هر سال اربعین، خاک پای زائرین را توتیای چشممان میکردیم
به گزارش نوید شاهد ایلام، اربعین امسال را مانند
ماه محرمش درحالی تجربه می کنیم که حضور مهمانی ناخوانده، فیض حضور در راهپیمایی
اربعین را از مشتاقان اباعبدالله (ع) گرفته است. پای صحبت یکی از موکب دارانی نشسته ایم که زمانی
برای باز کردن راه کربلا در جبهه شجاعانه جنگید و حال چند سالی است که موکب دار
زائران حرم امام حسین(ع) است. نامش محمد سلمانی است اهل محمودآباد میش خاص. ایثارگر
و جانباز هشت سال جنگ تحمیلی. در تابستان
1359 پیش از آغاز رسمی جنگ تحمیلی برای حفاظت از پاسگاه های مرزی با
گذراندن دورۀ فشردۀ نظامی راهی پاسگاه مرزی انجیرک و تپه شینو شد. او در مورد آن
روزها می گوید: نوجوانی بیش نبودم که در تپه شینو نگهبانی می دادم. حراست از
مرزهای سرزمینم به من شجاعتی وصف ناپذیر داده بود. ما اولین نیروهای مردمی بودیم
که پیش از آغاز جنگ متوجۀ تعرض دشمن به مرزمان شدیم و با سلاح خودمان برای دفاع به
آنجا رفتیم. پس از پایان جنگ تحمیلی تا سال 1370 مسئول بخش موتوری لجستیک و بعد از
آن تا سال 1383 که بازنشسته شدم فرماندۀ ارشد تعمیرات لجستیک تیپ 11 امیرالمؤمنین(ع) بودم.
شوق وصال جایش را به غم هجر داده است
حاج سلمانی از حال و هوای این روزها چنین گفت: این روزها اینجا دلت بیشتر می گیرد، شوق وصال جایش را به غم هجر داده است و حکایت، قصۀ دل بریدن است. دلی که شیدای حرمی است که در سرزمین نینوا مأمن عاشقان دلسوخته است، عاشقانی که کیلومترها، پای پیاده به پابوسش می آیند و غم راه به عشق او فراموش می شود. هر سال اربعین، خاک پای زائرین را توتیای چشممان میکردیم و در موکب ها به انتظار قدوم مبارکشان بودیم اما امسال..... و بغض فروخورده اجازۀ شرح دلدادگی بیشتر را به او نمی دهد.
عشق به امام حسین(ع) و اهل بیت از همان کودکی مرا با مکتب عاشورا آشنا کرد
محمد سلمانی ادامه داد: کودکی بیش نبودم که در تکیۀ پدرم (کشکول سلمانی) که در خانۀ خودش هر سال برپا می کرد خادمی آقا را می کردم. عشق به امام حسین(ع) و اهل بیت از همان کودکی مرا با مکتب عاشورا آشنا کرد به طوری که بعدها در هشت سال دفاع مقدس تنها آرزویم باز شدن راه کربلا بود.
برپایی موکب
او با بغض گفت: چهار سال پیش با کمک دوستان موکبی را در نقطۀ صفر مرزی کنار بازارچۀ مرزی مهران تأسیس کردیم. به عشق بی بی دو عالم نامش را موکب محبان حضرت زهرا(س) گذاشتیم. هر سال 12 روز فعالیت داشتیم؛ شش روز قبل و شش روز بعد از اربعین. البته کارهای مقدماتی همچون تدارکات و استقرار این موکب از خیلی پیشتر شروع میشود ولی فعالیت رسمی و خدماتدهی آن بین 12 تا 13 روز است. موکب ابتدا در روستای خودمان برپا شد بعداً در چند روستای دیگر گسترش پیدا کرد و در آخر آن را به نقطۀ صفر مرزی بردیم. آنجا موکب داری حال غریبی دارد چرا که به کربلا نزدیک تر است. اعضای آن بچههای محمودآباد میش خاص هستند چه آنهایی که در میش خاص مقیماند و چه آنهایی که در جاهای دیگر ساکنند. این موکب هم هیئت امنا دارد. خودم مسئول هیئت هستم. انباری هم به آن اختصاص داده شده که در بقیۀ ایام سال وسایل و امکانات در آن نگهداری میشود. هزینههای این موکب از خیرین جمع میشود. نزدیک به شصت میلیون سالیانه از طرف خودم و خیرین برای این موکب جمع میشود که در موکب خرج پذیرایی از زائران میشود. تنها موکب میش خاص است که در مرز مستقر است. اعضا در دو شیفت سازماندهی میشوند. من خودم در هر دو شیفت معمولاً حضور دارم. نزدیک به 35 نفر عضو داریم که لباس فرم به تن میکنند و در آن ایام خدمت میکنند. تعدادی از دوستانی که در موکب یاریگر من هستند کسانی هستند که یک روزی همرزم خودم بودند از جمله: آقای موسی خیری و علی پاشا صادقی. دو دوست زحمت کش دیگرم به نام های محمد شکری و علیرضا خدادادی در مسائل مالی این موکب به من کمک می کنند.
و اما حال و هوای موکب امسال
محمد سلمانی از برنامۀ امسال موکبش چنین گفت: امسال به خاطر بسته شدن مرز ما موکب را نتوانستیم برپا کنیم اما پولی که هر سال خرج زائرین می شد به بسته های خوراکی اختصاص داده شد و بین فقرا در چند مرحله در سطح شهر ایلام توزیع شد. به خاطر رعایت پروتکل های بهداشتی امسال از درست کردن نذری و غذا خودداری کرده ولی به کمک فرزندانم آن را به صورت بسته های غذایی به نیازمندانی که در این ایام شرایط اقتصادی بدی را پشت سر می گذرانند داده شد. امیدوارم که امام حسین(ع) در روز قیامت شفیع همۀ ما باشد.
مصاحبه از گزارشگر افتخاری سایت نوید شاهد ایلام