شیفته خط سرخ ولایت بود
به گزارش نوید شاهد ایلام، شهید لطیف احمدیان فرزند شاهمراد اول فروردین ۱۳۴۴ در خانوادهای مذهبی در بخش صالح آباد از توابع شهرستان مهران دیده به جهان گشود. دو ساله بود که پدرش از دنیا رفت و سرپرستی وی را مادر غمدیده و برادر بزرگترش به عهده گرفت. از همان سنین کودکی بسیار باهوش بود. دوران ابتدایی را با تحمل تمامی مشقات و مشکلات گذراند.
شرکت فعال در مبارزات علیه رژیم طاغوت
با بینش و آگاهی و استعداد وافر خویش وارد دوره راهنمایی شد و در همین زمان که مبارزات حقطلبانه امت اسلامی ایران اوج گرفته بود شهید احمدیان با الهام گرفتن از اعلامیههای آگاهی بخش حضرت امام خمینی (ره) در این خصوص بیتفاوت نماند و با توجه به محدود بودن موقعیت شهر و تسلط پاسگاه ژاندارمری، همراه بچههای حزب الله شبانه با قوطی رنگی که داشت نهایت تنفر و انزجار خویش را با نوشتن شعارهای روشن گرانه از ایادی طاغوت ابراز میکرد.
شرکت در پایگاههای بسیج
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شهید احمدیان با سلاح گرم تبلیغات در نمایاندن ارزشهای والای انقلاب به مردم و با ایفای نقشهای متفاوت پرده از چهره ایادی استکبار برمیداشت، گذشته از خدمت در این سنگر موثر ورزشکاری متعهد و شایسته بود که در این مسیر هم از پای ننشست. چندین بار به مسابقات دو و میدانی و والیبال در سطح استان راه یافت، از خصوصیات اخلاقی وی خوش خلقی و همدردی با مستضعفان و شرکت و همکاری و هم گامی با نهادهای جوشیده انقلاب اسلامی را میتوان نام برد.
پابوسی امام رضا (ع)
در دوران دبیرستان شرکت فعال و مستمر در پایگاه مقاومت شهدای صالح آباد و برنامه ریزی و مدیریت فوق العاده وی باعث شد که از جانب مسئولین به عنوان تشویقی به زیارت مشهد مقدس اعزام شود، نکته جالب اینکه در حرم مطهر حضرت امام رضا (ع) عکسی به یادگار گرفته بود که پس از مراجعت بازهم مساله عشق به شهادت طلبی وی گل کرده و با حالتی التماس آمیز به مادرش گفته بود چنان چه شهید شدم این عکس را به عنوان یادگاری بر روی قبرم نصب کن و به این آرزو رسید و عکس مورد نظرش در همان جایی که سفارش کرده نصب شد.
عشق به روحانیت
شهید احمدیان عاشق شهادت بود و به حال شهیدان غبطه می خورد و در فراق اسیران می گریست و در نهایت شیفتگی خاص او به اسلام ناب محمدی (ص) و خط سرخ ولایت بود، همنشینی با بچههای مستضعف تسکین دهنده آلامش بود و عشق به روحانیت در وی شعله ور، چنان چه با روحانیت روبرو میشد آوای تکبیرش طنین انداز میشد.
اعزام به جبهه
وی نیز پس از به پایان رساندن دوران تحصیلات متوسطه و توفیق به اخذ دیپلم با توجه به اینکه سه، چهار ماه به خدمت سربازی اش مانده بود با اصرار فراوان و قبل از موعد مقرر به خدمت مقدس سربازی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعزام شد و به عنوان رزمندهای نیرومند و لایق و عاشق و شیدای سالار شهیدان در لشکر ۱۱ حضرت امیر (ع) مشغول به خدمت شد و پس از گذراندن ۱۱ ماه خدمت در یازده آذرماه ۶۳ حین مصاف و درگیری با مزدوران بعثی در منطقه مرزی چنگوله به آرزوی دیرینه خویش که همانا شهادت در راه خدا بود نایل آمد و در گلزار شهدای علی صالح (ع) مأوا گرفت.
انتهای پیام/