خصوصیات اخلاقی و رفتاری شهید علی غیوری زاده از زبان همرزمان
علی فوق العاده شجاع بود. بنده بعید می دانم در این منطقه کسی در شجاعت همانند علی بوده باشد. در وجودش ذره ای ترس نبود. در عملیات والفجر۵ در گردان شهید بهشتی خدمت می کرد...
کد خبر: ۴۵۷۵۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۹
به راویت همرزم شهید
شهيد محمود مرادي كه نيز در جمع ما بود شروع به آرام كردن بچه ها نمود. آن شهيد كه خود از ناراحتي به شدت اذيت مي شد به بچه ها گفت: ما بايد براي خود گريه كنيم كه همچنان در اين دنياي خاكي باقي مانده ولي برادران و رفيقان يك به يك بار سفر را بسته اند. ...
کد خبر: ۴۵۷۴۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۸
یادها و خاطره ها
شهید شعبانی در واپسین ماه های جنگ تحمیلی، سمت مسئولیت بازرسی گردان را بر عهده داشت. او در بیست و نهمین روز از خردادماه۱۳۶۷ در حین درگیری با منافقین بر اثر اصابت ترکش از ناحیه سر که منجر به جدا شدن سر از پیکرش شد، به شهادت رسید و به این سان به آرزویی که قبلاً داشته بود، دست یافت؛ زیرا در دست نوشته ای که از او به جای مانده، چنین نوشته است: خدایا! بدنم را آن چنان قطعه قطعه کن که هر قطعه ای از آن، کفاره ای باشد بر گناهانم...
کد خبر: ۴۵۷۴۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۸
یادواره شهدای حزب موتلفه با حضور اعضا این حزب از شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد در گچساران برگزار شد که این مراسم برای زنده نگه داشتن یاد و نام و خاطره این شهدا حرکتی برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت است که رژِیم منحوس پهلوی را نابود ساخت و انقلاب اسلامی را تقویت کرد.
کد خبر: ۴۵۷۴۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۹
شهيد علي محمد انصاري فرزند محمد عيسي 6 شهریور سال 1338 در شهرستان خرمدره ديده به جهان گشود.
کد خبر: ۴۵۷۴۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۸
در سیصدویکمین شب خاطره؛
سیصدویکمین برنامه شب خاطره دفاع مقدس با محوریت و موضوع شهید محسن وزوایی و با خاطره گویی داوود نوروزی، عبدالرضا وزوایی و ابراهیم شفیعی در حوزه هنری برگزار شد.
کد خبر: ۴۵۷۴۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۸
سى و هفتمین محفل معنوی «بر بال خاطره » یادبود روحانی شهید «ابوالقاسم بزاز»، پنجشنبه 30 خرداد 98 در شهرستان بابل برگزار می شود.
کد خبر: ۴۵۷۳۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۷
یادها و خاطره ها
محمود انگار به طرف حجله عروسی می رفت. شاداب و خندان انگار نه انگار که اصلاً زخمی بر پیکر او بود. فقط به سقف آمبولانس نظاره کرده بود و لبخندی شیرین بر لب داشت. وقتی به عمق خنده اش سفر کردم و دلیلش را ز خودم جویا شدم، به یاد فرمایش حضرت امام(ره) که فرمودند: «شهید نظر می کند به وجه الله» افتادم...
کد خبر: ۴۵۷۳۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۶
یادها و خاطره ها
در منطقه دال پری مستقر بودیم که در آن منطقه رودخانه بزرگی هست که در آن روز بارانی هرکسی نمی توانست و قادر به عبور از آن نبود و تردد ماشین آلات هم قطع شد و از خط مقدم پشتیبانی و نیرو می طلبیدند این بسیجی واقعی و شجاع 21 نفر را با اسلحه و مهمات مربوطه که قادر به گذر از رودخانه نبودند یکی یکی به دوش می گرفت ...
کد خبر: ۴۵۷۱۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۵
خواهر شهید محمدعلی محمدی می گوید: خرمشهر تازه آزاد شده بود. محمدعلی از جبهه برگشت. دستش را از گردنش آویزان کرده بود. او و یعقوبعلی هر دو در عملیات بیت المقدس حضور داشتند.
کد خبر: ۴۵۷۰۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۵
خواهر شهید یعقوبعلی محمدی بیان می کند: زخمی شده بود و در بیمارستان بستری بود. از ناحیه قفسۀ سینه و کتف مجروح بود. بعد از اینکه حالش بهتر شد او را مرخص کردیم تا به خانه بیاوریم.
کد خبر: ۴۵۷۰۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۳
خواهر شهید فضائل کریمی روایت میکند: بعد از عملیات بیت المقدس و آزادی خرمشهر فضائل که زخمی شده بود، در یکی از بیمارستان های تهران بستری بود. ما هم رفتیم تهران. چند روزی آنجا ماندم.
کد خبر: ۴۵۷۰۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۴
یادواره شهدای عملیات دارلک و سردار شهید مهدی امینی در ارومیه برگزار میشود.
کد خبر: ۴۵۷۰۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۳
روز شمار شهادت (18 و 19 خرداد 13649) شهرستان ایوان
در خون بارترین حملات دشمن در ۱۸ و 19 خرداد ماه سال ۱۳۶۴ شهر ایوان مورد حمله وحشیانه سه فروند هواپیمای دشمن قرار گرفت که بر اثر آن ۱46 نفر شهید و ۷۰۰ نفر دیگر مجروح شدند و شنبه خونین ایوان رقم خورد...
کد خبر: ۴۵۶۷۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۹
مادرانه ای از شهید رضا حسینی
هربارکه بر مزار رضا می رفتم دو قبرگمنام کنار هم بود که یکی ازآنها رضا بود (اما ما نمی دانستیم کدامیک رضا است) ؟ همیشه می گفتم تو پیش خدا عزیزهستی. ازخدا بخواه تا قبرت را نشانم دهد.
گفت: مادرجان دیگرناراحت نبا شی که من کجا هستم من همین جا هستم.
کد خبر: ۴۵۶۶۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۸
خاطرات شفاهی
خواهر شهید شهید میکائیل کریمی تعریف میکند: سر سفرۀ ناهار نشسته بودیم. میکائیل طبق معمول غذایش را نخورد. کمی با قاشق غذا را زیرورو کرد و بعد آن را برداشت و رفت آشپزخانه
کد خبر: ۴۵۶۴۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۳
خواهر شهید حسین فاتحینژاد می گوید:وقتی شنیدم که به مرخصی آمده، بدون معطلی آماده شدم تا به دیدنش بروم. از وقتی به جنگ رفته بود خیلی دل تنگش میشدم.
کد خبر: ۴۵۶۴۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۶
خواهر شهید غلامرضا رفیعی میگوید: تصمیمش را گرفته بود برود جبهه. برای بدرقه رفته بودیم. مادر نگران بود. به غلامرضا گفتم: مادر نگرانه. حرف ما رو قبول نمی کنی، حداقل به خاطر زن و بچه هات نرو.
کد خبر: ۴۵۶۴۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۴
شهيد علی اصغر شاهسوندی در دفتر خاطرات خود می نویسد:به طرف ايوان دره بود صبح بعد از نماز حرکت کردم و بعد از گذشتن مسافتی در جاده ايوان دره به طرف چپ جاده پيچيده و بعد از گذشت در روستائي رسيديم در آنجا پياده شديم. سيد به من فرمان داد که با پنج نفر تيپي که نزديک روستا بود را گرفته من با آن چهار نفر به نام هاي حاجي خليل و نادر و مهدي و داوود و خودم پنج نفر شديم بعد از گرفتن تپه اول تپه دوم را گرفته و بعد از گذشت...
کد خبر: ۴۵۶۳۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۲
یادها و خاطره ها
در ماه محرم و ماه مبارک رمضان اشخاص روحانی برای تبلیغات مذهبی به روستای ما می آمدند و در منزل پدر بزرگ من اقامت می کردند. این گونه مواقع فرصت خوبی بود تا ما به مسجد برویم و از روحانی اونجا درباره ی نماز سؤال هایی بپرسیم...
کد خبر: ۴۵۶۰۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۰۷