شهید سید مرتضی شریفی قمی فرزند سید حسن در سال 1348در شهر مقدس قم دیده به جان گشود و در اردیبهشت ماه سال 1365 در جزیره مجنون بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید حسن امینی در تاریخ 1336/4/20 در شهرستان آذرشهر دیده به جهان گشود ، وی تا پایان دوره کاردانی درس خواند و در سال 1360 ازدواج کرد و به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت ، وی در نهایت در تاریخ 1361/4/24 در شلمچه آسمانی شد ، شهید بزرگوار وصیت نامه خویش را تنها 3 روز قبل از شهادتش نوشته است.
هدف رفتن من به جبهه دلايل مختلفي دارد. اول آنكه بهخاطر عشق و علاقهاي كه به رهبر عزيزم و خاك وطنم داشتم. دوم آنكه ادامهدهندة راه شهيدان از جمله شهيد بختياري و كسائينژاد باشم و من بيشترين از عمرم را در جبههها گذراندم تا نگذارم كه ايران اسلامي به دست كافران و نامسلمانها بيفتد. حالا از جوانان تقاضا دارم كه صحنههاي جنگ را هيچوقت خالي نگذارند و خود را در اين امر الهي مسئول بدانند.
از امت حزب الله و شهیدپرور می خواهم که جبهه ها را خالى نگذارند و جنگ را تا پیروزى نهائى ادامه دهید و همیشه یار و یاور مظلومان باشید و هیچگاه لحظه اى از پاى ننشینید...
بعد از مرگ مرا در گوری در كنار شهيدان بخاك بسپاريد چون آنجا گوشه ای از كربلا می باشد و روی قبرم را لاله سرخ بكاريد كه رهگذران بدانند كه من قطره خونی بودم در ميان خونهای پر بهای ديگر.
اي کاش من یک پاسدار بودم » : براي رزمندگان این افتخار بس که امام میفرماید. پاسدار حقیقی و فرمانده حقیقی کسی است که فکر و ذکرش خدا باشد. رزمندگان با شهادتشان و خونشان درخت اسلام را بارور میکنند. شهیدان فکر و ذکرشان خداست.
وصیت بنده این است که در دوران جوانی چون یکبار به زیارت نجف و کربلا رفته ام و حال از جمهوری اسلامی دفاع می کنم و آرزویم شهادت می باشد و دوست دارم پیکرم را در نجف یا کربلا به خاک سپرده شود...
نگذارید زیبایی هاي زندگی، شما را از عبادت باز دارد. خدا را همیشه به یاد داشته باشید. نماز خود را ترك نکنید، مخصوصاً نماز جمعه را. مواظب باشید که ثروت و زیباییهاي دنیاي فانی شما را از هدفتان دور نکند.
اکنون که این وصیت نامه را می نویسم، وجودم پر از هیجان و خوشحالی می باشد. وجودی که لبریز از عشق خداوندی است. عشقی که به وسعت جهان است، عشقی که ایثار و از خود گذشتگی به انسان و انسانیت می آموزد.
از شما می خواهم که ناراحت نباشید و برای من گریه نکنید چون من این راه را کورکورانه انتخاب نکرده ام بلکه با آگاهی کامل انتخاب نموده ام و هدفم دفاع از دین خدا و کشور اسلامیم می باشد.
باید همه چیزمان را فداي اسلام کنیم. کاري کنید که شهدا از ما راضی باشند. ما تا آخرین قطره خونمان از امام عزیز جدا نخواهیم شد. ما بایستی پاسدار خون شهدا یعنی امام حسین و یاران باوفایش باشیم.
آنها که دنبال علم بدون جهت و بدون تزکیه رفتند، اشتباه کردند. به دنبال علم بدون تزکیه نباشید. ارسال پیامبران براي هدایت جامعه است. به جبهه آمدن من فقط انجام تکلیف از سوي مرجع و رهبرم میباشد.
ای عزیزان! وظیفه ی شما به عنوان اصحاب وفادار حسین ( ع ) کاملا" مشهود است و تنها راه، ادامه ی طریق شهدای کربلا و به یقین ادامه راه شهدای گلگون کفن انقلاب اسلامی است.