» فرزند علی چهارم شهریور سال ۱۳۴۲ در شهرک، ولی عصر از توابع شهرستان بدره در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. از ابتدای کودکی علاقه زیادی به انقلاب داشت با وجود سن کمش دوشادوش اتقلابیون در تظاهرات علیه رژیم پهلوی شرکت می‌کرد. در دوران جنگ تحمیلی ودفاع مقدس به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت وسرانجام بیست وچهارم تیر ماه ۱۳۶۳ در منطقه سردشت بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. آرامش روحی، شجاعت، نوع دوستی وکمک به مردم، خود گذشتگی از جمله ویژگی‌های شخصیتی بارز این شهید گرانقدر می‌باشد.

یادی از شهدای بیست و چهارم تیرماه استان ایلام در سالگرد شهادت

شهید «مراد علی فیضی»: پیکری که پس از ۱۳ سال به زادگاهش رسید. سرباز بود یک روز که برای مرخصی آمده بود در بین راه تصادف کرد و پزشک چهل روز به او مرخصی داد، اما او استراحت نکرد و دوباره به جبهه بازگشت. شهید «مراد علی فیضی» فرزند امامعلی هشتم فروردین ۱۳۴۰ در روستای چشمه پهن بخش کارزان از توابع شهرستان سیروان در یک خانواده متدین دیده به جهان گشود.
خانواده شهیداز طریق کشاورزی امرار معاش می‌کردند. وی در سن چهار سالگی پدرش را از دست داد و از همان اوایل کودکی در انجام دادن کار‌ها به مادر و برادرهایش کمک می‌کرد. بسیار مهربان و خوش اخلاق بود و همیشه با مهربانی با دیگران رفتار می‌کرد به مادرش احترام می‌گذاشت و در انجام کار‌ها به او کمک می‌نمود.
با جدیت تمام درس می‌خواند و تا مقطع دیپلم پیش رفت و بعد از آن به خدمت مقدس سربازی اعزام شد، زمانی که سرباز ژاندارمری بود یک روز که برای مرخصی آمده بود در بین راه تصادف کرد و پزشک مدت چهل روز به او مرخص داد، اما او استراحت نکرد و دوباره به خدمت بازگشت. بلافاصله بعد از برگشتن به خدمت بیست و چهارم تیرماه ۱۳۶۱ در جبهه اهواز مورد اصابت ترکش دشمن قرار گرفت و مدت‌ها پیکر مطهرش در منطقه جا ماند. نهایتا پس از گذشت ۱۳ سال گروه تفحص موفق به شناسایی پیکر این شهید گرانقدر شد و پیکر مطهرش تحویل خانواده و پس از تشییع باشکوه در گلزار شهدای صالح آباد به خاک سپرده شد.

یادی از شهدای بیست و چهارم تیرماه استان ایلام در سالگرد شهادت
شهید «نجات محسنی» فرزند خورشید خان هشتم خرداد سال ۱۳۴۵ در شهر ایلام به دنیا آمد وی در میان کانون گرم خانواده ایام کودکی را پشت سر نهاد. با تلاش و جدیت فراوان موفق به اخذ دیپلم در رشته بهداشت محیط گردید. در سال ۱۳۶۵ شهید به خدمت مقدس سربازی اعزام شد و سرانجام ۲۴ تیرماه ۱۳۶۷ در منطقه عملیاتی مهران شربت شهادت را نوشید. مزار شهید در گلزار شهدای علی صالح (ع) قرار دارد.

متن وصیت نامه شهید:

به نام خدایى که آرام بخش دلهاست و به نام خدایى که گرداننده شب و روز است خدایى که هر چه دارم از او دارم و محتاج او مى‌باشم.
اینک مى‌دانم که چرا خداوند انسان را به وجود آورد و هر روز از چگونگى راز مرگ و آفرینش بیش از پیش آگاهتر مى‌شوم و در حالى که مى‌دانم غم سنگینى همانند کوه و یا رازهایى که در اعماق دریاهاى بیکران در خود مى‌پیچند، اطرافم را احاطه نموده است.

اى پدر و اى مادر زحمت‌کش این حقیر خود را در مقابل عظمت خدا و شما شرمنده مى‌بینم زیرا که شما با چه زحمتى مرا بزرگ کردید و چه رنج‌ها برای من نکشیدى و من در مقابل محبت هاى شما عکس‌العمل نشان داده و امیدوارم که به بزرگى خودتان مرا ببخشید زیرا مى‌دانم که مرکب شهادت به من نزدیک است.
آرى من عاشق شهادت راستینم و هرگز تن به ذلت نخواهم داد.
پدر و مادر عزیز و گرامى برایم ناراحت نباشید زیرا کسانى که در راه خدا و براى رضاى خدا به شهادت مى‌رسند پیش خداوند پاداشى بس عظیم دارند.

عزیزان سلام مرا به دوستان و آشنایان برسانید و براى تمام خانواده صبر و پایدارى از ایزد تبارک و تعالى خواهان و خواستارم.
پدر و مادر عزیز اگر شهید شدم برایم مراسم ساده‌اى برگزار نمایید، چون من لیاقت آن را ندارم که بعد از مرگ هم شما را اذیت و آزار دهم.
پس از مرگم بگو با کلنگ‌داران
نجات کم گذارند، چون سوگواران
به آئین همیشه این نامه خوانند
که (نجات) رفت ملحق شد به یاران
اى مادر در جاى جاى مهران و کردستان و دیگر جبهه‌هایى که بعد از ۲۳ ماه خدمت و جنگ دیدم و بوئیدم عطر ارواح شهدا و عطر آزادى در هم آمیخته و فضا را چنان معطرکرده‌است که از شهر و شهرنشینى سیر مى‌شوم.

یادی از شهدای بیست و چهارم تیرماه استان ایلام در سالگرد شهادت

شهید «ابراهیم نامور» فرزند نور علی سوم مرداد سال ۱۳۲۹ در خانواده‌ای مذهبی در روستای محمود آباد شهر ایلام دیده به جهان گشود. به علت محرومیت منطقه در دوران طاغوت از تحصیل باز مانده بود.
با آغاز جنگ تحمیلی رژِیم بعث عراق به کشور عزیزمان به عنوان رزمنده بسیجی به جبهه‌های حق علیه باطل شتافت؛ و پس از رشادت‌های فراوان سرانجام در بیست و چهارمین روز ازتیر ماه سال ۱۳۶۰ در منطقه عملیاتی مهران بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به فیض شهادت رسید. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای علی صالح (ع) قرار دارد.

یادی از شهدای بیست و چهارم تیرماه استان ایلام در سالگرد شهادت

شهیده «حرم هاشمی نژادیان» فرزند کلبرضا هفتم شهریور ۱۳۵۱ در شهرستان دهلران به دنیا آمد دوران کودکی اش را در کنار پدر و مادرش سپری نموده و در سن ۷ سالگی همزمان با همسن و سالان خود پا به عرصه مدرسه گذاشت.
کلاس چهارم ابتدایی بود و با عشق و علاقه درس می‌خواند مدرسه تعطیل و دوره تعطیلات تابستانی را شروع کرده بود در خانه به مادرش کمک می‌کرد. جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه ایران شروع شده بود و هر روز حملات هوایی بیست و چهارم تیرماه ۱۳۶۱ شهر دهلران مورد حمله هوایی جنگده‌های رژیم بعثی عراق قرار گرفت؛ و منزل خانواده هاشمی که در چادر عشایری در اطراف دهلران بود نیز مورد بمباران قرار گرفت که بر اثر بمباران دو فرزند این خانواده حرم و محمد شهید شدند و مادرشان زخمی و همچنین دو خواهر دیگرش نیز به نام‌های مرضیه و فریده زخمی شدند.

یادی از شهدای بیست و چهارم تیرماه استان ایلام در سالگرد شهادت
شهید سیف اله فلاحی فرزند عوضعلی در سال ۱۳۳۵ در بخش صالح آباد شهرستان مهران متولد شد. دوران کودکی در کانون گرم و پر مهر خانواده سپری و با رسیدن به سن ۷ سالگی به علت فقر نتوانست به مدرسه راه یابد و علیرغم علاقه بسیار به تحصیل علم از آن محروم ماند؛ و در کنار پدر به انجام فعالیت‌های کشاورزی پرداخت.. بعد از چندی بعلت نبود زمینه اشتغال در استان راهی بنادر جنوب کشور شد تا به معاش خانواده کمکی کرده باشد.
با پیروزی انقلاب به ایلام بازگشت و در سال ۵۷ ازدواج نمود که یک فرزند دختر ثمره این وصلت می‌باشد. با حمله دشمن به خاک وطن وی به عنوان جوانمرد در ژاندار مری در پایگاه مرزی شور شیرین قرار گرفت و عاقبت در بیست و چهارمین روز از تیرماه ۱۳۶۰ در حین انجام وظیفه بر اثر اصابت ترکش خمپاره مجروح و با وجود تلاش کادر جراحی در اثر جراحات وارده به شهادت رسید. مزار شهید در جوار امامزاده علی صالح (ع) واقع شده است.

اگر افتخار شهادت نصیبم شد که این تنها آرزویم است شما پدر پیرم با محبت پدرانه خود از خواهر کوچک و دخترم و همسرم مواظبت کن نگذار آن‌ها ناراحت شوند، زیرا روح من آزرده خواهد شد و اگر شهید شدم وصیتم این است که ملت مسلمان ایران بخصوص رزمندگان در جبهه‌ها از خون شهیدان پاسداری کنند و مردم دستگاه‌های قضایی فرصت به این گروهک‌های ضد انقلاب نداده آن‌ها را نابود کنند.
زیرا معلوم است که این‌ها از خارج دستور می‌گیرند و دلسوز ملت نیستند وی همیشه عاشق شهادت بود او وقتی دختر کوچکش را نوازش می‌کرد و می‌گفت دخترم پدرت علاقه دارد شهید شود و اگر شانس نصیبم شد تو نگران نشوید، زیرا اسلام از تو حمایت خواهد کرد؛ و سفارش دیگرش این بود که می‌گفت سلام مرا به امام برسانید من عاشق امامم، زیرا او مظهر اسلام محمدی (ص) در این زمان است و امید همه مستضعفان جهان این نور خدا است او همیشه برای امام دعا می‌کرد و می‌گفت خداوند رهبرمان را که نایب امام زمان است بخاطر این ملت ستمدیده نگهدارد و عمرش را مستدام بدارد.

 

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده