کلینیک معنوی اسرا
به گزارش نوید شاهد ایلام؛ در آن شرایط بسیار سخت و غربت، یا باید خودمان را میباختیم و دچار یأس و ناامیدی، اضطراب و انواع امراض روانی میشدیم، یا به قلعه مستحکم و استوار آیات الهی پناه میبردیم و دلمان را با کلام خدا آرام میکردیم.
آیاتِ قرآن در اسارت برای بچهها علاوه بر اینکه درس زندگی بود، یک کلینیک درمانی فوقالعاده شفابخش نیز محسوب میشد که با زمزمه و تلاوت آیات آن، آلام روحی، روانی التیام پیدا میکرد.
یکی از داروهای بسیار مؤثر این کلینیک سوره «والعصر» بود که برایمان زیبا و دلنشین و آرامشدهنده بود.
با خودمان زمزمه میکردیم. «به عصر و زمان قسم که انسان در زیان و خسران است، مگر افراد با ایمان و نیکوکاری که صبر پیشه کرده و دیگران را به حق و صبر توصیه می نمایند.»
چقدر این آیات بکار ما می آمد. با خودمان میگفتیم یا باید با بیصبری و بیقراری در زمره افراد زیانکار قرار بگیریم و دنیا را که باخته بودیم، آخرتمان را هم تباه کنیم. یا راه صبر را در پیش بگیریم و همدیگر را به صبوری دعوت کنیم تا در زمره نیکوکاران و مؤمنان باقی بمانیم و همچنان مشمول نظر و لطف الهی باشیم و ما راه دوم رو برگزیدیم.
دلداریها و توصیههای مکرر یکدیگر به صبر و حفظ روحیه و امیدواری به آینده تحمل شرایط سنگینِ اسارت در مخوفترین زندان مخفی عراق را برایمان آسان میکرد. در این کلینیک دارویی وجود داشت که برای درمان اضطراب و بیقراری فوقالعاده مؤثر و شفابخش بود. آیه شریفه «الا بذکرالله تطمئن القلوب» با یاد و نام خدا دلها آرامش مییابد. این آیه چه آرامش و اطمینانی به ما میداد!
هر وقت بارِ مشکلات و رفتارهای وحشیانه بعثی ها بر دوشمان سنگینی میکرد با زمزمه و تکرار این آیه احساس سبکی میکردیم. اضطراب و بیقراری از ما دور میشد و دلمان آرام میگرفت. آرامشی غیرقابل توصیف.
با تلاوت این آیه نسیمی از رحمت و طمأنیه بر تمامی وجودمان میوزید که بیتردید با هیچ داروی آرامبخشی در جهان حاصل نمیشد. در کلماتش انگار اعجازی نهفته بود و اثرش را خیلی زود نمایان میساخت.
به هر جای این کلینک که وارد میشدیم و دست میگذاشتیم انواع داروهایی یافت میشد که هرکدام اثری شگرف در التیام دردهای روحی ما داشت و انرژیبخش برای ادامه راهی که پر از خطر و موانع متعدد بود، تا اینکه سالم به مقصد نهایی که رهایی از چنگال این نامردمان بود برسیم.
این قصه ادامه دارد...
انتهای پیام/