شروع مخفیانه فعالیت فرهنگی
به گزارش نوید شاهد ایلام؛ شش ماهه اول اسارت که شرایط بسیار خفقانآوری بر کل اردوگاه حاکم بود، واقعاً امکان هیچگونه فعالیت فرهنگی نبود و هرگونه تجمع و گفتگوی بیش از دو نفر با هم ممنوع بود و بهشدت سرکوب میشد.
حتی در وقت هواخوری دو نفر بیشتر حق نداشتند با هم قدم بزنند و نگهبانها مثل قرقی توی محوطه میچرخیدند و تمام تحرکات را زیر نظر داشتند. داخل آسایشگاهها هم اوضاع به همین منوال بود، اما در همین شرایط هم کلاسها و بحثهای دو نفره در حال شکلگیری بود.
در اوقات ناهار و شام که گروهای ده نفره غذایی دور هم جمع میشدیم فرصت خوبی بود و طوریکه جاسوسها متوجه نشوند و گزارش بدهند، سر بحثی باز میشد و عمدتاً مباحث قرآنی و مذهبی و آیات صبر و مقاومت و شهادت بود و تاریخ مجاهدت انبیاء و ائمه خصوصاً داستان حماسه کربلا و رشادتهای حضرت زینب سلامالله علیها و امام سجاد علیهالسلام و قافله اسرای اهل بیت. اینها تسکیندهنده بود برای بچهها و افرادی که اطلاعاتی در این زمینهها داشتند بیان میکردند و علاوه بر این ها بحث حفظ قرآن و ادعیه هم بود و سینه به سینه انجام میشد.
وقتی آدم با ظرافت به بعضی مسائل نگاه میکند میبیند که لذت و ماندگاری فعالیتهای زیرزمینی که در شرایط خفقان انجام میشود، هر چند کم باشد خیلی بیشتر از این هاست که آدم بدون هیچگونه محدودیتی دست به فعالیت هر چند گسترده بزند.
جنس فعالیتهای علمی، فرهنگی در اسارت بهخصوص سال اول از این دست بود و لذت خاصی داشت و همیشه توی ذهن و خاطره ادم میماند. هر چی دشمن تلاش میکرد که اوضاع را در کنترل خودش داشته باشد و با حمایت از جاسوسها کمترین و کوچیکترین تحرکات بچهها را زیر نظر داشت، اما خیلی وقتها با تیزهوشی و برنامهریزی هوشمندانه بچهها، شیرازه کار از دست دشمن در میرفت.
شاید کسی باور نکند یک عده اسیری که تحت نظارت کامل دشمن و شدیدترین فشارهای جسمی و روحی بودند، این همه تشنه تعلیم و تعلم باشند و از هر فرصتی برای فرهنگسازی و ترویج مبانی و آموزههای دینی خودشان و نشر و گسترش علوم مختلف تلاش کنند.
این قصه ادامه دارد...