باید قدردان امنیت امروز کشورمان باشیم و به هیچ قیمتی آن را از دست ندهیم
چهارشنبه, ۰۲ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۳۱
نوید شاهد - جانباز شیمیایی «یدالله مظلومی»: با شروع جنگ تحمیلی و تشکیل بسیج مردمی به فرمان امام خمینی (ره)، در سال ۶۰ به عنوان نیروی اطلاعات عملیات راهی جبهه های جنگ شدم، آن سال ها نیروهای رزمنده که از همه جای کشور عزیزمان راهی جبهه می شدند، تنها یک هدف داشتند، آنها بخاطر دفاع از آب و خاک و ناموس کشور و به عشق شهادت آمده بودند. در ادامه مخاطبان عزیز را دعوت می کنم به خواندن این مصاحبه اختصاصی با جانباز سرافراز شیمیایی به مناسبت هفته مقدس و ارج نهادن به مقام شامخ شهدا و ایثارگرانی که برای دفاع از وطن از جان و مال خود گذشتند.
نوید شاهد ایلام؛ امروز به سراغ یکی دیگر از مردان حماسه سرزمین مان رفتیم، جانباز شیمیایی، آقای یدالله مظلومی که در زمان جنگ در بخش اطلاعات عملیات جنگ فعالیت داشتند. مردی با چهرهای بسیار مهربان و خوش برخورد، که حتی نگاهش هم با ما، از آن روزهای حماسه، حرف ها داشت.
وی که در حال گذراندن ۷۰ سالگی هستند در دفاع از وطن از ناحیه سر و ریه آسیب دیده است. شاید چیزی که این مصاحبه را از سایر گفتگوهایی که با مردان جبهه داشته ام، متمایز می کند، فعالیت وی در بخش اطلاعات عملیات جنگ است، چرا که صحبت کردن با کسانی که مسئول امنیتی در هر جایی هستند، سختی خود را دارد. شاید به دلیل فعالیت وی در قسمت امنیتی جنگ است که وی بارها مسئله امنیت را برای کشور مهم و حیاتی می دانند و می گوید که باید قدردان امنیت امروز کشورمان باشیم و به هیچ قیمتی آن را از دست ندهیم.
جالب تر اینکه در مصاحبه با آقای مظلومی به خوبی می توان به حافظه خوب و قوی او در بیان خاطرات دفاع مقدس که همه را با طمأنینه و جزئیات برایمان تعریف می کرد، پی برد.
مشروح این گفتگو را با این جانباز شیمیایی سرافراز در ذیل می خوانیم:
این جانباز شیمیایی گفت: با شروع جنگ تحمیلی و تشکیل بسیج مردمی به فرمان امام خمینی (ره)، در سال ۶۰ به عنوان نیروی اطلاعات عملیات راهی جبهه های جنگ شدم، آن سال ها نیروهای رزمنده که از همه جای کشور عزیزمان راهی جبهه می شدند، تنها یک هدف داشتند، آنها به خاطر دفاع از آب و خاک و ناموس کشور و به عشق شهادت آمده بودند.
نیروهای اطلاعات عملیات سخت ترین وظیفه را داشتند
وی که در حال گذراندن ۷۰ سالگی هستند در دفاع از وطن از ناحیه سر و ریه آسیب دیده است. شاید چیزی که این مصاحبه را از سایر گفتگوهایی که با مردان جبهه داشته ام، متمایز می کند، فعالیت وی در بخش اطلاعات عملیات جنگ است، چرا که صحبت کردن با کسانی که مسئول امنیتی در هر جایی هستند، سختی خود را دارد. شاید به دلیل فعالیت وی در قسمت امنیتی جنگ است که وی بارها مسئله امنیت را برای کشور مهم و حیاتی می دانند و می گوید که باید قدردان امنیت امروز کشورمان باشیم و به هیچ قیمتی آن را از دست ندهیم.
جالب تر اینکه در مصاحبه با آقای مظلومی به خوبی می توان به حافظه خوب و قوی او در بیان خاطرات دفاع مقدس که همه را با طمأنینه و جزئیات برایمان تعریف می کرد، پی برد.
مشروح این گفتگو را با این جانباز شیمیایی سرافراز در ذیل می خوانیم:
این جانباز شیمیایی گفت: با شروع جنگ تحمیلی و تشکیل بسیج مردمی به فرمان امام خمینی (ره)، در سال ۶۰ به عنوان نیروی اطلاعات عملیات راهی جبهه های جنگ شدم، آن سال ها نیروهای رزمنده که از همه جای کشور عزیزمان راهی جبهه می شدند، تنها یک هدف داشتند، آنها به خاطر دفاع از آب و خاک و ناموس کشور و به عشق شهادت آمده بودند.
نیروهای اطلاعات عملیات سخت ترین وظیفه را داشتند
وی ادامه داد: ما به عنوان نیروهای اطلاعات عملیات سخت ترین وظیفه را به عهده داشتیم، به همراه شهید علی بسطامی که مسئول اطلاعات عملیات بود، ۱۳ نفر بودیم، وظیفه ما گشت و شناسایی در خاک عراق و محاسبه فاصله مکانی نیروهای دشمن تا منطقه عملیاتی و تجسس برای شمارش نیروهای نظامی و تسلیحات آنها بود، همچنین وظیفه داشتیم نیروها را به کمک فرماندهان از کوتاهترین و امن ترین مسیر به سمت منطقه عملیاتی حرکت داده، دوباره به عقب برگردانیم. باید دقت می کردیم، مبادا عملیات لو رفته و نیروهای خودی در کمین دشمن گرفتار شوند، هر کدام از همرزمانم یک لشکر بودند، که ۴ نفر از آنها به شهادت رسیدند، از جمله شهید ملاحی که وی جوانی مؤمن و متدین بود، شهید علی بسطامی که سر نترسی داشت و در شجاعت حرف اول را می زد.
گردان های نظامی ارتش و سپاه به همراه نیروهای بسیج مردمی، نیروهای زرهی دشمن را در میمک، مجبور به عقب نشینی کردند
از خاطرات زمان جنگ که سوال می کنم، جانباز مظلومی در پاسخ به حمله نیروهای زرهی دشمن به قصد محاصره شهر ایلام اشاره می کند و می گوید: تانک های زرهی ارتش بعثی به سمت میمک در حال پیشروی بودند، گردان های نظامی سپاه و ارتش به همراه نیروهای بسیج مردمی که از ایلام برای جلوگیری از پیشروی دشمن به این منطقه آمده بودند، آماده دفاع بودیم.
۲۰ نفر از ما به عنوان آرپی جی زن داوطلبانه در کنار جاده، پایین خاکریز در مقابل ۸ نفربر ارتش عراق که هرکدام حامل ۱۵ تا ۲۰ سرباز بودند، مشغول دفاع بودیم و سایر نیروهای خودی بالای خاکریز، ما را پشتیبانی می کردند. شدت آتش تانک های عراقی به قدری سنگین بود که فقط ۴ نفر از ما آر پی جی زن ها در خط مقدم باقی مانده تعدادی شهید و مابقی مجبور به عقب نشینی شدند، من و همرزمانم شجاعانه و از فاصله ۱۰ کیلومتری تانک های دشمن را هدف قرار می دادیم، آنقدر به ما نزدیک شده بودند و ما را با گلوله مستقیم تانک هایشان هدف گرفته بودند، که تصور می کردند، نیروهای خط اول مقاومت را به شهادت رسانده اند، در صورتی که تانک ها تقریبا روی سر ما بودند و ما آنها را منهدم کردیم. در آخر خدا را شاکریم که نیروهای ارتش زرهی دشمن را در جبهه میمک مجبور به عقب نشینی کردیم.
جانباز مظلومی افزود: در ادامه بعد از عقب نشینی تانک های عراقی گوش به فرمانِ، فرماندهان نظامی سپاه و ارتش بودیم که دستور حرکت تمام نیروها به سمت تنگه نیاز صادر شد، چراکه نیروهای دشمن تجدید قوا کرده پس از شکست در جبهه میمک، این بار از مسیر سرنی به قصد تصرف شهر ایلام تا دو راهی صالح آباد پیشروی کرده بود.
شجاعت فرماندهان هم استانی در جنگ وصف ناپذیر بود
وی یادآور شد: خداوند یار و یاور سه فرمانده عزیز دوران جنگ، سردار نورالهی و سرتیپ نعمان غلامی و حاج محمد تقی قاسمی باشد. شجاعت شان وصف ناپذیر بود، هر کدام به اندازه لشکری بودند، نترس و میدان دار عرصه بودند.
در عملیات والفجر ۱۰ و در پی حمله شیمیایی دشمن، از ناحیه سر و ریه آسیب دید
یدالله مظلومی بیان کرد: در عملیات والفجر ۱۰ که رژیم بعث عراق، توسط دو فروند هواپیمای جنگی شروع به بمباران شیمیایی منطقه عملیاتی نمود و پس از بمباران شیمیایی از ناحیه سر و ریه دچار جراحت شدم.
مردم به خاطر امنیت امروزشان، قدردان شهدا و ایثارگران باشند
در پایان از او در مورد شرایط سخت اقتصادی حاکم بر جامعه سوال کردم و اینکه در زمان جنگ تحمیلی که رزمندگان، مدافعین حریم کشور بوده اند و دِین خود را ادا کردند، در حال حاضر وظیفه مسئولان در برابر این همه از خودگذشتگی چیست و آنها چگونه می توانند دِین خود را به شهدا ادا کنند؟
آقای مظلومی در جواب گفت؛ که مردم به خاطر امنیت حاکم بر کشورمان، که حاصل جانفشانی های دلیرمردان این آب و خاک در دفاعی نابرابر بود، قدردان خداوند و خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران سرافرازمان باشند.
گلایه از بیکاری فرزندان تحصیل کرده اش، سخن پایانی این جانباز سرافراز بود
وی از فرزندان تحصیل کرده و بیکارش و مشکلات اقتصادی و مسکن چنین می گوید: او با همه سختی هایی که جبهه و جراحت های پس از آن برایش بوجود آورده، همواره در تحمل سختی های زندگی شاکر و تنها امیدوار به لطف و رحمت خداوند بوده است.
گفتگو از خبرنگار افتخاری سایت نوید شاهد ایلام
نظر شما