یادها و خاطره ها
مدت زيادي بود که او را نديده بودم. با هم سلام و عليک و خوش و بشي کرديم و از او معذرت خواستم در جواب گفت: اين واقعه سبب شد تا شما را پس از مدت ها ببينم...

نوید شاهد ایلام

خاطره هایی از زبان همرزم شهید رضا ترنیان
صفر اکبري در خصوص شهيد رضا ترنيان مي گويد: «زماني که من و تعدادي از نيروهاي تيپ114اميرالمؤمنين(ع) در کردستان عراق سرگرم فعاليت هاي شناسايي بوديم، از من خواستند تا براي انجام يک مأموريت به ايلام مراجعه کنم. ترنيان هم آن زمان در قلاويزان مستقر بود. هنگامي که در حين انجام مأموريت، با يک دستگاه خودرو تويوتا از جويباري مي گذشتم، يک نفر مشغول شستن موتورسيکلتي بود و مقداري گل و لاي از زير چرخ ماشين به لباس هايش پاشيد. بلافاصله از خودرو پياده شدم تا معذرت خواهي کنم. ديدم ترنيان است. مدت زيادي بود که او را نديده بودم. با هم سلام و عليک و خوش و بشي کرديم و از او معذرت خواستم. در جواب گفت: "اين واقعه سبب شد تا شما را پس از مدت ها ببينم و ديداري تازه کنم.” پرسيدم: چرا شال و کلاه کرده ايد؟ گفت: "مي خواهم به مرخصي بروم.” مدتي پس از آن ديدار، شنيدم که در قلاويزان به شهادت رسيده و به کاروان شهيدان پيوسته است.»

گوشه هايي از خصوصيات اخلاقي و رفتاري از زبان همرزم شهید
 صفر اکبري، همرزم شهيد ترنيان، در خصوص شهيد ترنيان چنين مي گويد: «آشنايي من با رضا ترنيان به دوران تحصيلات ابتدايي در شهرستان مهران برمي گردد. زيرا همشهري بوديم. با آغاز جنگ تحميلي رضا به نهاد مقدس سپاه پيوست و در واحد تعاون به فعاليت پرداخت. يکي از وظايف واحد تعاون، خدمت به خانواده هاي شهدا، جانبازان، ايثارگران و مجروحان جنگ بود. خدمت در آن، بردباري زيادي را طلب مي کرد؛ انتظاراتي داشتند که مي بايست برآورده مي شد. شهید ترنيان در بعضي مواقع مورد پرخاشگري واقع مي شد؛ اما از آن جا که انساني صبور بود  با سعه صدر با مسايل برخورد مي کرد.
 

خلاصه ای از زندگینامه فرمانده گردان شهيد رضا ترنيان

شهيد رضا ترنیان در دومین روز از شهریورماه 1343  در شهرستان مهران محفل خانواده ي الياس و كشور را روشن و گرم نمود وي در سن 7 سالگي وارد مدرسه شد وي دوران راهنمايي را تجربه مي  كرد كه شهر شهيد مورد آماج گلوله هاي تانك دشمن بعثي قرار گرفت و شهيد همزمان به سپاه پاسداران پيوست و در عملياتهاي كربلاي يك و دو والفجر 5 نقش تعيين كننده اي داشت وي به سمت معاونت گردان و سپس فرمانده گردان ويژه منصوب و عاقبت در اولین روز از خردادماه 1366  در حين رشادت در قلاویزان مهران بر اثر تركش خمپاره ي دشمن به لقاء حق شتافت.از شهيد 1 فرزند دختر به يادگار مانده است و مزار پاک این شهید گرانقدر در صالح آباد قرار دارد.روحشان شاد
 
 
منبع : اداره هنری، اسناد و انتشارات - معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده