یک پرستار سختکوش شهرستان آبدانان که در حین خدمت به بیماران کرونایی خود نیز به این بیماری مبتلا شده و بهبود یافته است، می گوید: «کرونا بیماری سخت و کشنده است اما در کنار همه مصایب و مکافات‌هایش، جلوه‌های زیبایی هم دارد و امروز نوعی ایثار اجتماعی، مشارکت و همبستگی ملی در جامعه شکل گرفته که در تاریخ ملت ایران ثبت خواهد شد.»
به گزارش نوید شاهد ایلام "شکوفه جایروند" فارغ‌التحصیل رشته پرستاری، متأهل اهل آبدانان و ساکن ایلام  که از سال ۹۱ تاکنون در شغل پرستاری مشغول فعالیت است اظهار کرد: در قسمت آی.سی.یو بیمارستان امام خمینی(ره) مخصوص بیماران تصادفی و حوادث مشغول بکار بودم که با شیوع کرونا به بیماران کرونایی اختصاص یافت و اکنون مسئول این بخش هستم و با افتخار به آن ها خدمت می‌کنم.

وی که متأهل و دارای یک فرزند دختر ۹ ساله است با اشاره به سختی کار پرستاری در ایام شیوع کرونا، افزود: بخاطر ادامه خدمت مطلوب تر به بیماران کرونایی از ابتدای شروع این بیماری خانواده و دخترم در زادگاهم آبدانان ساکن شده‌اند و من به تنهایی در ایلام به صورت شبانه‌روز مشغول خدمت به بیماران کرونایی هستم.


این بانوی پرستار در گفتگو با خبرگزاری ایرنا درباره نحوه ابتلا به ویروس کرونا گفت : بعد از گذشت چند هفته خدمت به بیماران کرونایی برای دیدار با خانواده‌ام سه روز مرخصی گرفتم و به آبدانان آمدم که در ۱۲ فروردین ۹۹ با علایم تنگی نفس خفیف به بیمارستان رسول اکرم(ص) آبدانان مراجعه و پس از انجام آزمایشات مخصوص تست کرونا معلوم شد ریه‌هایم درگیر شده و در مراحل اولیه بیماری قرار دارم . بلافاصله جهت ادامه مداوا به بیمارستان شهید مصطفی خمینی(ره) اعزام و درکنار دیگر بیماران کرونایی مورد معاینه و مداوا قرارگرفتم.

پرستار جایروند در خصوص اولین احساس بعد از شنیدن تست مثبت کرونا، گفت: سخت‌ترین لحظه برای پرسنل درمانی پذیرش بیماری خودشان است چون همیشه عادت کرده‌ایم پرستار دیگران باشیم و خود را قوی نشان بدهیم و ایده‌آل معرفی کنیم تا مایه دلگرمی بیماران شویم اما در این لحظه پراضطراب آدم هر چقدر سعی می‌کند خودش را قوی نشان بدهد یک جایی کم می‌آورد و مجبور است تسلیم سرنوشت شود.

جایروند ادامه داد: طبیعی است که خیلی ناراحت شدم ولی نگذاشتم کسی متوجه عمق ناراحتی و نگرانی من شود و زود خودم را آماده مبارزه با کرونا کردم، روز ۱۴ فروردین که از بیمارستان آبدانان با آمبولانس به ایلام اعزام شدم دعا می‌کردم باعث انتقال بیماری به سایر اعضای خانواده یا دیگران نشده باشم که به لطف خدا چنین نشد و همه سالم بودند و بخشی ازنگرانی من رفع شد.

شکوفه جایروند لحظات ابتدایی ابتلا به کرونا را سخت و سهمگین توصیف کرد و افزود: نگرانی‌هایم شدید بود دیگر به فکر خودم نبودم به یگانه دختر معصومم فکر می‌کردم که نفسم بود، به پدر و مادرم که همیشه دوست‌شان دارم، به همسرم که همدم و همراه همیشگی‌ام بود، به چشمان نگران برادر بزرگم فکر می‌کردم که ترس و ناامیدی از زنده ماندن تنها خواهرش را در پشت آنها پنهان می‌کرد، به برادر کوچکترم که پشت تلفن سعی می‌کرد بغضش را پنهان کند اما نمی‌توانست، به بیمارانم که دل به محبت و خدمت من خوش کرده بودند و به همکاران مهربانم که بسیار آنها را دوست داشتم ،برای اولین بار احساس خطر می‌کردم و خود را خیلی به مرگ نزدیک می‌دیدم هر چند همه از مرگ غافل هستیم و هیچ‌گاه به مرگ فکر نمی‌کنیم  اما مرگ همیشه در کمین ماست.


پرستار جایروند تأکید کرد: تنها چیزی که به من آرامش می‌داد یاد خدا و توکل به معصومین(ع) بود و مطمئن بودم که با صبر و تحمل، کرونا را شکست خواهم داد و چنین نیز شد و پنج روز در آنجا بستری بودم و با تلاش و مجاهدت پرسنل درمانی و متولیان امر سلامت بهبود یافتم و از بیمارستان مرخص شدم و پس از قرنطینه پایانی مجدداً درخدمت بیماران قرار گرفتم.

جایروند که خود دوران بیماری کرونا را گذرانده در مورد این بیماری چنین توصیه کرد: بیماری کرونا مرگبار، ویرانگر و بسیار خطرناک است و باید او را جدی گرفت و با او بصورت علمی مبارزه کرد، اگر موازین بهداشتی و دستورات پزشکی را دقیقاً مراعات کنیم و مراقب خود و دیگران باشیم می‌توانیم بر او غلبه کنیم و از این برهه بحرانی عبور کنیم اما اگر دقت نکنیم و به‌ پروتکل‌های ابلاغی بی‌توجه باشیم و از اقدامات بازدارنده و امکانات پیشگیرانه استفاده نکنیم حتماً هم خود گرفتار می‌شویم و هم دیگران را گرفتار خواهیم کرد.

پرستارجایروند به تاثیرات اجتماعی کرونا و نگاه متفاوت جامعه به مبتلایان کرونایی اشاره کرد و گفت: در هنگام بیماری می‌دیدم که همه در مورد این بیماری آهسته با هم صحبت می‌کنند، زیرچشمی به مبتلایان نگاه بیگانه‌ای دارند، تصورات عجیبی نسبت به آنان در ذهنشان متصور بود و انگار یک خطای فردی و ناهنجاری اجتماعی اتفاق افتاده است، همه سعی دارند از او فاصله بگیرند و با وی هم‌کلام نشوند و به نوعی او را مثل یک مجرم می‌پندارند که مرتکب بدترین خلاف و گناه نابخشودنی شده است، اینگونه برداشت و تصورات اثرات خوبی در پی ندارد ای کاش با تلاش و تدابیر نهادهای فرهنگی و عالمان دینی این تفکر درجامعه اصلاح شود.

جایروند در خصوص پاسخ به این سوال که انگیزه شما از اعلام ابتلا به کرونا در فضای مجازی چیست در حالیکه بعضی این مریضی را انکار می کنند گفت: کرونا یک بیماری جهانی است که تا کنون چند میلیون نفر را در جهان مبتلا کرده و صدها هزار نفر را نیز به کام مرگ فرستاده است بنابراین انکار آن نه مقدور است و نه منطقی، البته پذیرش آن خیلی سخت است و من نیز هر خطی که در این  زمینه می‌نوشتم مرتب اشک می‌ریختم اما در نهایت تصمیم گرفتم قبل از هر گونه قضاوت دیگران خودم مریضی‌ام را اعلام کنم و با این تصمیم  دشوار بار سنگینی از دوش خودم و سایر افراد برداشتم تا دیگران نیز این بیماری را انکار نکنند و به جای پنهان‌کاری و انتشار ناخواسته آن در جامعه در پی درمان آن باشند.

پرستار جایروند، دوران بیماری کرونای خود را یک مقطع شکننده اما فرصتی خاطره‌انگیر توصیف و اضافه کرد: تلخ‌ترین خاطره این دوران این بود یک روز صبح که درمحل کار حاضر شدم همه همکارانم را که ۲۴ ساعت سر کار بودند خیلی خسته و دل‌آزرده و نگران دیدم بعد از پرس و جو متوجه شدم که شب قبل ۲ نفر از بیماران کرونایی در اوج غربت و دوری از اقوام و خانواده جان خود را در بیمارستان از دست داده‌اند و جنازه آنان در سردخانه است و هیچکس حاضر نبود این مصیبت را به خانواده آنها اطلاع بدهد، بغضم گرفت و دلم به شدت تنگ شد و سراپا وجودم در هم فروریخت اما خودم را پرانرژی و قوی نشان دادم تا باعث تضعیف روحیه هم‌سنگرانم نباشم.

شکوفه جایروند در مورد خاطرات شیرینش چنین گفت: در کنار این خاطرات تلخ و ناگوار خاطره شیرین زیادی نیز در وجودم شکل گرفت از جمله اینکه طی چند شبانه‌روز که در بیمارستان شهید مصطفی خمینی(ره) ایلام بستری بودم با گنجینه ارزشمند و سرمایه اجتماعی و جلوه‌های زیبایی از مهر و همدلی و مواسات مؤمنانه هم‌استانی‌هایم آشنا شدم، اوج نوع‌دوستی را در بین مردم استانم دریافتم به ظرایف روحی و عاطفی بی شمار مردم پی بردم و فهمیدم که چه مردم خوبی داریم از هرکجا برایم دعا کردند، جویای احوالم بودند، خیلی محبت کردند و تفقد و دلجویی مشفقانه آنان در تقویت روحیه و بهبودی من بسیار مفید و موثر بود و برایشان از درگاه خدای مهربان آرزوی سلامتی و بهروزی می‌کنم و به خود می‌بالم که عضوی از این مردم هستم و به آنان خدمت می‌کنم.

پرستار آبدانانی گفت: شیرین‌تر از همه این‌ها با ایثار و فداکاری و نهایت دلسوزی همکارانم اعم از پزشکان، پرستاران پرسنل خدماتی بیشتر آشنا شدم و به وجود همکارانم افتخار می‌کنم.

جایروند با اشاره روزهای سخت کرونایی در کسوت یک پرستار به مردم توصیه کرد: با دیده‌ای باز و هوشمندانه توصیه‌های متولیان سلامت را بکار بگیرند و مشکلات و آزارهای جانسوز کرونا را هیچ‌گاه فراموش نکنند و همچنان بجز موارد ضروری از منزل خارج نشوند و حامی همدیگر باشند و یاری گرفتاران و محرومان را در سرلوحه خود قرار دهند و در این ایام سخت کرونایی که مصادف با ماه مبارک رمضان نیز شده است سعی کنند داشته‌های خویش را با محتاجان جامعه تقسیم کنند و در طرح پویش کمک به نیازمندان مدنظر مقام معظم رهبری مشارکت جدّی داشته باشند.

 پرستار بهبود یافته به بیماران کرونایی چنین توصیه کرد: به اطراف خود بنگرید،  زندگی در جریان است‌ و ما هم در همین جریان پیوسته قرار داریم اگر موج بلا کسی را دربر گرفت نباید از کمک خدا ناامید شد من هم روزی مثل شما یک بیمار کرونایی بودم و بر روی تخت بیمارستان بستری و درد مریضی و دوری از خانواده را تحمل کردم  که با دعای خیر مردم، تلاش پزشکان و پرستاران و همت و روحیه خودم بر بیماری کرونا  فایق آمدم و اکنون دوباره به زندگی عادی برگشته‌ام و باز هم مشغول خدمت هستم پس ناامید نباشید، عمر و زندگی دست خداست و امیدوار باشید این دوران پربلا نیز سپری می‌شود و ما کرونا را شکست می‌دهیم.

جایروند، خدمت به درماندگان و بیماران را شیرین‌ترین عبادت دانست و تاکید کرد: کار خود را در عرصه پرستاری و خدمت‌رسانی به مردم و مبتلایان کرونا با دلگرمی بیشتر ادامه می‌دهم هر چند می‌دانم استرس و دلهره این کارخیلی بالاست اما در عوض وجدانم آرام است که دین خود را نسبت به مردم ادا کرده‌ام حتی اگر در این مسیر جان خود را نیز فدا کنم.

شکوفه جایروند تاکید کرد: کرونا در کنار همه عذاب‌های دردناکش، جلوه‌های همدلی و نوعدوستی مردم، نهایت و تلاش دولت، مسئولان، مردمداری نیروهای مسلح و اخلاص و جهاد علمی متولیان سلامت و هدایت هوشمندانه رهبری عزیز انقلاب را به نمایش گذاشت.

پرستار جایروند در پایان گفت :بالاخره بعد از تحمل لحظات کشنده ایام سخت کرونا و 2 هفته قرنطینه، فصل غربت و دوری از خانواده‌ام به سر آمد سلامتی را بازیافتم، خود را در کانون پرمهر خانواده دیدم و با عبور از یک پیچ سخت و نفسگیر روزگار، سبکبار و آرام و راحت نفس کشیدم و  دخترم ساینا را در آغوش گرفتم، او را بوسیدم و اشک شوقم جاری شد و هزاران مرتبه خدا را شکر کردم و امیدوار شدم که همه با هم و با رعایت مقررات بهداشتی و همکاری با سربازان جهادگر جبهه سلامت کرونا را شکست خواهیم داد.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده