عاشقان حسین (ع) راه پرخطر حسین گونه زیستن را بی رهرو نمی گذارند
به گزارش نوید شاهد ایلام، چند روز بیشتر به ماه محرم نمانده بود بچه ها خود را برای عزاداری و سوگواری عاشورا آماده می کردند. ارشدها به سراغ مسئولین اردوگاه رفتند تا اجازه یک مراسم سوگواری را به طور آزادانه بگیرند اما دست خالی برگشتند و گفتند که سرگرد بعثی با بی شرمی تمام گفته که در ارتش عزاداری برای امام حسین (ع) ممنوع است. مظلومیت امام حسین (ع) دوباره بر عاشقانش آشکار شد، تمام اردوگاه به اندوه فرو رفت اما ما نباید تسلیم می شدیم، نباید با حرف سرگرد بعثی از اعتقاد خود بر می گشتیم.
موج عشق اردوگاه را در بر گرفت، از پنجره آسایشگاه ورود نگهبانان را کنترل می کردیم و هر شب از ساعت 11 تا 12 به مراسم می پرداختیم، عشق به امام حسین (ع) فضای معنوی را به آسایشگاه ها بخشیده بود. شب عاشورا داشت نزدیک می شد دوباره وحشت به دل بعثی ها افتاده بود از ترس اینکه دست به شورش بزنیم. تعداد نگهبانان را بیشتر کردند اما موجی که باید بر می خواست آمده بود و دیگر قابل کنترل نبود. از هر آسایشگاهی صدای یا حسین (ع) بلند می شد.
در اردوگاه ما چند نفر از خواهران بسیجی نیز در آسایشگاه دیگری در بند بعثی ها بودند که صدای نوحه و مرثیه ای که شعارهای جبهه همراه با نوحه می خواندند به آسایشگاه های دیگر رسید. سرباز عراقی از پنجره به آنها هشدار داد که ساکت شوید ولی آنها کوتاه نیامدند. در آسایشگاه بغل آسایشگاه خواهران تعدادی از اسرا جانباز بودند که صدای یاحسین و اعتراض آنها نیز به رفتار یزیدگونه بعثی ها بلند شد و موج حسین حسین هر لحظه بیشتر اوج می گرفت که تمام اردوگاه را در برگرفته بود و اینجا ثابت شد که عاشقان حسین (ع) هرچند در بند باشند و تیغ بی رحمی ها تهدیدشان کند باز دست بر نمی دارند و راه پرخطر حسین(ع) گونه زیستن را بی رهرو نمی گذارند.