شهید معلم فضلالله عسکری: تا آخرین قطره خون پشتیبان ولایت باشید
به گزارش نوید شاهد یزد، شهید «فضل الله عسکری بشکانی» 4 فروردین 1342 در شهرستان بافق به دنیا آمد. پدرش اسدالله كشاورزی میكرد و مادرش فاطمه نام داشت. دانشجوی دوره كاردانی در رشته تربیت معلم بود. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی به جبهه رفت. سرانجام 18 اردیبهشت 1361 با سمت تک تیرانداز در خرمشهر بر اثر اصابت تركش و گلوله آرپی جی و سوختگی به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای روستای حسین آباد سبزدشت تابعه زادگاهش به خاک سپرده شد.
وصیت نامه:
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام بر امت اسلام، سلام بر یاران روحالله و سلام بر ملت قهرمان ایران.اینجانب، فرزند کوچکی از این امت اسلامی که انشاءالله مورد تأیید خداوند قرار گیرد، با علم به اینکه شهادت را افتخاری بزرگ و سعادتی عظیم میدانم، راه خود را انتخاب نمودم. با اینکه از ابتدای جنگ مایل به شرکت در آن بودم، هرگز این افتخار نصیبم نشد؛ شاید خواست خداوند بود که در این مقطع، به جبهه حق علیه باطل عازم شوم و امروز جان را تسلیم جانان کنم؛ چراکه همه ما بهسوی او بازمیگردیم و این دنیا جز آزمایشی بیش نیست.
اما چند وصیت دارم که به شرح زیر است:
1. از امام امت، خمینیِ بتشکن، تا آخرین قطره خونی که در رگهایتان جاری است و تا زمانی که توان حرکت و دفاع در برابر کافران و ابرقدرتهای جهان دارید، پشتیبانی کنید و پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به شما نرسد.
2. یاران و خدمتگزاران اسلام و نمایندگان امام که اکنون زمام حکومت را به عهده دارند، تا میتوانید یاری کنید و در کارها پشتیبانشان باشید. در مقابل کمبودها و نارساییهای انقلاب، صبر پیشه کنید و دیگران را نیز به صبر دعوت نمایید.
3. پس از شهادتم، اگر دشمنی دیگر از نقطهای دیگر شما را مورد حمله قرار داد، با قدرت در برابرش بایستید. هرگز تسلیم نشوید و از حسین (ع) درس بگیرید و ادامهدهندگان راه او باشید.
4. از کلیه برادران، خواهران، دوستان و اقوامی که در مدت عمرم به آنان زحمت دادهام و احیاناً از من رنجیدهاند، طلب بخشش دارم و برای آنان از خداوند، عمر باعزت و پربرکت مسئلت میکنم.
5. مرا در قبرستان حسینآباد به خاک بسپارید. کسی برایم گریه نکند. برادرانم حق فرزندی را در قبال پدر و مادرم ادا نمایند و از هرگونه کوتاهی پرهیز کنند. رسالت خود را در قبال خونهایی که تا کنون ریخته شده، فراموش نکنند.
و چند خطی خطاب به خانواده، برادران و خواهرانم: امیدوارم اکنون که به این فیض رسیدهام، پدر و مادرم مرا ببخشند که در دوران زندگی و حیات، نتوانستم کوچکترین حق فرزندی را ادا کنم. از برادران و خواهرانم میخواهم به اجرای احکام اسلام پایبند باشند؛ چراکه پاداش اعمالشان، چه در این دنیا و چه در آخرت، به خودشان بازمیگردد.
من در این دنیا چیزی ندارم که ذکر کنم. فقط آنچه از کتاب و چیزهای کوچک و ناقابل باقی مانده، اگر متعلق به خودشان است، بردارند. و اگر چیزی باقی ماند، آن را به طرز صحیحی انفاق کنند.
والسلام
فضلالله عسکری