گفتگوی اختصاصی نوید شاهد با فاطمه ميرزايی جهادگر سفيد پوش ارتش؛
نويد شاهد - فاطمه میرزایی اهل شهرستان آبدانان، در حال حاضر مدیریت پرستاری بیمارستان 580 دزفول را بر عهده دارد. به مناسبت گرامیداشت روز ارتش پای صحبت‌های اين جهادگر سفیدپوش ارتش كه این روزها جای مانتوی سفیدش را لباس‌های آبی یک بار مصرف گرفته‌اند نشسته ايم.

به گزارش نويد شاهد ايلام؛ همه برای آسایش، راحتی و سلامتی خود و خانواده‌شان تلاش می‌کنند، در حالی که پرستاران آسایش، راحتی، سلامتی و جان خود را فدای دیگران می‌کنند. هر انسانی برای ادامه زندگی خود راه و شغلی را انتخاب می‌کند که درآمد کسب کند و زندگی مناسبی داشته باشد که این اقدام، محترم هم هست، اما بعضی‌ها انتخابی متفاوت دارند. نظامی‌ها از این دسته‌اند، جان خود را به میدان می آورند تا مردم امنیت داشته باشند، جامعه پزشکی و به ویژه پرستاران نیز از این دسته‌اند، آسایش و سلامتی خود را فدای سلامتی دیگران می کنند، این یک خط برجسته از زندگی افراد خاص است.
نوید شاهد ايلام به مناسبت گرامیداشت روز ارتش پای صحبت‌های جهادگر سفیدپوش ارتش؛ سرکار خانم فاطمه میرزائی نشسته است که در ذیل می‌خوانیم:
وی ضمن عرض تبریک به مناسبت روز ارتش و ایام مبارک ماه رمضان، قبولی طاعات و عبادات ملت ایران را از خداوند منان، در معرفی خود در کمال تواضع گفت: من فاطمه میرزائی اهل شهرستان آبدانان هستم، در حال حاضر به عنوان عضو کوچکی از جامعۀ پرستاری ارتش جمهوری اسلامی ایران، مدیریت پرستاری بیمارستان 580 دزفول را دارم. متولد 1360 هستم و در سال 1375 در حالی که پانزده سال بیشتر نداشتم در آزمون بهیاری ارتش شرکت کردم. پس از قبولی در آزمون کتبی با گذر از هفت خوان رستم تحت آموزش کادر علوم پزشکی و اساتید خوب ارتش جمهوری اسلامی در دبیرستان بهیاری نیروی هوایی تهران قرار گرفتم. در سال 1378 با اتمام دوره، در طرح تقسیم بهیاران به بیمارستان 580 شهرستان دزفول منتقل شدم. شوق خدمت به کشورم مرا به خدمت در ارتش واداشت. 25 سال سابقۀ کار در این بیمارستان دارم. در سال 1388 ادامه تحصیل دادم و توانستم در دانشگاه ملی جندی شاپور- علوم پزشکی دزفول مدرک لیسانس پرستاری را اخذ کنم. سال گذشته بر اساس رأی پرستاران شهر دزفول به عنوان نمایندۀ پرستاران شهرستان دزفول انتخاب شدم. چند سالی است که به عنوان مدرس دانشگاه علوم پزشکی شهرستان دزفول و دانشگاه آزاد همین شهر با آنها همکاری می‌کنم.

پرستار ارتش: نظامی‌ها جان خود را به میدان می آورند تا مردم امنیت داشته باشند

پرستاری یعنی عشق

میرزائی تأکید کرد: پرستاری تنها شغلی است که به آن علاقه دارم زیرا که در این شغل صبوری، عشق‌ورزی، مهربانی، ایثار و فداکاری را یاد گرفتم. چون به شغلم علاقه دارم و از جانم برای آن مایه می‌گذارم خدا را شکر همیشه در آن موفق هستم و سال‌های زیادی به عنوان پرستار نمونه در سطوح مختلف انتخاب می‌شوم. من به مردم کشورم افتخار می‌کنم به همین خاطر خدمت به آنها را مقدس می‌دانم. به جرأت می‌توانم بگویم راهی که پرستاران نظامی و یا نظامیان پرستار انتخاب کرده‌اند و در آن استقامت می‌ورزند یک انتخاب ممتاز است، نه انتخاب این راه در اراده هرکسی هست و نه کار کردن در این راه از دست هر کسی بر می‌آید.

بیمارستان ارتش و موکب اربعین

جهادگر سفیدپوش در خصوص عملکرد و اقدامات بیمارستان ارتش گفت: ارتش و بیمارستان‌های ارتش همیشه آماده به خدمت بوده‌اند در سیل، در زلزله، در جنگ و ... . اما از جمله اقدامات هر سالۀ ارتش(تا پیش از کرونا) حضور در مرز و موکب‌های اربعین برای خدمات‌دهی به زائرین عزیر می‌باشد. بیمارستان 580 ارتش که من در آن خدمت می‌کنم هر ساله به مدت دو هفته در منطقۀ چزابه درمانگاه و بیمارستان صحرایی می‌زند و من هر سال با توکل بر خدا به عشق امام حسین(ع) جزء کادر ثابت آن درمانگاه هستم که در مرز مستقر می‌شوم و به زائرین عزیز در حین ورود و خروج خدمات پزشکی و درمانی ارائه می‌دهیم. به لطف خداوند تمام سعی‌ام این بوده است که در شرایط بحرانی در طرح های مردم‌یاری شرکت کنم. در جریان درگیری مردم شهرستان اهواز با سیل بنیان‌کن داوطلبانه به یاری مردم رفتم.


نقاهتگاه شیخ انصاری

وی افزود: در اولین روزهایی که این ویروس منحوس شیوع پیدا کرده بود و تعدادی از مردم عزیز کشورم متأسفانه جان باختند با توجه با حساسیت و بحرانی که در شهرستان بزرگ دزفول به وجود آمده بود یک نقاهتگاه به عنوان مرکز نگهداری بیماران مبتلا به کرونا که شرایط قرنطینه شدن در منزل را نداشتند تعیین شد. این نقاهتگاه مخصوصاً از پدران و مادران پیر که کسی را برای پرستاری نداشتند و برای اینکه سایرین مبتلا نشوند نگهداری می‌کرد. در این محل از نظر خدمات درمانی، بهداشتی و غذایی به آنها خدمت‌رسانی می‌شد. هر بیمار دو هفته در آن نقاهتگاه بستری می‌شد و دوران نقاهتش را در آنجا می‌گذراند.

میرزائی همچنین اذعان داشت: در اوایل بحران به بیمارستان‌ها فراخوان دادند و در شهرستان دزفول من با کمک همکاران نیرو هوایی به صورت داوطلبانه در نقاهتگاه شیخ انصاری حضور پیدا کردم یعنی علاوه بر اینکه در بیمارستان خودمان شیفت‌های موظفی را پر می‌کردیم در نقاهتگاه هم شیفت می‌دادیم و گاهی اوقات به خاطر کمبود نیروی انسانی و تعدد شیفت‌ها ما شبانه‌روز به خانه نمی‌رفتیم. جا دارد همین جا از همسرم آقا محمد و دختر هفت‌ساله ام آوا که واقعاً در ایام کرونایی همه جوره پشتیبان من بوده‌اند تشکر کنم.

در نقاهتگاه شیخ انصاری دزفول من مدیریت پرستاری را بر عهده گرفتم. از آنجایی که با کمبود نیرو مواجه بودیم مجبور بودم هم در بیمارستان 580 که محل خدمتم است و هم در نقاهتگاه حضور داشته باشم. نقاهتگاه تا شهریور 1399 که آمار کرونا پایین آمد فعالیت داشت و بعد به صورت استندبای درآمد. در طول آن شش ماه که نقاهتگاه دایر بود من تمام آن مدت را با کارکنان نیروی هوایی پایگاه چهارم شکاری به طور شبانه‌روزی شیفت می‌دادم.

پرستار ارتش: نظامی‌ها جان خود را به میدان می آورند تا مردم امنیت داشته باشند
بیمارستان گنجویان و کووید 19

میرزائی با اظهار تأسف در خصوص آغاز پیک جدید کووید 19 گفت: اما متأسفانه مجدداً از اواخر سال 1399 یعنی اسفندماه، پیک و بحران جدید شروع شد و آمار به اوج رسید دوباره فراخوان زده شد و درخواست نیروی انسانی کردند و چون بزرگ‌ترین بیمارستان شهر دزفول بیمارستان گنجویان است من باز داوطلبانه به بیمارستان گنجویان رفتم و در حال حاضر در بخش‌های بستری بیماران کوید19 با همراهی چند تن از همکاران خدمت رسانی می‌کنیم.

ارتش و تشکیل بیمارستان‌های پشتیبان

وی در خصوص فعالیت سایر بیمارستان‌های ارتش گفت: در کل کشور حدوداً 32 بیمارستان ارتش داریم که از لحظۀ شناخته شدن کووید 19 تمامی این بیمارستان‌ها اعلام آمادگی کردند. یکی از اقدامات ارتش ایجاد بیمارستان‌های صحرایی و بیمارستان‌های پشتیبان است که این مراکز در این شرایط بحرانی حامی مردم هستند. ارتش مخصوصاً کادر پزشکی همیشه و در همه جا برای مردم عزیزمان کم نمی‌گذارد. در مواقع بحرانی همیشه در صحنه حاضر هستند. در تهران چندین بیمارستان که اصلی‌ترین آنها بیمارستان هاجر است شبانه روز به بیماران کرونایی خدمت می‌کند. بیمارستان های ارتش علاوه بر همکاری در امر بستری بیمارن و ایجاد نقاهتگاه، در توزیع بسته‌های حفاظت فردی از جمله ماسک، دستکش، مواد ضدعفونی کننده و .. نیز فعالیت دارند.

بیمارستان 580 ارتش

سخن به بیمارستان محل خدمت میرزائی رسید که او در این باره بیان داشت: اما بیمارستان580 علاوه بر اینکه در حال حاضر به خاطر شرایط بحرانی، بیماران کرونایی را بستری می‌کند مرکز 16 ساعته‌ای را هم راه اندازی کرده است. با توجه به اینکه در سطح شهر فقط دو مرکز وجود دارد برای گرفتن آزمایش PCR (تست کرونا) نیاز بود مرکز دیگری به این امر اختصاص داده شود که باز هم در این امر بیمارستان 580 اعلام آمادگی کرد و بخشی از آزمایشگاه بیمارستان را به عنوان یک مرکز 16 ساعته به تست کرونا اختصاص داد و توانست این گونه بار کاری را در سایر مراکز کم کند و این کمک بزرگیست به مردم عزیز شهرستان دزفول. از دیگر اقدامات بیمارستان‌های ارتش؛ گندزدایی و ضدعفونی کردن معابر و سطح شهر، منازل سازمانی و غیر سازمانی بوده است. در غربالگری و پایش بیماران کرونایی و بیماران غیر کرونایی نیز در صحنه حضور داشته و دارند.

خیرین دزفول؛ تهیه کنندگان اقلام حفاظت فردی

وی با اظهار خرسندی از عملکرد خیرین سراسر کشور از جمله شهرستان دزفول خاطر نشان کرد: در کنار همه اینها چون که اکثر مراکز با کمبود وسایل حفاظت فردی مواجه هستند و حتی برای خود کارکنان هم این اقلام کم است من موفق شدم با حضور تعدادی از خیرین شهر دزفول که واقعاً همیشه در صحنه هستند این مشکل را حل کنم. با کمک آنها توانستم هم برای پرسنل و هم مردم؛ دستکش، ماسک، لباس‌های حفاظت فردی و .. تهیه کنم.

پرستار ارتش: نظامی‌ها جان خود را به میدان می آورند تا مردم امنیت داشته باشند

دلتان برای یکدیگر بسوزد

روی صحبت پرستار دلسوز ارتشی با مردم بود وقتی که می‌گفت: اما روی صحبتم با مردم عزیز، مهربان و همیشه در صحنه است. آنهایی که در طی هشت سال جنگ تحمیلی شجاعانه از همه چیزشان گذشتند و با ایثار و فداکاری‌شان باعث سربلندی ایران شدند. الان هم با کرونا در جنگیم، بکوشید که از این جنگ نیز روسفید بیرون بیاییم.
وی افزود: باید بگویم که دیگر کادر درمان به تنگ آمده‌اند، خسته‌اند، استراحت و وقتی برای رسیدگی به خانواده خودشان ندارند. مردم بدانید که برای ریشه‌کن کردن این بیماری فقط باید اراده کنید باید جز در مواقع ضروری از خانه بیرون نروید، فاصلۀ اجتماعی را رعایت کنید، شست‌وشوی دست‌ها را جدی بگیرید، دید و بازدیدها را قطع کنید، در مراسمات عروسی و عزا شرکت نکنید اگر رعایت کنید روزهای خوب باز هم خواهند آمد. فقط باید شما اراده کنید تا بار کاری من و همکارانم کم شود.
اگر شما رعایت کنید به مرور زمان زنجیرۀ این بیماری قطع می‌شود. از روزی که این ویروس شیوع پیدا کرده و مدارس و مهدکودک‌ها تعطیل شده من دختر هفت ساله‌ام را با هزار ترس و اضطراب در خانه تنها می‌گذارم فقط به خاطر اینکه بتوانم به مردم خدمت کنم.

هشدارها را جدی بگیرید

میرزائی این جهادگر خستگی ناپذیر ارتش جمهوری اسلامی در مورد رعایت پروتکل‌های بهداشتی هشدار داد: خواهش می‌کنم تا قطع شدن این زنجیره دورهمی ها را فراموش کنید. به خدا بیماران کهنسال و والدین ما گناه دارند، وقتی می‌پرسیم چطور آلوده شده‌اند فقط از دید و بازدیدها ناراحتند. ضرورتی ندارد که شما حضوری و از نزدیک بروید برای دیدار والدین یا هر کس دیگر، به خاطر از دست ندادن آنها شرایط را درک کنید، با تلفن و تماس تصویری آنها را شاد کنید آنها وقتی بدانند که به خاطر خودشان این کار را می‌کنید قطعاً ناراحت نمی‌شوند چون ناقلان، اول نمی‌دانند آلوده‌اند و به دورهمی می‌روند و خیلی از اطرافیان از جمله آنهایی که به بیماری دیابت، فشار خون، نارسایی های قلبی و بیماری سیستمی دچار هستند آلوده می‌کنند. تا کی ما شاهد از دست دادن عزیزانمان باشیم. وقتی پای صحبت‌های بیماران کهنسال می‌نشینیم می‌فهمیم که خودخواهی فرزندان باعث این مشکل شده، آنها الان حتی برای نفس کشیدن عادی هم مشکل دارند یک لحظه نمی‌توانیم ماسک اکسیژن را از صورت آنها کنار بزنیم چون نمی‌توانند نفس بکشند تصور کنید شما نتوانید نفس بکشید چقدر برایتان زجرآور است.
نیروهای جهادی و پرستاران زیادی از آسایش خود گذشته‌اند و خدمت می‌کنند اما آنها هم آدمند و خسته می‌شوند. کمبودها را تحمل کنیم به امید روزهای خوش آینده.


خاطرات کرونایی

از میرزایی در خصوص خاطرات کرونایی پرسیدیم او با اظهار تأسف گفت: باید بگویم این ایام پر از خاطرات بد است. بدترین لحظۀ زندگی ام این است که هر موقع سر شیفت می‌روم می‌بینم بیماری که روز قبل زنده بوده، صحبت کرده و ما به او خدمت ‌رسانی کرده‌ایم تختش خالی است اما این خالی شدن نشانۀ ترخیص بیمار نیست بلکه نشانۀ فوت بیمارست. به نظرم هیچ لحظه‌ای بدتر از آن دقایق نیست.

یک خاطرۀ خوب کرونایی

پرستار مهربان سفیدپوش که این روزها جای مانتوی سفیدش را لباس‌های آبی یک بار مصرف گرفته‌اند گفت؛ اما یک خاطرۀ خوب از نقاهتگاه شیخ انصاری دارم و آن اینکه: در ماه‌های آغازین شیوع این بیماری با توجه به اینکه اطلاع رسانی کامل انجام نشده بود و فرهنگ و سواد عده ای از مردم پایین بود عده‌ای از خانواده‌ها عزیزانشان را در نقاهتگاه شیخ انصاری یا بیمارستان به حال خود رها می کردند و دیگر سراغ آنها نمی‌آمدند از ترس اینکه مبادا کرونا بگیرند اگر هم می‌آمدند از در ورودی فقط احتیاجات شخصی را می دادند و حتی حاضر به دیدن بیمار خود نمی‌شدند در آن ایام یک پسر 18 ساله نظرم را به خودش جلب کرد او عاشق پدر پیرش بود؛ پدری هشتاد ساله مبتلا به کرونا. از آنجایی که سایر افراد خانواده حاضر به پرستاری از پدرشان نشده بودند او با جان و دل در خدمت پدرش بود. به مدت دو هفته کارش را تعطیل کرد.
چون بعضی از بیماران مشکل اجابت مزاج داشتند نیاز بود یک نفر از خانواده، ساعاتی را در کنارشان بگذراند در این موارد ما اتاق مجزا به آن شخص می‌دادیم و او با نظارت ما و رعایت پروتکل‌های بهداشتی چند ساعت پیش او می‌ماند. آن پسر جوان بدون هیچ ترسی به پدرش کمک می‌کرد حتی ما به او گفتیم نیاز نیست شبانه روزی پیش بیمار بمانی فقط روزی یکی- دو ساعت کافیست اما او قبول نکرد و تمام کارهای پدرش را در آن دو هفته انجام داد و زمان ترخیص آنقدر شرایط بیمار خوب بود که باورمان نمی شد آن بیمار همان بیمار روز اول است که با حال بد با برانکارد او را آورده بودند و این بیشترش نتایج خدمت فرزندش بود. آن بیمار روز آخر با پای خودش رفت.

پايان كلام و آررزوي پرستار ميرزايي

بانوی جهادگر فاطمه میرزائی در پایان صحبت‌هایش ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات ملت ایران در این ماه مبارک گفت: تنها آرزویم این است که روزهای خوش دوباره به کشورم برگردد روزی که من بتوانم یک بار دیگر فرزندم را بدون اضطراب یک دل سیر بغل کنم، من خیلی وقت است که نمی‌توانم دخترم را ببوسم و بغل کنم به خاطر آرزوی مادران پرستار پروتکل‌ها را رعایت کنید. در این روزهای پربرکت دعا کنید که شر این ویروس از سر دنیا کم شود و ما باز هم خوشی‌هایمان را با هم تقسیم کنیم نه ناخوشی‌هایمان را. استرس بی‌مورد نداشته باشید با حفظ نکات بهداشتی و توکل بر خدا این بیماری از بین خواهد رفت و سپیدۀ سلامتی طلوع خواهد کرد.

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده