دومین روز از مهرماه 1359 شهر مهران بوسیله حمله شدید توپخانه و پیاده نظام و تانک عراق محاصره می شود و "شهید سالکی" به خاطر اینکه بی سیم گروهان به دست ارتش بعث صدام نیفتند بی سیم را بوسیله چند نارنجک دستی منفجر می کند. نوید شاهد ایلام در سالگرد این شهید قهرمان و در هفته دفاع مقدس به معرفی وی پرداخت.
به گزارش نوید شاهد ایلام، شهید طاهر سالکی فرزند ذکور موسی سال 1330 در روستای رستم آباد مهران متولد شد با تلاش و جدّیت خود و با وجود مشکلات زیاد توانست تا سوم متوسطه تحصیل نماید وی علاقمند به ورزش بخصوص کشتی، دو میدانی و شنا بود، جوانی متدین و محجوب بود.
در سال 1348 برای مسابقات دو استانی عازم ایلام شد و مقام دوم به دست آورد. سپس در سال1350 و در سن بیست سالگی جهت استخدام در نیروی هوایی عازم تهران گردید، ولی متاسفانه در نیروی هوایی  به عللی موفق نشد و در ژاندارری پلیس راه به درجه گروهبان دومی مفتخر گردید. چون فردی مردمی بود به پلیس راه کرمانشاه  منتقل گردید، به این خاطر آن منطقه را انتخاب نمود، چون با کلیه رانندگان آن منطقه آشنایی داشت و از اذیت و آزاری که رانندگان آن منطقه قبلا رنج می بردند به سهم خود کمکی کرده باشد.

وی در این پاسگاه بدون اینکه فردی را از خود ناراضی کرده باشد خدمت صادقانه نمود با مردم و در میان مردم نفوذ زیادی داشت. تا اینکه در اردیبهشت 1357 پس از یک ماه زندان و کسر حقوق و یکسال تاخیر تأخیر درجه رژیم آمریکایی پهلوی او را به شهر ماکو مرز بازرگان منتقل نمودند. وی چون کارش فقط برای رضای خدا بود. در اوج انقلاب و مبارزات مردم با اینکه شهر ماکو شهری دور از دیار و زادگاهش بود ولی احساس قربت نمی نمود و ماکو و مهران تفاوتی برایش نداشت. او می گفت: انسان باید از خود گذشت و ایثار داشته باشد و کردارش خداگونه بشاد. تا اینکه انقلاب اسلامی ایران در 22 بهمن سال 57 به ثمر رسید و در سال 58 به هنگ ژاندارمری ایلام منتقل شد و به خدمت مردمی و صادقانه خود ادامه داد.
چون فردی زیرک و شجاع و روحیه ای قوی داشت سخت ترین مأوریت ها را تقبل می نمود، در موقع هجوم ناجوانمردانه ارتش مزدور بعثی صدام به کشور اسلامی ایران در اوایل جنگ بود که با همکاری ژاندارمری و سپاه بیشتر اوقات به جبهه ها برای مأموریت می رفت و احساس خستگی نمی نمود. در هر فرصتی که به مهران می آمد به ما می گفت که می خواهم به مهران منتقل شوم با اینکه جنگ روز به روز در مرزها ی مهران شدت می یافت ولی او در اواخر تیرماه سال 1359 یعنی درست دو ماه و چند روز قبل از سقوط و اشغال شهر مهران به گروهان ژاندارمری مهران منتقل شد.
با اینکه درگیری با مزدوران بعثی صدام شدت یافته بود او احساس راحتی و خوشحالی می کرد که پس از 10 سال دوری از زادگاه به دیارش خدمت می کند و شب و روز با ارتش بعثی صدام در کنار برادران دیگرش می جنگد.
تا اینکه در دومین روز از مهرماه 1359 شهر مهران بوسیله حمله شدید توپخانه و پیاده نظام و تانک عراق محاصره می شود و شهید به خاطر اینکه بی سیم گروهان به دست ارتش بعثی صدام نیفتند بی سیم را بوسیله چند نارنجک دستی منفجر می کند.و خود نیز در حین و گریز جنگ، ترکش خمپاره به سرش اصابت می نماید و حسین وار شهید می شود.از وی سه فرزند پسر به یادگار مانده است. مزار این شهید والامقام در جوار امامزاده سید حسن (ع) قرار دارد.
منبع: اداره اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام
 
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده