امدادگر نوجوان شهید ماشااله عزیزی

يکشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۳۳

وصایاو مناجات

پدر عزیزم و مادر گرامی اگر شنیدید که فرزندتان شهید شده افتخار کنید و بر این افتخار بوسه بزنید

زندگینامه شهید ماشاءالله عزیزی

شهید ماشاءالله عزیزی فرزند علی قدم به سال 1351 شمسی در روستای هلیوه از توابع آبدانان چشم به جهان گشود.وی تحصیلات خود را در مدارس ذکریا و شهید رجایی تا سال سوم راهنمایی پی گرفت و در زمان جنگ تحمیلی به عنوان رزمنده بسیجی به گردان 504 لشکر 11 حضرت امیر(ع)پیوست و در نقش امدادگر به فعالیت پرداخت تا آنکه سرانجام به تاریخ بیست و سوم اسفند ماه سال 1366 طی عملیاتی ,والفجر 10 در منطقه ی شاخ شمیران بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای هلیوه آبدانان قرار دارد.

وصیت نامه شهید ماشاله عزیزی

بسمه تعالی

ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاهم یرزقون

ای کسانی که ایمان آوردید فکر نکنید که کسانی که در راه خدا کشته می شوندمرده اند بلکه زنده اند و پیش خدای خود روزی می گیرند

با سلام و درود فراوان بر منجی عالم بشریت و امام زمان (عج) و همچنین نایب بر حقش امام خمینی و با سلام و درود بیکران بر ملت شهید پرور در ایران و خانواده های معظم شهدا

سلام به تو ای پدر و مادر مهربان که فرزندی با اخلاق اسلامی بزرگ کردی و آن را هدیه ی اسلام کردید پدر عزیزم و مادر گرامی اگر شنیدید که فرزندتان شهید شده افتخار کنید و بر این افتخار بوسه بزنید و هیچ موقع به یاد من گریه نکنید و اگر گریه کردید به یاد ابا عبدالله الحسین گریه کنید و از پوشیدن سیاه خود اری نمائید برای من گریه نکنید چون امام شما برای فرزند عزیزش گریه نکرد و از خداوند بزرگ آرزو دارم که به شما صبر و پاداش بدهد.پدر و مادر عزیزم و قوم و فامیل ها همواره به یاد ضعیفان و درمانگان باشید به فکر مستضعفین و محرومین باشید همواره ملامتگر نباشید دنیا را زندگی جاوید خود قرار مدهید یتیمان را دلنواز دهید. وبا آنان مهربان رفتار نمایید ای پدر و مادر بزرگوارم از شما می خواهم که این گفته شهید در راه خدا را در گوشی بگیرد که شما عزیزان مدیون روز قیامت هستید که با همسر و فرزندم به خوشی رفتار نمایید و نگذارید هیچ گونه ناراحتی در دل داشته باشند آنان را کمک کنید در هم لحاظ که باشد همسر عزیزم اگر ناراحتی از من نداشته ای خلاصه مرا ببخشید چون که به خاطر اسلام و حفظ دین بوده است همواره از فرزندم میثم مواظبت کن و نگذارید ناراحتی داشته باشد چون که پدرش جانش در راه خدا از دست داده و او فرزند اسلام بوده که پدر را از دست داده.پیام به منافقین ضد اسلام که اعلام دارم شما هایی که از کفار بدتر هستید بدانید که به امید خدا رفتنی هستید و اگر پیکر پاک مرا در تابوت می بینید جان بکنید و غصه بخورید چون که هر شهیدی را می رود تمامی شما لعنت و نابود خواهید شد صورت شما سیاه خواهد شد و در نزد خدا مبارز ایران رو سیاه خواهید شد ولی امت مبارز ایران با از دست دادن یک شهید پیروز خواهند شد و ما اگر تمام جان و مال خود را از دست بدهیم باز هم پیروزیم زیرا ما خدا داریم و هیچ کس از سر خود نمی تواند کاری کند خدا یاور ما و تمام مردم شهید پرور است ای امام بزرگوار شما با دادن یک فرزند عزیز بزرگوار افتخار کردید ما هم فرزند تو هستیم ای امام عزیز من شرمنده روی شما هستم که اگر من می توانستم تمام جان و مال خود را در راه خدا و اسلام او را از دست دهم ولی متاسفانه یک جان که داشتم در راه اسلام و دین خدا از دست داده ام ای امام ما به گفته شما لبیک گفته ایم و حرف شما را در گوشی خود قرار داده ایم و به ندای تو آمده ایم و جان را در کف دست قرار نهادیم ای برادر عزیرم آقای محمد عزیزی از تو می خواهم که وقتی به سن قانونی رسیدی تو هم مثل من به جبهه ها بیاید و راه مرا ادامه دهید و شهید شوی تا در آینده سهمی در این جمهوری اسلامی داشته باشیم و بقیه قوم و فامیلهایت را دعوت بکنید تا راه مرا ادامه و به جبهه ها بیایند ای برادر شما می توانید در آینده بعد از من با همسر من عروسی کنید و بچه و زن مرا تحویل بگیرید و خوب از آنان مواظبت کنید و این گفته باشد تا یکسال بعد از من برادر از طرف خدا مسئول و مآمورید با مهربانی و دلسوزی و مثل من حقیر از آنان حفاظت نمایید همانطوری که من به مهربانی دلسوزی با پدر و مادر و همسر و فرزندم مهربانی کردم و آنان را نوازش می دادم شما هم مثل من باشید این وصیت را بشنو و عمل کنید در ضمن وصیت می کنم که قبر مرا پهلوی مرحوم عمه ی فاطمه عزیزی بگذارید تا در جهان آخرت با او همنشین باشم ای پدر و مادر عزیزم شما هیچ کونه بدرفتاری به کلیه ی فامیل ها و قوم ها نکنید و هر کدام از آنان از من ناراحتی دارند طلب بخشش از آنان بخواهید و بگوئید که این شهید را ببخشید و این راهی که من رفته ام بهترین راه می باشد چون جهاد در راه خدا و دین خدا می باشد هیچ گونه ناراحت نباشید و برای من سیاه نپوشید اگر کسی می خواست در موقعی که من شهید شدم عروسی کند بعد از چهلمین روز عروسی بگیرد دیگر عرضی ندارم - وصیت نامه برادر شهید ماشاءالله عزیزی 1365/10/05

منبع : اداره اسناد و انتشارات