خاطرات شهید - صفحه 90

خاطرات شهید

رونمایی از کتاب زندگینامه شهید حبیب حسنی در دلیجان

دیار آفتاب - کتاب زندگینامه و خاطرات شهید حبیب حسنی با حضور مسئولان، خانواده های معظم شهدا، کارکنان و دانش آموزان دبیرستان شهید بهشتی دلیجان رونمایی شد.
پاسداشت شهدای مدافع حرم (9)

سرِ بریده ای که رسانه ای شد/ خانواده شهیدی که برای پیکر شهید از بیت المل هزینه نکرد

سردار شهید حاج عبدالله اسکندری هر چند رزمنده ای نام آور در جنگ تحمیلی بود، اما نام او وقتی سرزبان ها افتاد که به جمع مدافعان حرم پیوست و پیکر مطهرش پس از شهادت به دست گروه تروریستی «اجناد الشام» افتاد!
پاسداشت شهدای مدافع حرم (8)

چمچمه مار

منطقه ای در شمال پاکستان وجود دارد به نام پاراچنار. شیعیان این منطقه از سه طرف در محاصره ی طالبان قرار دارند. آنها شهدای بسیاری را در راه حفظ اعتقادات خود تقدیم کردند.
خط ایثار (3)

ادعای شیعه بودن، بی دردسر نیست!

مرا ببخشید که نمی توانم نزد شما باشم و به شما خدمت بکنم، چه کنیم که وظیفه چنین اقتضاء دارد، آخر مسلمان بودن و ادعای شیعه داشتن هم بی دردسر و بی زحمت نیست. هر کس که طاووس خواهد، جور هندوستان بایدش!
خط ایثار (2)

فقط من نیستم که تازه ازدواج کرده ام

خواهرهای عزیزم، نامه های پرمهر و محبت و پرمعنای شما به دستم رسید و بسیار خوشحال شدم ولی بعضی جاها مقداری ناراحت کننده بود، ان شاءالله که ظاهری بود و به خاطر این که من زودتر بیایم.
پاسداشت شهدای مدافع حرم (7)

شهید غریب افغانستانی و سه یادگار فاطمی

حقیقتاً غریبانه رفتند. اصلاً میدان جهاد باز شد که ناجوانمردانه و غریبانه بروند، اما! البته قسمت ما نبود که خونین پر و بال به لقا حق برسیم.
پاسداشت شهدای مدافع حرم (6)

«شهید دنی جرج جحا» مدافع مسیحی حرم حضرت سکینه (ع)

عاشورای سال 61 هنوز پایان نیافته است، قصه ی پرغصه کربلا همچنان جاریست و داستان شام، خیال تمام شدن ندارد!
خاطرات شفاهی شهدای گمنام (8)

عملیات بدر و گمنامی شهیدی نامدار در کرانه فرات

قبل از عملیات بدر وقتی با او مصاحبه کردند گفت: در این عملیات انشاءالله دیدار یار است. امیدوارم گمنام شهید شوم. جنازه ام به یاد سالار شهیدان کنار آب فرات و کنار او بماند!
خاطرات شفاهی شهدای گمنام (7)

سیره جهادی و اخلاقی شهید مصطفی ردانی پور

در فتح المبین به سختی مجروح شد. منتقل شد به بیمارستانی در تهران. وقتی حالش بهتر شد قصد بازگشت به جبهه داشت. اما هیچ پولی همراهش نبود. اما می دانست چه کند!

«یک دیدار، یک خاطره» در گفت و شنود با دکتر صادق زیباکلام : پرکار و صبور بود....

آن آقا به شهید مفتح گفت که خیلی از اینها نماز هم نمی خوانند و حالا برای ما انقلابی شده اند. مرحوم مفتح پرسیدند، مگر شما کنترل می کردی که کدام یکی از کارگرهایت نماز می خواند یا نمی خواند؟ ایشان حرفی نزد...
پدر شهید اصغر نعمتی در گفت و شنود شاهد یاران:

داوطلبانه از شهید مفتح حفاظت می کرد...

هنوز بسیار خردسال بود که گوش جانش با نغمات قرآن آشنا شد و دلش به معارف روحپرور شریعت خو گرفت، از همین رو هنگامی که در روز نماز تاریخی عید فطر، شکوه ایمان را در چهره و قامت آن مجاهد نستوه دید.
بمناسبت تولد شهید بهرام گل آور؛

«بیست شب بی خوابی» راوی خاطرات شهيد بهرام گل آور

در جزیره مجنون رزمندگان اسلام چشم امید به ما دارند و ما موظف هستیم که به طریق ممکن ارتباط آنان را عقبه حفظ نماییم تا روحیه آنان بالاتر رود.
خط ایثار (1)

همه برای شهادت آمده اند!

هم اکنون در سالنی به طول 150 و عرض 50 متر مستقر می باشیم که حدود هشت دهم آن را تخت های دو طبقه قرار داده اند که تمام داوطلبین برای اعزام به جبهه بر روی آنها خوابیده اند.

سیرت پاسداران نهضت امام خمینی

سیرت پاسداران نهضت امام خمینی کتابی درباره زندگی و مبارزات روحانی شهید حاج شیخ جواد قاسم پور آرانی است
خاطره ای از شناسایی پیکر شهید تندگویان؛

شهید تندگویان بعد از آزادی اسرا شهید شدند

دکترمحمدمهدي اعتمادي، دوست صميمي شهيد تندگويان، کسي است که به‌سبب رسيدگي به دندان‌هاي آن شهيد در زمان حيات، براي تشخيص پيکر پاک آن عزيز همراه هيأت اعزامي به عراق رفت تا در صورتي که جسد قابل شناسايي نبود، از روي شکل دندان‌هاي شهيد،جنازه را تشخيص دهد.
خاطرات شفاهی شهدای گمنام (5)

سلوک سرخ «سردار شهید مصطفی ردانی پور»

هنوز یک سال از تولدش نگذشته بود که مریض شد. خیلی حالش بد بود. رفته رفته حالش بدتر شد. آنقدر که قبل از طلوع آفتاب از دنیا رفت! جنازه بچه را داخل کفن پیچیدیم. صبر کردیم تا پدر بیاید و او را دفن کند!
پاسداشت شهدای مدافع حرم (5)

شهید افغانستانی مدافع حرم که دل در گرو علی اکبر (ع) داشت

مهدی صابری یکی از شهدای افغانستانی مدافع حرم است. او فرمانده گروهان حضرت علی اکبر علیه السلام نیروی متخصص فاطمیون بود.
پاسداشت شهدای مدافع حرم (4)

شهید رضا بخشی: فاطمیون برای نیرو نمایی در سرزمین قدس آماده اند

آن روز مشهد حال و هوای دیگری داشت. شهر پر شده بود از تصاویر چند شهیدی که قرار بود تشییع شوند. با یک نگاه به تصاویر آنان و چشمان بادامی این دو شهید می شد حدس زد کار اتباع کشور همسایه یعنی افغانستان هستند.

منتظر فرمانده/ شهید علی محمدی پور

پشت کامیون پر از نیرو بود. حاج علی از کامیون بالا رفت و به زور خودش را بین دیگران جا داد . چاره ای نبود خواسته بودیم زرنگی کنیم، ولی حالا اصلاُ جا گیر نمی آوردیم!
خاطرات شفاهی شهدا گمنام (4)

حاج احمد متوسلیان و یک قرار ویژه برای نبرد با اسرائیل

تمام بدنش آثار شکنجه بود. آثاری بود به جامانده از زندانهای ساواک. سال 58 و از روز اول درگیریهای کردستان به مریوان آمد. فرماندهی سپاه آنجا را به عهده گرفت.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه