خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
زهرا امامی مادر شهید جواد جلیلی میگوید: «با توسلی که به امام رضا(ع) داشتم اسم پسر امام رضا را برای فرزندم انتخاب کردم.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۵۹۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
صفورا قجری مادر شهید «حسن آشوری» میگوید: «در آخرین نامهاش برایم نوشت: اگر شهید شدم برایم گریه و زاری نکنید. یاد فاطمه زهرا(س) و اهل بیت امام حسین(ع) باشید.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۵۹۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۱
دومین یادواره شهدا ی ورزشکار استان کرمان، به همراه تجلیل از خانواده معظم شهدا ی ورزشکار در دانشگاه فرهنگیان این شهر برگزار می شود.
کد خبر: ۵۳۵۹۸۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۱
حجت الاسلام ماندگاری:
حجت الاسلام ماندگاری با اشاره به اینکه مربی محوری، ویژگی مهم ورزشکاران است افزود: شهدا ی ورزشکار، ولایت محور بودند، گوش به فرمان ولی به جبههها رفتند و سرباز ولایت شدند.
کد خبر: ۵۳۵۹۸۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۰
از توصیههای شهید «محمود غنچه» به ملت؛
همزمان با سالروز ولادت شهید «محمود غنچه» در وصیتنامه این شهید بزرگوار میخوانیم: «همیشه انسان باید هدفدار باشد و هیچگاه زیر سلطه قرار نگیرد. زنده بودن و زیردست بودن، مرگ است و مرگ برای انسان در راه به دست آوردن آزادی، زندگی است ...»
کد خبر: ۵۳۵۹۷۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۳۰
از توصیههای شهید «علیاکبر مسگری» به ملت؛
شهید «علیاکبر مسگری» در وصیتنامهاش مینویسد: «قدر امام خمینی (ره) بدانید، از او تبعیت کنید و اگر دنیا و آخرت را میخواهید از راه امام که همان راه الله است، پیروی کنید ...»
کد خبر: ۵۳۵۹۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۹
از توصیههای شهید «محمود احمدی» به دانشآموزان؛
شهید «محمود احمدی» در وصیتنامهاش آورده است: «پیامم برای دوستان مدرسهایم این است که درس بخوانید تا بدین وسیله بتوانید خدمتی بزرگ به انقلاب اسلامی بکنید ...»
کد خبر: ۵۳۵۹۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۸
از توصیههای شهید «محمدرضا صباغزیارانی»؛
شهید «محمدرضا صباغزیارانی» در وصیتنامهاش آورده است: «با صندوق قرضالحسنه همکارى بیشترى شود که موجب رضاى خدا و خلق خداست و سبب پیشرفت اقتصادى همه مردم خواهد شد ...»
کد خبر: ۵۳۵۹۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۱
فرازی از وصیتنامه شهید «عبدالله بهرامی»؛
شهید «عبدالله مرادی» در وصیتنامهاش مینویسد: «به هیچ وجه ناراحت من نباشید که چرا رفت و شهید شد؛ چون به راهی که انتخاب کردهام شناخت کامل دارم ...»
کد خبر: ۵۳۵۹۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۶
«شهید قنبری که هنوز مشغول جابهجایی پیم نارنجک خود بود نارنجک در حال انفجار مرا با یک دست برداشت و از پنجره رو به سمت محوطه و ایوان پایگاه (منطقه بیخطر) پرتاب کرد، اما نارنجک به آهنی پنجره برخورد کرد و به وسط اتاق برگشت! ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۵۹۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۵
برگی از خاطرات زنان امدادگر قزوین؛
«راه و رسم معمول رزمندهها این بود که بعد از هر عملیاتی ما را میبردند و سطح عملیات و مناطق آزاد شده را نشانمان میدادند. انگار به ما انعام داده باشند. نمیتوانستیم به خود بقبولانیم که این مناطق دست دشمن بوده و اکنون آزاد شده است و خون بهای این موفقیت چه بوده است؟ بعضی اوقات هنوز جنازه و مهمات عراقیها روی زمین بود ...» ادامه این خاطره از زبان «شهربانو چگینی» از زنان امدادگر استان قزوین را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۵۹۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۱
«تصمیم گرفتند ساعت ده و نیم هر روز برای ایشان ساندویچ بخرند. روز اول که ساندویچ را خریدند و به اتاق ایشان بردند، وقتی موضوع را مطرح کردند، آقای رجایی لبخندی زد و گفت: متشکرم بگذارید روی میز و بروید ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «محمدعلی رجایی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۵۹۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۶
«من قرار بود بعد از انجام کارهایم برگردم خدمت حاجآقا، به محمود ماهی گفتم: اگر دوست دارید بیایید با هم برویم نزد حاجآقا و ایشان را ببینید که قبول نکرد و در گوشی به من گفت من اگر با شما بیایم پول برگشت ندارم! ...» ادامه این خاطره از «سید آزادگان، شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۵۹۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۴
برگرفته از کتاب روزهای بیآینه؛
«وقتی میآمد سر وقت علی. او را میبوسید و پایین و بالا میانداخت. هر چه میگفتم: حسین غذا سرد میشه. میگفت: هیچ چی نگو منیژه. بذار یه ساعت با بچه بازی کنم دلم آروم بشه ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات خواندنی حواء (منیژه) لشگری همسر خلبان سرلشکر شهید «حسین لشگری» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۵۹۶۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
«هر جا که بوی اخلاص میآمد پیدایش میشد. تشکیلات خاصی نبود که برای ما برنامهریزی کند. همینطور ناخودآگاه به هم میرسیدیم ...» ادامه این خاطره از شهید «سید علیاکبر حاج سیدجوادی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۵۹۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شیهد «علی رضایی» از شهدا ی دفاع مقدس استان ایلام است که شهریورماه 1367 در منطقه عملیاتی مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. فرزند شهید می گوید: پدرم شوق خدمت به مردم داشت حتی از واکس زدن و شستن لباس های همرزمانش دریغ نمی کرد. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۵۳۵۹۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۰
اردوی یکروزه ویژه خانوادههای شاهد و ایثارگر شهرستان مریوان به منظور ایجاد انگیزه و تقویت روحیه این عزیزان در «پیر یونس» واقع در روستای انجیران برگزار شد.
کد خبر: ۵۳۵۹۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
احمد عسگری پدر شهید حسن عسگری میگوید: «بچهی مؤمنی بود و وقتی از سرکار میآمد، لباسهایش را عوض میکرد و بلافاصله به مسجد محلمان میرفت. از او پرسیدم چرا اینقد عجله میکنی؟ در جوابم میگفت: نباید سنگر مسجد را خالی بگذاریم.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۵۹۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
فرازی از وصیتنامه شهید «محمدرضا بابایی»؛
همزمان با سالروز ولادت شهید «محمدرضا بابایی» در وصیتنامه این شهید بزرگوار میخوانیم: «باید جوانان عزیز و کشاورزان و کارگران زحمتکش، مملکت را از وابستگی اقتصادی نجات دهند و این حاصل نمیشود مگر اینکه هر کسی به وظایف خود عمل کند ...»
کد خبر: ۵۳۵۹۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
بنیاد شهید وامورایثارگران شهرستان کهگیلویه نمایشگاه آثار به جامانده از شهدا ی گرانقدر این شهرستان را برپا کردند.
کد خبر: ۵۳۵۹۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۹