قسمت دوم خاطرات شهید «علیرضا حیدری»
شهید «علیرضا حیدری» نقل میکند: «گفتم: دیگه نرو ارتش بیا تا همینجا کاری برات دست و پا کنم. جوابم را نداد. به نظر میرسید با خودش درگیر است. میخواست راهش را انتخاب کند. با فرمان امام(ره) تصمیمش را گرفت و گفت: باید برگردم پادگان، اگه قراره خدمتی کنم الان وقتشه.»
کد خبر: ۵۷۸۷۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۶
خاطرهای از شهید «احمد مجرد»
خواهر شهید تعریف میکند: همیشه احمد را در خواب میدیدم، با روی باز و چهرهای نورانی، کنارم مینشست و راهنماییم میکرد. میگفت؛ از رحمت خدا ناامید نشوید و بعد راه حلی برای مشکل پیش آمده پیدا میکرد و میرفت. من ایمان دارم که برادرم زنده است و شاهد اعمال ماست.
کد خبر: ۵۷۸۷۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۵
خاطرهای از شهید «جعفر حاجتی بیکاه»
برادر شهید تعریف میکند: روزی که میخواست به جبهه برود دو تا از برادران دیگرم در جبهه حضور داشتند، مادرم به جعفر گفت؛ صبر کن تا برادرانت از جبهه برگردند بعد از آن میتوانی به جبهه بروی.
کد خبر: ۵۷۸۶۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۵
در گلزار مطهر شهدای قزوین؛
مراسم دعا و استغاثه به امام زمان(عج) در گلزار مطهر شهدای قزوین برگزار میشود.
کد خبر: ۵۷۸۶۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۲
شب خاطره روایتی از «جانبازان انفجار پیجر» روز پنجشنبه ۳آبان ماه، ساعت ۱۶ در تقاطع خیابان حافظ و سمیه در سالن سوره حوزه هنری برگزار میشود.
کد خبر: ۵۷۸۵۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۱
۳۶۲امین برنامه شب خاطره روایتی از جانبازان انفجار پیجر در لبنان روز پنجشنبه ۳ آبان ماه، ساعت ۱۶ واقع در تقاطع خیابان حافظ و سمیه در سالن سوره حوزه هنری برگزار میشود.
کد خبر: ۵۷۸۵۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۱
خاطرهای از شهید «عباس محبی»
برادر شهید تعریف میکند: عباس در زمانی که تظاهرات و شعارنویسیها به صورت علنی بود و همهی مردم دست به دست هم داده بودند او نیز به همراه دوستانش شروع به فعالیت نمودند و اغلب در قسمتهایی از شهر که تراکم نیروهای طاغوت و ساواک بیشتر بود فعالیت میکردند.
کد خبر: ۵۷۸۵۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۱
خاطرهای از شهید «قنبر عسکری کوویی»
مادر شهید تعریف میکند: پسرم خیلی تواضع داشت، وقتی به خانه میآمد کمکم ظرفها و لباسها را میشست. وقتی به او اجازه نمیدادم که این کارها را انجام دهد به من میگفت؛ مادر من برای اینکه خدا از من راضی باشد کمکت میکنم.
کد خبر: ۵۷۸۴۷۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
گرامیداشت شهید «یحیی سنوار» با حضور مسئولان و مردم شهیدپرور بویژه خانوادههای شهدا و ایثارگران در بوئینزهرا برگزار میشود.
کد خبر: ۵۷۸۴۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
خاطرهای از شهید «حسین دهقانی سیاهکی»
مادر شهید تعریف میکند: پسرم همیشه میگفت؛ من باید بروم و برای حفظ اسلام در راه خدا خون بدهم. آنهایی که به جبهه رفتهاند هم مانند من پدر و مادری داشتند و من خونم رنگینتر از دیگران نیست، باید از میهن خود دفاع کنم.
کد خبر: ۵۷۸۳۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۹
یادمان و حسینیه شهدای گمنام کوهین با حضور مسئولان و خانوادههای شهدا و ایثارگران افتتاح شد.
کد خبر: ۵۷۸۲۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
مراسم بزرگداشت شهدای مهر ماه شهرستان البرز در گلزار مطهر شهدای شهر الوند برگزار شد.
کد خبر: ۵۷۸۲۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
در محفل کوی نیکنامان؛
همزمان با برگزاری ویژهبرنامه نخستین اجلاسیه شهدای غریب در اسارت استان لرستان با عنوان «محفل نیکنامان» کتاب «ایستاده در قفس» رونمایی شد.
کد خبر: ۵۷۸۲۳۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۶
مراسم هفتگی هیئت خادمین گلزار شهدا در گلزار شهدای شهر الوند برگزار میشود.
کد خبر: ۵۷۸۲۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۶
برادر شهید «حسن حسنزاده جویباری» میگوید: شهید تعریف میکرد که یک بار وارد خاک عراق شدند و نزدیک بود به اسارت گرفته شوند میگفت که یک آیهای از قرآن را خواندیم عراقیها از پیش ما رفتند، ولی ما را ندیدند.
کد خبر: ۵۷۸۲۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۵
مراسم یازدهمین سالروز شهادت «محمود رفیعی»، گرامیداشت شهادت حجتالاسلام والمسلمین شهید «سید حسن نصرالله»، دبیرکل حزبالله لبنان و شهدای جبهه مقاومت برگزار شد.
کد خبر: ۵۷۸۱۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۵
شهید «مراد ثباتی» فرمانده اطلاعات عملیات تیپ امام هادی سپاه پاسداران ایلام بود که مهرماه ۱۳۶۶ در منطقه مرزی بانه به درجه رفیع شهادت نایل آمد. در ادامه تصاویری از این شهید گرانقدر منتشر می شود.
کد خبر: ۵۷۸۱۵۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۵
برادر شهید «یدالله تقیزاده ساروکلایی» میگوید: بسیار مقید به حق الناس بوده و انس و علاقه شدیدی به قرائت قرآن داشت.
کد خبر: ۵۷۸۱۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۵
برادرشهید «سیدحسن حسینی» میگوید: در مورد خواندن نماز حساسیت خاصی داشت حتی با آن جسم بیمارش صبح اول وقت، برای نماز بیدار میشد.
کد خبر: ۵۷۸۱۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۴
خاطرهای از شهید «محمدرضا خسروانی خمسه»
مادر شهید تعریف میکند: یک روز که به دریا رفته بود نتوانست ماهی صید کند. آمد منزل و به من گفت؛ شرمنده مادر! دست خالی برگشتم، انشاالله فردا صبح با توکل بر خدا و مدد گرفتن از حضرت زهرا(س) قطعاً دست خالی بر نمیگردم...
کد خبر: ۵۷۸۰۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۴