لطفاً روی جیبم بنویس: «سرباز روح الله»
چهارشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۴۳
نوید شاهد - شهید «محمدکریم کریمی» از جمله شهدای جنگ تحمیلی است که سیزدهم آبان 1369 در منطقه مرزی مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. همرزم شهید در ذکر خاطره ای از وی چنین می گوید: چند ساعت قبل از شهادتش، از من خواست که روی جیب پیراهنش بنویسم: «سرباز روح الله!»... ادامه این خاطره را را در نوید شاهد ایلام بخوانید.
به گزارش نوید شاهد ایلام،شهید محمدکریم کریمی فرزند قنبرعلی اولین روز از آذرماه 1345 در روستای قلعه جوق شهرستان ملکشاهی دیده به جهان گشود.در اوج جوانی به عنوان پاسدار وارد لشکر حضرت امیر(ع) شد سرانجام در سیزدهم آذرماه 1369به علت تیر مستقیم دشمن به ناحیه پشت در ناحیه کانی سخت مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مزار این شهید گرانقدر در جوار امامزاده علی صالح(ع) قرار دارد.از وی دو فرزند به یادگار مانده است .
خاطره ای از همرزم شهید:
خاطره ای از همرزم شهید:
یکی از برادران پاسدار، به نام محمدکریم کریمی که مدت ها با هم دوست و همرزم بودیم، با حالتی روحانی و ملکوتی که تا آن لحظه از او ندیده بودم، در حالـی که آرپی جی و کوله پر از «موشک آن»، بر دوش داشت، پیش من آمد و گفت: برادر محمد، خسته نباشی! لطفاً روی جیبم بنویس: سرباز روح الله.
بنده هم با خودکار آبی، روی جیب سمت چپش که عکس امام خمینی(ره) را روی آن آویزان کرده بود، نوشتم: سرباز روح الله.
گفتم: برادر محمدکریم، مگه خبریه؟
جواب داد: اگه خدا بخواد، آره!
محمدکریم، از من تشکر کرد و به میان همرزمانش برگشت.
هوا رو به تاریکی می رفت، نماز را با جماعت ادا کردیم، بعد از صرف شام که سهم هر نفر، یک عدد کنسرو ماهی بود، بنا به دستور، نیروها را در قالب ستون، به ترتیب گروهان و دسته آماده کرده و آخرین نظارت ها و کنترل های خود را انجام دادیم.
بچه های اطلاعات (راهبر)، طبق معمول جلوتر از همه با فاصله خاص، حرکت را آغاز کردند. حدود سه، چهار ساعتـی پیاده روی داشتیم. در نهـایت، هرکدام از گروهان هـا و دسته هـایی که به عنـوان خط شکن عمل می کردند، در مسیرها و راه کارهای خود قرار گرفته و منتظر صدور دستور حمله شدند. سرانجام، در ساعت یک و نیم دوازدهم آذرماه 64، که مصادف با آخرین روز هفته بسیج نیز بود، این عملیات با رمز مقدس "یا الله” آغاز شد.
درگیری شدیدی بین ما و عراقی ها به وجود آمد. آتش پشتیبانی خودی هم، به خوبی ما را حمایت می کرد. بعد از مدتی درگیری، نیروهای ما به مواضع از پیش تعیین شده رسیدند و شروع به پاک سازی و انهدام تجهیزات و سنگرهای دشمن نمودند.
به هر حال، در این عملیات، عراقی ها متحمل تلفات و خسارت های زیادی شدند. هم درگیری با گروه فرسان که چند روز، قبل از این عملیات اتفاق افتاد و هم خود این عملیات، باعث تضعیف نیروهای عراقی و ایجاد روحیه مضاعف برای رزمندگان تیپ 114 و حتی برادران ارتش که در این منطقه به پدافند مشغول بودند، شد.
به هر شکل، ما با توجه به نوع مأموریت مان، بایستی بعد از رسیدن به اهداف خود، منطقه را ترک می کردیم. با سراغی که از وضعیت بچه ها گرفتم، در کمال تعجب متوجه شدم، برادر محمدکریم کریمی به شهادت رسیده است. بلافاصله، به یاد درخواستش افتادم، که چند ساعت قبل از شهادتش، از من خواست که روی جیب پیراهنش بنویسم: سرباز روح الله!
با خودم گفتم: عجب ارتباطی با خدا داشت و عجب علاقه ای به حضرت روح الله! یادش به خیر و روحش گرامی.
منبع: اداره اسناد و انتشارات
نظر شما