پیک نجات
نوید شاهد ایلام؛ شهید علیمرد مهرداد فرزند امین سومین روز از دی ماه 1344 در خانوادهای متدین در شهرستان مهران دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در شهر ایلام به انجام رسانید.
آغاز جنگ تحیملی عراق علیه ایران همزمان با ورود او به دبیرستان بود و این انگیزه ای بود بر دفاع از میهن اسلامی و کسب معلومات نظامی که در طی آن استعداد شگرف شهید نمایان گشت، شهید علیمرد مهرداد در عملیاتهای گوناگونی چون والفجر (1و3و5 و10) و نصر(4و8) شرکت داشت و صحنه هایی شگفت از رشادتها و شجاعتهای خود را به یادگار گذاشت وی نه تنها قائم مقام لشگر 11 امیرالمومنین (ع) بود بلکه از قهرمانان میدان رزم و شهامت به شمار می آمد.
سرانجام این شیر مرد عرصه کارزار در سومین روز از تیرماه 1367 در منطقه عمومی مهران هنگام تعقیب منافقین کوردل بر اثر اصابت ترکش خمپاره به وصال دوست شتافت. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای علی صالح (ع) قرار دارد.
خاطره ای از شهید علیمرد مهرداد راوی همرزم شهید:
سومین روزی بود که شهر مهران در محاصره منافقین قرار داشت. به اتفاق شهید مهرداد و تعداد دیگری از برادران به سه راهی صاحب الزمان(عج) رسیدیم. از پشت خاکریز در حال نظاره مواضع منافقین بودیم که انفجار بسیار مهیبی منطقه را دگرگون کرد. این انفجار مربوط به انبار مهمات تپه خورشیدی در شمال شرقی امام زاده سیدحسن (ع) بود.
شعله های آتش شعاع وسیعی از منطقه را فرا گرفت. در این هنگام، سه نفر از سمت چپ جاده مهران در حال حرکت به سوی خاکریز محل استقرار ما بودند. هر کس نظری داد. آنها را به اسارت بگیریم یا به سویشان شلیک کنیم.
شهید مهرداد ماشین را روشن کرد و روی جاده به سمت مهران به راه افتاد. شهید مهرداد در نزدیکی آنان ماشین را در مکانی مناسب متوقف کرد. افراد ناشناخته فرار کردند، گویی مسلح هم نبودند. علیمرد شجاعانه به تعقیب آنها پرداخت. وقتی با دوربین به نظاره پرداختیم، متوجه شدیم که هر سه نفر دستهای خود را بالا برده و تسلیم شدند. لحظه حساسی بود. علیمرد کم کم به آنان نزدیک می شد. در میان تعجب همگان شهید مهرداد آنان را در آغوش گرفت و با آنان روبوسی کرد.
وقتی به پشت خاکریز رسیدند، ملاحظه کردیم که آنان از نیروهای خودی بوده که مدت سه روز در محاصره منافقین بوده و بدون هیچ آب و غذایی توانسته اند به اینجا برسند. آنان اظهار کردند که با مشاهده ماشین تویوتا فکر کرده اند که ماشین منافقین است اما با دیدن شهید مهرداد و مشاهده عکس امام بر روی سینه وی و شیشه ماشین، خود را به شهید مهرداد تسلیم نموده اند. هر سه معتقد بودند که عکس امام و شهید مهرداد پیک نجات آنها بوده اند.