«علی رضوانی» از رزمندگان دوران هشت سال دفاع مقدس استان کرمانشاه می گوید:« با نیروهای فرضیه دشمن درگیر شدیم و من به اسارت درآمدم. دشمن از نیروهای دموکرات کردستان بود. مرا کشان کشان می بردند و می زدند نیروی کمکی رسید و در نهایت دشمن فرار کرد.»
کد خبر: ۴۷۸۷۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۰
مادر شهید "مهدی ظل انوار" در خاطره ای می گوید: بر سر خاک پسرانم نشسته بودم ، قلبم آرام نمی گرفت . خانمی پیشم آمد ، صورتش پوشیده بود . دستش را روی قلبم گذاشت و شروع کرد به دعا خواندن... ادامه متن را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۷۸۷۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۳
خاطره خودنوشت شهید عسکر زمانی «12»
شهید «عسکر زمانی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «بعد از نماز صبح چند لحظهای به نماز مستحبی و قرآن پرداختم و حالا که...» متن خاطره دوازدهم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۷۸۷۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۳
برادر شهید حاج "منصور خادم صادق" در خاطره ای می گوید: نوجوان که بود به کلاس موسیقی و تئاتر در کتابخانه پارک ولیعصر (عج) می رفت. خدا رحمت کند برادر بزرگ ما «آقا اسماعیل»، سراغ منصور را گرفت: « گفتیم رفته کتابخانه!»... متن کامل خاطره را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۷۸۷۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۴
همسر شهید "علی رایج کفشگیری" نقل میکند: «همسرم تمام مدتی که برای مرخصی به خانه می آمداز خاطرات جبهه و جنگ برایمان می گفت.»
کد خبر: ۴۷۸۷۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۰
یکی از همرزمان شهید حاج "منصور خادم صادق" در خاطره ای می گوید: بعد از عملیات کربلای 5 و 8 آتش دشمن برای باز پس گیری جزایر مجنون روی این منطقه متمرکز شده بود. همچنین دشمن سکوهای 30 متری ایجاد کرده بود که تانک ها به راحتی روی آن مستقر می شدند و با گلوله مستقیم مواضع ما را هدف قرار می دادند... ادامه خاطره را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۷۸۷۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۱
«گفت: جانمازت را جمع نکن من هم نماز را بخوانم. در قیام رکعت دوم بود که خمپاره به نزدیکی او اصابت کرد و...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «کریم اصغری» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۷۸۷۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۰
همسر شهید دلی نقل میکند: «وقتی از همسرم خواستم به دلیل تکفرزند بودن از رفتن به جبهه منصرف شود به من گفت: خداوند در کتابهای آسمانی وعده بهشت را برای مومنینی که درراه خدا پیکار میکنند داده است.» در ادامه متن کامل این خاطره را در نوید شاهد گلستان بخوانید.
کد خبر: ۴۷۸۷۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۰
هر کدام از اقوام به اندازه وسع خودش هديه اي آورده بود. يک بسته زيبا چشم ها را خيره کرده بود. آن را باز کردند؛ يک دوره نوار کاست، از درس اخلاق استاد آيت الله مشکيني بود؛ که داماد به عروس خانم هدیه داده بود.... آنچه خواندید خاطره ای است که همسر شهید غلامحسین پور نقل کرده است ، نوید شاهد شما را به خواندن متن کامل این خاطره دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۸۷۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۹
« یک روز وقتی به منزل آمد، بیشتر از همیشه ناهار خورد، گفتم: محمد چی شده مگر پولت را خرج نکردی. گفت: امروز دروغ گفتم...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات برادر شهید «محمد حامدی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۷۸۶۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۹
خواهر شهید "محمدرضا کشاورزیان" نقل می کند:« محمدرضا از کودکی به نماز و روزه علاقمند بود. بزرگترها تعریف می کنند: چون او هم از نظر سنی و هم از نظر جثه کوچک بود برای گرفتن روزه، موقع سحر او را بیدار نمی کردند. محمدرضا هرچه اصرار می کرد بزرگترها به علت بلندی روزهای تابستان و امکان ضعف بدنی او از این کار امتناع می کردند. یک شب قبل از خوابیدن...» نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه جزئیات این خاطره دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۸۶۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۹
"علی اصغر بابایی" همرزم شهید محمدعلی رفیعی:
تواضع و اخلاص شهید "محمدعلی رفیعی" بارزترین ویژگی این شهید و فرمانده بزرگوار بود.
کد خبر: ۴۷۸۵۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۰
سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی به بیابان خشک پناه برده بود و در دل شب، آن چنان غرق در مناجات و راز و نیاز به درگاه خداوند بود که به اطراف خود توجهی نداشت. من به خودم اجازه ندادم که... ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۸۵۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۷
رجب دم به دقیقه می گفت:«بیایید برگردیم توی سنگر، عراقی ها دارند با دید کامل می زنند». گلوله یک توپ، چند متری آن طرف تر از ما، به خاک نشست. گرد و خاک تنوره کرد رو به آسمان. سه نفری با رجب خان محمدی و رحیم تاران، بساط اختلاطمان را پهن کرده بودیم روی خاک ریزپد 6، جزیره مجنون.
کد خبر: ۴۷۸۴۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۷
فقط شایعه بود. اما ترس مثل سرمای آب، توی جانم نشسته بود. توی مرز سکته بودیم. فکرش را بکنید با تن داغ و پوشش کامل نظامی یکهو پرتتان کنند توی آب یخ. شوکه شده بودیم. شاید چند لحظه ای هم بیهوش. وقتی به خودم آمدم، همه توی آب گل آلود دست و پا می زدیم.
کد خبر: ۴۷۸۴۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۷
همرزم شهید "غفور رضوی" نقل می کند: « آن زمان که دشمن به این آب و خاک حمله کرد، غفور به ندای رهبر لبیک گفت و برای دفاع از این آب و خاک راهی جبهه های حق شد تا جانش را با خدای خود معامله کند.» در ادمه متن کامل این خاطره جذاب را در نوید شاهد گلستان بخوانید.
کد خبر: ۴۷۸۴۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۶
ماه رمضان در اسارت حال و هوای دیگری داشت. عراقیها کاری به ماه رمضان نداشتند، صبحانه و ناهار توزیع میکردند و بچهها هر دو وعده را برای افطار و سحر نگاه میداشتند... آنچه میخوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان، شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سید علیاکبر ابوترابی» در دوران اسارت به روایت همبند این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۷۸۴۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۶
"علی نجف شجاعیان"از رزمندگان دوران دفاع مقدس می گوید: پیام من به ملت ایران این است که وحدت و یکپارچگی خود را حفظ کنند و با تمام توان از اسلام و جبهه ها حمایت نمایند.
کد خبر: ۴۷۸۴۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۲
خاطرات رزمندگان و همرزمان شهدا
رزمنده دلاور سید عباس میر معینی چنین روایت می کند: وقتی خودم را در دل دشمن تنها دیدم و حس کردم لحظه های آخر عمرم فرا رسیده است، صدایی غریب به گوشم رسید و راه را نشانم داد.
کد خبر: ۴۷۸۴۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۴
مادر شهید "علیرضا وهابینجات" در مصاحبهای به بیان خاطرهای از کمک مومنانه شهید در ماه مبارک رمضان پرداخته، که شما را به تماشای قسمتی از فیلم این مصاحبه دعوت میکنیم.
کد خبر: ۴۷۸۳۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۴